کودتای بزرگان علیه دوقلوهای دیوانه در آمریکا
در حالی که تنها دو هفته به انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان در آیووا باقی مانده و تقریبا تکلیف دو نفر نخست این حزب در نظرسنجیها مشخص است، اما هنوز ترس مبهمی در دل جمهوریخواهان موج میزند.
کد خبر :
۹۴۰۱
بازدید :
۳۳۱۶
در حالی که تنها دو هفته به انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان در آیووا باقی مانده و تقریبا تکلیف دو نفر نخست این حزب در نظرسنجیها مشخص است، اما هنوز ترس مبهمی در دل جمهوریخواهان موج میزند.
دو نفر نخست این حزب به ترتیب دونالد ترامپ و تد کروز هستند. بسیاری از نامزدهای جمهوریخواهان نفر اول را فاقد صلاحیت برای ریاستجمهوری میدانند و نفر دوم هم ممکن است به لحاظ تابعیت برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری با مشکل قانونی روبهرو شود. اما این همه مطلب نیست. این دو در دو مناظره اخیر به شدت همدیگر را به چالش کشیدند و گاهی مناظره تبدیل به دوئل این دو نفر شد.
در مطلبی به قلم «مایکل گرسون» ستوننویس واشنگتن پست، این روزنامه پیشنهاد داده برای جمهوریخواهان بهتر این است که دونالد ترامپ و تد کروز را کنار بگذارند، زیرا جدال بین دونالد ترامپ و تد کروز ممکن است برای جمهوریخواهان عاقبت خوبی نداشته باشد.
کروز نشان داده که برای تیپارتی یک نامزد ایدهآل به حساب میآید. او یک مشروطهخواه اصیل است و ممکن است برای بسیاری از اصول حکومت مدرن فاقد کیفیت لازم باشد. بیشتر جمهوریخواهان اصیل پایبندی و وفق دادن راهکارهای موجود برای مسائل فرهنگی و اقتصادی را با اصول لیبرالیسم خطایی نابخشودنی میدانند.
دونالد ترامپ هم در کمپینهای تبلیغاتی خود به راهکارهای نژادپرستانه و ملیگرایانه روی آورده و برای این موضوع از جملات احساسی و فاقد منطق استفاده میکند. مثلا روزی میگوید مهاجران غیرقانونی(مکزیکیها) در آمریکا به کار مواد مخدر مشغول هستند و عمدتا هم متجاوزان به عنف هستند.
او اعتقاد دارد مهاجران غیرقانونی موجب کاهش شغل برای آمریکاییها شدهاند. همچنین وی در ادامه نفرتپراکنیهای خود مسلمانان را بالقوه خطرناک میخواند و خواستار ثبت سیستمی آنها میشود و در مناظرهها میگوید که اگر رئیسجمهوری ایالاتمتحده شود از ورود مسلمانان به خاک این کشور جلوگیری خواهد کرد.
کروز در مناظره خود به ترامپ حمله میکند و او را درخصوص اموری مانند قوانین اسلحه و حق مالکیت یک «محافظهکار قلابی» میخواند و میگوید برای ترامپ ارزشهای نیویورکی ارجح است تا اصول محافظهکارانه.
در مقابل ترامپ تلاش میکند خود را مدافع دولت رفاه نشان دهد که طبقه کارگر و متوسط از آن سود خواهند برد. همچنین وی مخالف قطع کمکهای مالی به تامین اجتماعی است، اما میگوید که اگر رئیسجمهور شود برای جبران هزینهها سن بازنشستگی را افزایش خواهد داد. کروز یک مومن واقعی به اصول محافظهکارانه است. ترامپ هم مانند توپ بتنی که ساختمانها را خراب میکند، کنوانسیونهای سیاسی موجود را نابود میکند.
گرسون میگوید: این دو شخصیتهای قدرتمندی نیستند، آنها با تمایلات متضاد مقابل هم قرار گرفتهاند. حمله ترامپ به تد کروز درباره نداشتن تابعیت آمریکاییاش، از سوی محافظهکاران با واکنش شدیدی روبهرو میشود و مارک لوین در یک برنامه رادیویی به ترامپ میگوید:
«این همه مزخرف نگو. او ادامه میدهد: اتهام به کانادایی بودن کروز یک جنایت است و شما با این اتهام رای بسیاری از محافظهکاران را از دست خواهی داد.» این در حالی است که لوین و سایر محافظهکاران زمانی که دونالد ترامپ به زنان توهین میکرد و از اقلیتهای دینی و نژادی بد میگفت، از انظار غایب بودند اما حمله به نامزد مورد علاقه محافظهکاران یک گناه نابخشودنی به حساب میآید.
