هشدار برای جامعه
مشخص بود که تلویزیون جای کتاب و تئاتر و سینما و تفریحات بیرون از خانه را در هفته می‌گیرد. به همین علت تصمیم بر این شد که تلویزیون جالب و جاذب شود و جنبه آموزشی بیشتری پیدا کند تا اوقات فراغت بینندگان تلویزیون، پر و غنی شود. به‌این‌ترتیب، کم‌شدن میزان مطالعه و مراجعه به سینما و تئاتر به‌واسطه تلویزیون امری طبیعی و عادی بوده و تلویزیون متأسفانه همه این‌ها را پوشش داده و جانشین همه شده است.
کد خبر :
۶۶۹۷۸
بازدید :
۸۶۶
امان‌الله قرایی‌مقدم | مرکز آمار ایران در روز‌های اخیر آمار تکان‌دهنده‌ای از وضعیت فرهنگ در ایران منتشر کرده است که نشان می‌دهد با وضعیتی هشداردهنده مواجه هستیم.
از نتایج آمار منتشرشده درمی‌یابیم که حدود ۸۰ درصد ایرانی‌ها در یک سال گذشته حتی یک‌بار هم به سینما نرفته‌اند، ۹۰درصد ایرانی‌ها در این مدت حتی یک‌بار هم به تئاتر نرفته‌اند، ۳۲درصد ایرانیان می‌گویند در یک سال اخیر به موسیقی گوش نکرده اند و ۴۰درصد هم‌وطنان ما می‌گویند در این بازه زمانی هیچ کتاب غیردرسی‌ای نخوانده‌اند.
یکی از معایب پیدایش تلویزیون این بود که، چون نوعی سینمای خانگی به وجود آمد و وسیله ارتباط جمعی در خانه جا خوش کرد، رفتن به بیرون از خانه کم شد و تمام تفریح و سرگرمی افراد به درون خانه محدود شد و مردم کمتر به مکان‌هایی مانند سینما و تئاتر و کوه و طبیعت رفتند. جامعه‌شناسان وسایل ارتباط جمعی مانند هارولد لاسول و مارشال مک‌لوهان از چند دهه پیش در مورد این خطر هشدار داده بودند.
مشخص بود که تلویزیون جای کتاب و تئاتر و سینما و تفریحات بیرون از خانه را در هفته می‌گیرد. به همین علت تصمیم بر این شد که تلویزیون جالب و جاذب شود و جنبه آموزشی بیشتری پیدا کند تا اوقات فراغت بینندگان تلویزیون، پر و غنی شود. به‌این‌ترتیب، کم‌شدن میزان مطالعه و مراجعه به سینما و تئاتر به‌واسطه تلویزیون امری طبیعی و عادی بوده و تلویزیون متأسفانه همه این‌ها را پوشش داده و جانشین همه شده است.
از سوی دیگر جذاب‌نبودن برنامه‌های تلویزیون، گرایش به ماهواره را زیادتر کرده است و، چون فیلم‌های صداوسیما گیرایی لازم را ندارند و اصولا محیط از شادی و نشاط خالی شده، شاید ۶۰، ۷۰ کانال ماهواره‌ای مردم را جذب می‌کنند. یکی از مهم‌ترین وسایلی که می‌تواند در جامعه شادی تزریق کند، رادیو و تلویزیون است، ولی نبود برنامه‌ها و فیلم‌ها و سریال‌های شاد، خواننده و موسیقی جذاب، خودبه‌خود سبب گرایش مردم به سریال‌های غربی می‌شود.
این مشکل بزرگی است که در جامعه‌ای موسیقی نباشد. هنوز هم می‌توانید نوای موسیقی قدیمی پاپ یا محلی را از خودرو‌های عبوری بشنوید، صدای خوانندگانی که بسیاری از آن‌ها فوت کرده‌اند و این نشان می‌دهد که جامعه برای شنیدن موسیقی سنتی، موسیقی روحوضی، موسیقی کوچه‌بازاری و... تشنه است، اما کار تلویزیون ما شده است سخنرانی و صحبت و از سوی دیگر از همین گفته‌های تلویزیون هم سلب اعتماد شده.
این مسئله درواقع کانال‌های ماهواره‌ای را جایگزین کتاب، تئاتر، سینما، موسیقی و حتی تلویزیون داخلی کرده است، چنان‌که مدتی پیش آقای ضرغامی هم گفتند ۷۰درصد مردم ماهواره می‌بینند. با درنظرگرفتن مجموع این عوامل، درمی‌یابیم که آمار ارائه‌شده چندان غیرعادی نیست.
۰
