ویلاهای برنده در دوسالانه ملی معماری ایران چه مشخصاتی دارند؟
در میان برندههای این دوره، جوایز بخش ویلاها نشانهای هستند از میزان نوآوریهای حیرت انگیز آن هم همسو و همسان با مختصات بومی و محلی. ویلاهایی با نشانههای بارز خلاقیت وجاخوش کرده در بافت طبیعی اطراف بنا. ویلای «کومه نور» که رتبه نخست بخش خانههای ویلایی را بهدست آورد و ویلای «دشت ۴۰» در دماوند استان تهران که رتبه دوم مشترک جایزه معمار را در بخش مسکونی تکواحدی کسب کرد نمونههایی حیرت انگیز از چنین مختصاتی هستند.
معماران از طبقاتی هستند که بیشترین تاثیررا در زندگی اجتماعی ما دارند و به شکل متناقضی کمترین بازتاب خبری را در سطح جامعه به خود اختصاص دادهاند. ما فلان خواننده، فلان بسکتبالیست و فلان مجری تلویزیونی را میشناسیم، اما هیچکدام با معماران مشهور و یا آثار بزرگ معماری معاصر آشنا نیستیم. (حالا شاید مثلا معمار و طراح پل طبیعت در این میان استثنا باشد) اعلام جوایز دوسالانه ملی معماری فرصتی فراهم آورد تا باز هم از معماران بگوییم. شاخهای در تلاقی صنعت و هنر که در ایران به شکل قدرتمند و با چراغهای خاموش در حال پیشروی است.
در میان برندههای این دوره، جوایز بخش ویلاها نشانهای هستند از میزان نوآوریهای حیرت انگیز آن هم همسو و همسان با مختصات بومی و محلی. ویلاهایی با نشانههای بارز خلاقیت وجاخوش کرده در بافت طبیعی اطراف بنا. ویلای «کومه نور» که رتبه نخست بخش خانههای ویلایی را بهدست آورد و ویلای «دشت ۴۰» در دماوند استان تهران که رتبه دوم مشترک جایزه معمار را در بخش مسکونی تکواحدی کسب کرد نمونههایی حیرت انگیز از چنین مختصاتی هستند.
کومه روشن مازندرانی؛ نزدیک و همرنگ با طبیعت
این اثر تحسین شده متراژ کم و مقیاس کوچکی دارد که به همین دلیل میتواند بر معماری این خانهها در منطقه تاثیرگذار باشد و جریانسازی کند. «کومه نور» در سال ۹۹ در «شهرکلا» استان مازندران ساخته شده است. در حوالی شهر نور. این سازه ارتباط نزدیکی با بافت محیط اطرافش دارد و از ویژگیهای خاص جغرافیایی و جنبههای فرهنگی محیطاش تاثیر گرفته است.
معماری بومی مازندران در طول زمان تحت تاثیر شرایط اقلیمی شکل گرفته و ریشه در بخش روستایینشین آن دارد. این مردمان روستایی بودند که معماری بومی را ابداع و در طول زمان کامل کردند. حالا در اثر پدرام شایگان، معمار این ویلا، عناصر معماری بومی مازندران به خوبی دیده میشود. سبک این معماری برونگرا و به لحاظ مسکن پراکنده در محیط است. همین ویژگیها در اثر شایگان دیده میشود و آن را متمایز کرده است. شایگان ۳۲ ساله است و عموم فعالیتهای او در استان مازندران بوده است.
پروژه در منطقهای نزدیک زمینهای کشاورزی ساخته شده که مکانی مشرف به آببند و منظره اطراف است. برای همنشینی مناسب با زمینه و ایجاد حسی نزدیک به طبیعت اطراف، پوشش نهایی کومه با کاهگل و گالی ساخته شده؛ گالی نوعی از الیاف گیاهی است که برای پوشش سقف خانههای روستایی بهکار میرود.