گرسون مینویسد: حمله به دیگران بزرگترین استعداد دونالد ترامپ است. او مانند یک دندانپزشک عمل میکند، ناگهان شروع به ایجاد حفره در دندان و طرف را آچمز میکند. پرسش دونالد ترامپ در مورد محل تولدش و خون کانادایی وی ارتباطی به تفسیر متفاوت از قانون اساسی ندارد.
موضوع سادهتر از مباحث قانونی است: چرا رایدهندگان باید به کسی رای بدهند که ممکن است از حمایت 11 میلیون مهاجر غیرقانونی در آینده بهرهمند شود، چرا که خود زاده کشوری غیر از آمریکا است؟
البته ترامپ تنها به این مسائل اکتفا نکرده و نقاط ضعف تد کروز را در مسائل اقتصادی هم برجسته میکند. وی به اختلافات تد کروز با اصول موکد والاستریت هم ورود میکند و در مواردی مارکو روبیو را هم در کنار خود میبیند.
طرح تد کروز برای مالیات بر ارزش افزوده طرحی دانمارکی است که با اصول محافظهکارانه در تضاد است و این موضوع برای بسیاری از محافظهکاران اقتصادی قابل قبول نیست. گرسون میگوید: در میدان نبرد ترامپ و کروز، من علیه ترامپ نیستم. بسیاری از کمککنندگان مالی جمهوریخواهان نیز تد کروز را «بری گلد واتر» زمان فعلی میدانند، زیرا دیدگاههای محافظهکارانه وی در حوزه جامعه شبیه عقاید وی است.
برخی محافظهکاران در حال حاضر به دنبال سبک و سنگین کردن رقابت اعضای جمهوریخواه با هیلاری کلینتون هستند. در سناریوی دو نفره هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ، محافظهکاران به این یقین رسیدهاند که دونالد ترامپ از قابلیت پیروزی برخوردار است، بهویژه اینکه گافهای هیلاری کلینتون بسیار افزایش یافته است.
یکی از حامیان مالی جمهوریخواه میگوید: در این اواخر صلاحیتهای دونالد ترامپ بهعنوان یک نامزد جمهوریخواه افزایش یافته است. اما مشکل جای دیگری است. کمککنندگان مالی، تحلیلگران و رسانهها میدان سیاست را شبیه میدان مسابقه اسبدوانی میدانند که هر کس زودتر به خط پایان رسید، برنده است.
گاهی رسانهها ماجرا را به شکل دو قطبی یا سیاه و سفید میبینند: خارجی در مقابل خودی، طرفدار استقرار نظم مطلق یا ضد آن. اما دونالد ترامپ در این کمپین به وجهه جمهوریخواهان آسیب فراوانی خواهد زد. او جمهوریخواهان را به یک حزب ضدمهاجرت تقلیل خواهد داد، حزبی که میخواهد به نظم تجارت جهانی آسیب وارد کند، حزبی که با سختگیریهای فراوان به لیبرالیسم لطمه وارد خواهد کرد، حزبی که بر پایه اصول نژادپرستانه بنا شده است و همین امر به پیشداوری علیه این حزب کمک شایانی خواهد کرد.
گرسون میگوید: ما این اواخر نتیجه چنین راهکارهایی را دیدهایم. راهکارهایی که نه به زبان باید گفته میشد نه اصلا قابل قبول است. ترامپ پیشنهاد کرده 11 میلیون مهاجر غیرقانونی را از کشور اخراج یا ورود مسلمانان را به خاک آمریکا ممنوع اعلام کنیم. این اظهارنظرها تنها دو یا سه روز موجب ناراحتی رهبران جمهوریخواه شد. در حالی که هنوز این طرحها روی میز طراحی دونالد ترامپ قرار دارد. این موارد قابل قبول نیست.
سکوت رهبران جمهوریخواه نشان میدهد که آنها با این موضوع همنظر شدهاند. پذیرفتن این طرحها امری عادی و معمولی نیست. این افراطگرایی است و قابلیت توجیه اخلاقی ندارد. نامزدهای جمهوریخواه برای نجات حزب خود، باید اینها را بهعنوان خط قرمز در نظر بگیرند.
