۲ اعدامی در ایستگاه آخر

۲ اعدامی در ایستگاه آخر

اصرار‌های من بی‌فایده بود و گفت: اگر مزاحمش شوم به شوهرش می‌گوید. من هم تصمیم به انتقام گرفتم. از پسر عمویم خواستم یک اسلحه برایم تهیه کند. شب حادثه به مقابل خانه شان رفتم و وقتی با شوهرش از میهمانی برگشت هر دو را با تیر زدم.

کد خبر : ۷۱۲۱۶
بازدید : ۱۲۱۶۶
۲ اعدامی در ایستگاه آخر
دو مرد زندانی که به جرم ارتکاب قتل عمد محکوم به اعدام شده بودند صبح چهارشنبه به دار مجازات آویخته شدند. نخستین مرد اعدامی، سرایدار یک ساختمان در منطقه پارک وی تهران بود که نیمه شب ۱۸ خرداد سال ۹۵ با اسلحه مقابل یک شرکت رفت و زن و مرد جوانی را که سرایدار شرکت بودند به رگبار گلوله بست و بلافاصله متواری شد.
پس از انتقال مجروحان به بیمارستان زن جوان جان باخت، اما شوهر ۲۸ ساله‌اش که فقط یک تیر به پایش اصابت کرده بود زنده ماند. وی در تحقیقات پلیسی گفت: ضارب را نمی‌شناختم، اما مردی جوان و قوی هیکل بود. در ادامه بازپرس منافی آذر از دادسرای جنایی کارآگاهان اداره دهم را مأمور کرد تا هویت قاتل را شناسایی کنند.
بدین ترتیب چند روز بعد مشخص شد متهم سرایدار یک ساختمان در پارک وی بوده که پس از قتل محل کارش را ترک کرده و فراری شده است. با به دست آمدن مشخصات متهم کارآگاهان مخفیگاه وی را در یکی از شهر‌های غربی کشور شناسایی و او را دستگیر کردند.

مرد جوان در بازجویی‌ها ضمن اعتراف به قتل گفت: چند ماه قبل با زن جوانی آشنا شدم. فکر می‌کردم مجرد است و قصد ازدواج با او را داشتم، اما پس از مدتی گفت که شوهر دارد و از من خواست مزاحمش نشوم، اما من که عاشقش شده بودم به او گفتم از شوهرت طلاق بگیر، ولی قبول نکرد.
اصرار‌های من بی‌فایده بود و گفت: اگر مزاحمش شوم به شوهرش می‌گوید. من هم تصمیم به انتقام گرفتم. از پسر عمویم خواستم یک اسلحه برایم تهیه کند. شب حادثه به مقابل خانه شان رفتم و وقتی با شوهرش از میهمانی برگشت هر دو را با تیر زدم.
می‌خواستم دونفرشان را با هم بکشم، اما مرد جوان زنده ماند. بدین ترتیب متهم در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. سرانجام صبح دیروز حکم قصاص این مرد در زندان اجرا شد.

شیرخوارگاهی که ساخته نشد
دومین اعدامی مرد جوانی بود که به اتهام قتل شوهر سابق همسرش به قصاص محکوم شده بود. این مرد روز ۲۷ مرداد سال ۸۳ جوانی خون آلود را به یکی از بیمارستان‌های پاکدشت برد و بلافاصله فرار کرد. ساعتی بعد این پسر جوان که با ضربه‌های کارد مجروح شده بود جان باخت و تحقیقات پلیسی برای یافتن عامل قتل آغاز شد.
بدین ترتیب در نخستین گام کارآگاهان به بازبینی دوربین‌های مداربسته بیمارستان پرداختند. فیلم دوربین‌های مداربسته نشان می‌داد که مرد ناشناس بعد از تحویل پسر مجروح به بیمارستان سوار بر مینی بوس فیات قرمز رنگی شده که زن جوانی نیز سرنشین آن بوده و از محل متواری شده‌اند.

درحالی که تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول و عامل جنایت ادامه داشت، کارآگاهان دریافتند جسد متعلق به جوانی به‌نام مهدی است. بدین ترتیب تحقیقات از خانواده مهدی شروع شد و آن‌ها گفتند: پسرمان مدتی قبل زنی به‌نام شهناز را به عقد موقت خود درآورد.
شبی که ناپدید شد نیز به دیدن شهناز رفته بود. با به‌دست آمدن این سرنخ، کارآگاهان به سراغ شهناز رفته، اما مشخص شد وی به عقد موقت مرد جوانی درآمده و همزمان با جنایت ناپدید شده‌اند.

کارآگاهان جنایی ورامین سرانجام موفق شدند شهناز و همسر صیغه‌ای‌اش را در صومعه سرا دستگیر کنند. شهناز در تحقیقات راز جنایت مهدی را برملا کرد و گفت: قبل از عید سال ۸۳ به عقد موقت مهدی درآمدم، اما بعد از مدتی به‌خاطر مشکلاتی که باهم داشتیم از هم جدا شدیم.
مدتی بعد هم به عقد قربانعلی درآمدم. مدتی از ازدواج موقتم گذشته بود که مهدی با من تماس گرفت و گفت: می‌خواهد برای تبریک عید به دیدن مادرم بیاید. آن روز من به قربانعلی گفتم که مهدی می‌خواهد به خانه مادرم بیاید و او هم موافقت کرد، اما زمانی که آمد و مهدی را دید عصبانی شد و با چاقو به او حمله کرد.

بعد از این درگیری قربانعلی پشیمان شد و بلافاصله او را سوار مینی بوس فیات قرمز رنگش کردیم و به بیمارستان بردیم تا زنده بماند. در حالی که این مرد به اتهام قتل دستگیر و به قصاص محکوم شده بود خانواده مقتول اعلام کردند درصورتی از قصاص وی گذشت خواهند کرد که وی شیرخوارگاهی در باقرشهر به‌نام پسرشان بسازد. اما از آنجا که مرد زندانی در مدت زمان مقرر نتوانست این شرط را عملی کند صبح دیروز به دار آویخته شد.
منبع: روزنامه ایران
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید