قتل دوست صمیمی به خاطرضایعات؟!

قتل دوست صمیمی به خاطرضایعات؟!

من قتل نکردم و از قتل هم اصلا خبر ندارم. من آن‌قدر ترسیده بودم که حتی با هاشم تماس نگرفتم که ببینم چه اتفاقی افتاده است. من دو سال است بی‌دلیل بازداشت شده‌ام و برایم پرونده تشکیل شده است.

کد خبر : ۸۹۰۷۱
بازدید : ۱۱۵۵۵
قتل دوست صمیمی به خاطرضایعات؟!
مردی که متهم است دوستش را به خاطر ضایعات به قتل رسانده، در حالی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد که در همه مراحل دادرسی قتل را انکار کرده است. متهم که دو سال پیش بازداشت شده مدعی است قاتل فردی به نام شایان است که خبری از او نیست.
مأموران پلیس سال ۹۷ حین گشت‌زنی در منطقه خیرآباد جسد مرد جوانی را در حالت نشسته پیدا کردند. از آنجایی که مرد جوان خون‌آلود بود و با اینکه با حالت نشسته کنار دیوار قرار داشت، مأموران شک کردند و بعد از نزدیک‌شدن به او متوجه شدند این مرد به قتل رسیده است.
کارت شناسایی و چک‌هایی که همراه مقتول بود، نشان می‌داد او هاشم نام داشت و ۳۵‌ساله بود. وقتی مأموران نام هاشم را جست‌وجو کردند متوجه شدند یک روز قبل از پیدا‌شدن جسد، پدرش مفقودشدن او را گزارش کرده بود.
مرد میانسال وقتی در سردخانه پزشکی قانونی حاضر شد، جسد پسرش را شناسایی کرد و گفت: پسرم ظهر دیروز با همسرش تلفنی صحبت کرد و بعد از آن دیگر با کسی تماس نگرفت. تماس‌های ما را هم پاسخ نداد. وقتی عروسم گفت هاشم دیگر به تلفن‌هایش جواب نمی‌دهد، من به مأموران خبر دادم پسرم گم شده است.
این مرد در ادامه گفت: پسرم با مردی به نام محمود ارتباط داشت. آن‌ها با هم کار می‌کردند و همیشه همراه یکدیگر بودند. آن‌طور‌که هاشم به همسرش گفته روز حادثه هم با محمود بیرون بود. بعد از گفته‌های این مرد محمود احضار شد.
او اعتراف کرد در زمان درگیری همراه هاشم بود، اما مدعی شد او قاتل نیست و شاهدانی دارد که به نفعش شهادت می‌دهند. محمود گفت: من و هاشم ضایعات می‌فروختیم. روز حادثه یک جوان افغانستانی به نام شایان با هاشم تماس گرفته و گفته بود مقداری ضایعات مس دارد و می‌خواهد بفروشد.
ما هم به جایی که شایان گفته بود رفتیم؛ اما با هم به اختلاف برخوردیم و درگیری ایجاد شد. من خیلی ترسیدم و فرار کردم، چون شایان قمه داشت و زورش به من و محمود می‌رسید. وقتی شایان به سمت من حمله کرد، خودم را به کانال آب انداختم و فرار کردم و از سرنوشت هاشم هم خبر ندارم.
متهم ادامه داد: من نمی‌دانم شایان چه مشکلی داشت که با ما درگیر شد، اما من هاشم را نکشتم. وقتی مأموران گفته‌های این مرد را بررسی کردند، شهروندانی که در اطراف محل پیدا‌شدن جسد بودند گفتند شخصی به نام شایان را نمی‌شناسند.
ضمن اینکه وقتی جسد در آنجا پیدا شد، لباس‌هایش خشک بود و بنابراین احتمالا در محل دیگری به قتل رسیده و سپس جسدش به نزدیکی کانال آب منتقل شده است. با‌این‌حال محمود همچنان اصرار داشت که او مرتکب قتل نشده و شایان این کار را انجام داده است؛ اما ردی از شایان به دست نیامد.
یکی از شاهدان گفت: من شخصی به نام شایان نمی‌شناسم، اما مشخصاتی که شما می‌گویید مربوط به مردی افغانستانی است که هیچ نام‌و‌نشان درستی ندارد و من هم ردی از او ندارم که به مأموران بدهم. فقط می‌دانم این مرد در خیرآباد ضایعات جمع می‌کرد که مدتی است در خیرآباد دیده نشده است.
با توجه به اینکه متهم جرمش را انکار کرد، پلیس روابط کاری مقتول و متهم را بررسی کرد و مشخص شد آن‌ها اختلافاتی با هم داشته‌اند. متهم در این خصوص هم گفت: ما اختلافاتی داشتیم، اما اختلافات جدی نبود، من همچنان می‌گویم مرتکب قتل نشده‌ام.
با توجه به شکایت اولیای دم و مدارک به‌دست‌آمده، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی بعد از اینکه اولیای دم درخواست قصاص کردند، متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من مرتکب قتل نشده‌ام و چنین اتهامی را هم قبول نمی‌کنم.
او گفت: همان‌طور‌که گفتم شایان به ما حمله کرد. من از ترس جانم فرار کردم و خودم را به داخل کانال آب انداختم. او هاشم را با چاقو زده بود، اما من به فکر خودم بودم و خودم را نجات دادم. فکر می‌کنم هاشم هم پشت‌سر من به داخل کانال آب پرت شد، اما من دیگر به او توجهی نکردم و فرار کردم. متهم تأکید کرد: من در قتل هاشم نقشی نداشتم و این اتهام را هم قبول نمی‌کنم.
در این هنگام قاضی خطاب به متهم گفت: تو با هاشم اختلاف داشتی، از طرفی فردی که می‌گویی مرتکب قتل شده، شناسایی نشده و شاهدانی هم که معرفی کردی، گفته‌اند فردی به نام شایان را نمی‌شناسند. از همه مهم‌تر جسد با لباس خشک پیدا شده است، چطور می‌گویی تو در قتل نقشی نداشتی، آیا این‌طور نیست که با مقتول درگیر شدی و او را به قتل رساندی و بعد داخل کانال آب پریدی؟
متهم گفت: این حرف درست نیست، من چنین کاری نکردم. من از دست شایان فرار کردم. اینکه لباس‌های هاشم خشک بوده به من مربوط نمی‌شود. شاید او و شایان با‌هم درگیر شده‌اند، اما به کانال آب نیفتاده‌اند. من پشت سرم را نگاه نکردم. شاید هم شایان او را بیرون کشیده و تا زمانی که مأموران برسند لباس‌هایش خشک شده است.
من قتل نکردم و از قتل هم اصلا خبر ندارم. من آن‌قدر ترسیده بودم که حتی با هاشم تماس نگرفتم که ببینم چه اتفاقی افتاده است. من دو سال است بی‌دلیل بازداشت شده‌ام و برایم پرونده تشکیل شده است. همه زندگی‌ام به هم ریخته، اما بی‌گناه هستم. هیئت قضات شعبه ۲ دادگاه کیفری بعد از گفته‌های متهم و وکیل‌مدافع او برای تصمیم‌گیری در این خصوص وارد شور شدند.
۴
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید