گفتوگو با متهم قتل پیرمرد ساندویچفروش
بازپرس پرونده پس از شنیدن اظهارات مرد جوانی که به اتهام قتل پیرمرد ساندویچ فروش دستگیر شده وی را برای بررسی روانی به پزشکی قانونی فرستاد. وی که مدعی است در کشور هلند زندگی میکند و برای ملاقات با خانوادهاش به ایران آمده از شامگاه دو شنبه به اتهام قتل یک مرد ۷۲ ساله بازداشت شده است. اما خودش در بازجوییها منکر قتل شده است و میگوید فقط این پیرمرد را کتک زده است.
کد خبر :
۵۹۱۳۸
بازدید :
۸۶۴
بازپرس پرونده پس از شنیدن اظهارات مرد جوانی که به اتهام قتل پیرمرد ساندویچ فروش دستگیر شده وی را برای بررسی روانی به پزشکی قانونی فرستاد. وی که مدعی است در کشور هلند زندگی میکند و برای ملاقات با خانوادهاش به ایران آمده از شامگاه دو شنبه به اتهام قتل یک مرد ۷۲ ساله بازداشت شده است. اما خودش در بازجوییها منکر قتل شده است و میگوید فقط این پیرمرد را کتک زده است.
گفتوگو با متهم:
موهای بور، چشمهای روشن و قدی نسبتاً بلند دارد. ۳۴ ساله است و به اتهام قتل پیرمرد ساندویج فروش از سوی بازپرس منافی آذر بازداشت شده است. شاکی وی پسر مقتول است که میگوید وی پدرش را کشته است. صبح دیروز به شعبه سوم بازپرسی منتقل شده بود تا تحقیقات تکمیل شود، اما همچنان منکر قتل شد.
مقتول را از کجا میشناختی؟
زمانی که بچه بودم، با این مرد هم محلی بودیم و از این طریق او را میشناختم.
زمانی که بچه بودم، با این مرد هم محلی بودیم و از این طریق او را میشناختم.
اختلافت با او بر سر چه بود؟
من برادری داشتم که دو سال از من کوچکتر بود. ۲۰ سال قبل مقتول برادرم را مورد آزار و اذیت قرار داد و بعد هم او را خفه کرد. خانوادهام که از این ماجرا با خبر شدند ترسیدند که برای من نیز چنین اتفاقی رخ دهد و من هم سرنوشتی مشابه برادرم داشته باشم برای همین مرا به هلند فرستادند.
من برادری داشتم که دو سال از من کوچکتر بود. ۲۰ سال قبل مقتول برادرم را مورد آزار و اذیت قرار داد و بعد هم او را خفه کرد. خانوادهام که از این ماجرا با خبر شدند ترسیدند که برای من نیز چنین اتفاقی رخ دهد و من هم سرنوشتی مشابه برادرم داشته باشم برای همین مرا به هلند فرستادند.
در هلند چکار میکردی؟
به مرکز آموزش آشپزی رفتم و دورههای تخصصی خاص دیدم حتی دورههای آموزشی بینالمللی هم دیدم و در آنجا مشغول به کار بودم.
به مرکز آموزش آشپزی رفتم و دورههای تخصصی خاص دیدم حتی دورههای آموزشی بینالمللی هم دیدم و در آنجا مشغول به کار بودم.
چه شد که به ایران آمدی؟
در این مدت هر چند وقت یکبار به ایران میآمدم. اما حدود یکسال قبل دلم برای خانوادهام بسیار تنگ شد و تصمیم گرفتم برای همیشه به ایران برگردم.
در این مدت هر چند وقت یکبار به ایران میآمدم. اما حدود یکسال قبل دلم برای خانوادهام بسیار تنگ شد و تصمیم گرفتم برای همیشه به ایران برگردم.
چه شد که به سراغ مقتول آمدی؟
در این مدت کینه او را به دل داشتم. وقتی به ایران آمدم به جست و جوی او پرداختم و متوجه شدم به خاطر جنایتی که مرتکب شده مجازات نشده است به همین خاطر ناراحتیام بیشتر شد.
در این مدت کینه او را به دل داشتم. وقتی به ایران آمدم به جست و جوی او پرداختم و متوجه شدم به خاطر جنایتی که مرتکب شده مجازات نشده است به همین خاطر ناراحتیام بیشتر شد.
بعد چکار کردی؟
دو مرتبه به سراغش رفتم و او را کتک زدم، اما او را به قتل نرساندهام.
دو مرتبه به سراغش رفتم و او را کتک زدم، اما او را به قتل نرساندهام.
ساعتی بعد از حادثه در محل قتل بودی، آنجا چکار میکردی؟
چون چهرهام خاص است فکر میکنند که من قاتل هستم، ولی این طور نیست. من کسی را نکشتهام و آن شب، چون دلم گرفته بود تصمیم گرفتم در خیابانهای پایتخت پرسه بزنم که بازداشت شدم.
چون چهرهام خاص است فکر میکنند که من قاتل هستم، ولی این طور نیست. من کسی را نکشتهام و آن شب، چون دلم گرفته بود تصمیم گرفتم در خیابانهای پایتخت پرسه بزنم که بازداشت شدم.
متهم جوان به دستور بازپرس سجاد منافی آذر در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران
۰