این تصمیم باعث شده که ویلای «کومه نور» با خانههای روستایی بهجا مانده از گذشته هماهنگ باشد. در فرم کومه هم از شیروانی بلند استفاده شده تا به مدل خانههای روستایی نزدیک باشد. استفاده از ستون، ایوان و بلند بودن سقف کومه ریزهکاریهایی هستند که به برقراری بهتر جریان هوا کمک میکنند. سقف شیبدار ویلا تا زمین ادامه دارد و میتواند به مهار هرچه بهتر بادهای فصل سرما و دفع آب باران و محافظت کلی از بنا کمک کند.
دیوار ضخیم از جنس گل، خشت و چوب باعث میشود گرمای بیشتری در مواقع مورد نیاز فراهم شود. علاوه بر این برای ایمن ماندن از جریان احتمالی آب و بارشهای سنگین، کف طبقه همکف باید از سطح زمین بالاتر باشد که آنهم به خوبی در این اثر دیده شده است. این تکنیک علاوه بر حفاظت خانه از رطوبت ذاتی زمینهای مرطوب شمال، در فصل گرما هم کمک میکند که هوای آزاد در خانه جریان داشته باشد.
در سازه کومه برای ماندگاری بیشتر بنا و نیاز کمتر به بازسازی، از سازه فلزی استفاده شده است. از طرف دیگر در این کومه روشن، از عایق آلومینیومی در زیر پوسته چوبی و روی سازه فلزی که حبابهای هوا در بین آن وجود دارد، استفاده شده تا علاوه بر تمام این ویژگیها، دمای داخلی هم حفظ شود.
خانهای برای زندگی در یک اقلیم سرد
ویلای دشت ۴۰ تجربهای است برای رسیدن به زندگی بیرونی و درونی در اقلیمی سرد. این اثر هم رتبه دوم مشترک جایزه معمار را در بخش مسکونی تکواحدی در سال ۱۴۰۰ بهخود اختصاص داد. این ویلا در منطقه مشای دماوند ساخته شده و ایده اصلی معمار این است که بتوانیم همزمان دو حس متضاد را تجربه کنیم.
اینکه چگونه میشود بیرون از ساختمان بود، برف و باران را تجربه کرد، اما همچنان در امان بود یا اینکه در داخل خانه باشیم و ارتباط حسی، بصری و روانی امن خود را با بیرون از دست ندهیم. معماران این خانه یعنی حمید عباسلو، عباس یاقوتی و ندا ادیبانراد با این سوال روبهرو بودند که چگونه میشود مرز بین داخل و خارج را در مسیر رسیدن به آزادی بیشتر کمرنگ کرد؟ آنها پاسخ خود را با طراحی این خانه دادند.
در شروع طراحی این خانه به دلیل کشیدگی زمین در راستای شمالی جنوبی، این امکان فراهم بود که برای ایجاد احساس نزدیک شدن بیشتر به منظر شمالی، لکهگذاری ساختمان در همین راستا گسترش پیدا کند. این سه معمار جوان با ایجاد یک برش مورب در طول ساختمان، علاوه بر اینکه کمک کردند که دید فرد به منظر شمالی به عمق ساختمان برسد، سقفی روی سایت شکل دادند که حضور فیزیکی صاحب خانه در زمان بارش برف و باران یا استفاده از گرمای مطبوع میانه روز حفظ شود و در عین حال اشعههای خورشید هم به داخل ساختمان نفوذ نکنند.
در قسمت جنوبی ساختمان هم با ایجاد محفظهای شیشهای، قرار گرفتن دیوار سنگی ضخیم در پشت آن و بازشوهایی در بالا و پایین این امکان ایجاد شده که انرژی حرارتی تابیده شده به داخل ساختمان در طول روز ذخیره و برای گرمایش در شب استفاده شود.
در انتهای این خانه هم از صاف یا پلهای کردن منطقه پرهیز شده و مسیرهای دسترسی افقی و عمومی به صورت رمپ درآمدند تا با ایجاد حرکتی نرم و راحت در تمام پروژه امکان رسیدن به احساس آزادی بیشتر تقویت شود. تمام این امکانات این خانه را به نمونه قابل اعتنایی در معماری خانههای دماوند تبدیل کرده است؛ خانهای در میان دشت ۴۰. (در تهیه این گزارش از مطالب فصلنامه هنر معماری استفاده شده است)
منبع: روزنامه هفت صبح