تد کروز هم در این اواخر نقش مخربی برای حزب پیدا کرده است. وی بیش از اینکه ایدئولوگ حزب باشد، تخریبچی حزب شده است. بهعنوان مثال کروز برای اینکه بتواند با دونالد ترامپ رقابت کند، نظر خود را در مورد مهاجران غیرقانونی تغییر داده و دیدگاههای سختگیرانهتری را اتخاذ کرده است.
او در آخرین سخنرانی خود گفته است اگر وی رئیسجمهور آمریکا شود 11 میلیون مهاجر غیرقانونی را به خاک خود بازخواهد گرداند و اجازه نخواهد داد که مجددا پای خود را به خاک آمریکا بگذارند. به جای اینکه وی به اصول مسیحی بازگردد و برای حقوق مدنی تلاش کند و موضعی نرمتر اتخاذ کند، تبدیل به یک موجود ظالم و زورگو شده است.
گرسون در انتهای یادداشت خود چنین مینویسد: برای جمهوریخواهان بهتر است که هر دوی اینها بازنده باشند. آینده جمهوریخواهان درخصوص مسائل انسانی و برقراری اصول محافظهکارانه به این موضوع بستگی دارد.
بلوف تد کروز
در حالی که آرای تد کروز در هفتههای اخیر در بین جمهوریخواهان افزایش یافته، قهرمان تیپارتی میگوید که در زمان جورج بوش پیشنهاد شغلی وی را نپذیرفته است. به نوشته روزنامه هافینگتون پست، کروز در سال 2000، در حالی که در کمپین تبلیغاتی جورج بوش مشغول به کار بوده، به وی پیشنهاد شد که نقش معاون مشاور کاخ سفید را به عهده بگیرد اما وی این پیشنهاد را نپذیرفته است.
البته در این خصوص شبههای هم مطرح شده و گفته میشود که تد کروز در لیست تیم انتقالی جورج بوش پسربه کاخ سفید نبوده است. اما به لحاظ امنیتی اسم اعضای تیم مدیریتی جورج بوش پسر نباید به روی کاغذ آورده میشد. با این حال برخی این موضوع را ادعای بیپایه فرض میکنند که در موقعیتی مناسب برای بهرهبرداری تبلیغاتی گفته شده است.
«بابی ری اینمن» رئیس آژانس امنیت ملی آمریکا در سالهای 1977 تا 1981 میگوید: همه میدانند سازوکار حکومتی چگونه است؟ همه میدانند تصمیمگیریها چگونه گرفته میشود. شما فقط باید بدانید چگونه و در چه زمانی میتوانید جلب توجه کنید. «بابی ری اینمن» معتقد است که سخنان تد کروز از اساس واقعیت ندارد و این سخن را برای جلب توجه بیشتر مطرح کرده است.
در این راستا حتی «کاترین فریزر» سخنگوی کمپین تبلیغاتی تد کروز از اظهارنظر بیشتر خودداری کرد و گفت: پیشنهاد کاری به تد کروز در 16 سال پیش، جزو دغدغههای امروز ما نیست.
در تابستان 1999، کروز در حزب حاکم حضور داشت تا اینکه یکی از دوستان دانشگاهی وی در رشته حقوق، او را به جاش بولتن معرفی کرد. کسی که بعدها رئیس کارکنان کاخ سفید شد.
کروز هم در این کمپین بهعنوان یک مشاور محلی به جورج بوش مشاوره میداد. همین شغل وی موجب شد تا وی همسر آینده خود یعنی «هایدی» را ملاقات کند. وی هر چند که در کارزار تبلیغاتی جورج بوش در سال 2000 ارتقای شغلی پیدا کرده بود اما هرگز به وی پیشنهاد شغلی بالاتر نشده بود.
این موضوع را جانسون یکی از دوستان نزدیک جورج بوش به هافینگتون پست میگوید: «تد کروز کسی نبود که به وی پیشنهاد یک شغل عالیرتبه شده باشد.» او ادامه میدهد: من هرگز اسم او را نشنیده بودم تا اینکه در کمپینهای تبلیغاتی سال 2012 نام وی بهعنوان یکی از نامزها مطرح شد.
با این حال «بی او سالیوان» از تگزاس، بر این باور است که شکوفایی تد کروز در عرصه سیاست از زمانی آغاز شد که وی از جورج بوش پسر جدا شد. او ادامه میدهد: «اگر وی در واشنگتن باقی میماند معلوم نبود که امروز چه کاره میشد؟»
۰