اردشیر محصص؛ نقد زمانه با کاریکاتورهایی که زنده بودند
در واقع او با آگاهی و ریزبینی به ترسیم جزییات ضروری جهان پرداخته و در سادهترین و خلاصهترین طرح هایش نیز ویژگی خاص اردشیر بودن را بر جای گذاشته است.
کد خبر :
۸۴۳۲۶
بازدید :
۶۷۳۵
۱۸ شهریور سالروز تولد اردشیر محصص کاریکاتوریست و هنرمند توانای معاصر کشور است. او به دلیل شناخت عمیق جامعه تبدیل به کنشگری سیاسی و اجتماعی شده بود، در واقع وی با آگاهی و ریزبینی به ترسیم جزییات ضروری جهان پرداخت و در سادهترین و خلاصهترین طرحهایش نیز ویژگی خاص اردشیر بودن را بر جای گذاشت.
دلایل بسیاری دخیل هستند تا هنرمند و آثارش در طول زمان تبدیل به موجودی منحصربه فرد و دارای تشخص شود و هنرش برای آیندگان نیز قابل خوانش و تعریف شده باشد، اما در مورد اردشیر محصص، همچنان مهمترین دلیل زنده بودن آثارش، آهنگ فراگیر، نگرش انتقادی و ریشههای عمیق هویتی قابل شناخت در گزارشهای تصویری او از جهان پیرامونش بود.
دلایل بسیاری دخیل هستند تا هنرمند و آثارش در طول زمان تبدیل به موجودی منحصربه فرد و دارای تشخص شود و هنرش برای آیندگان نیز قابل خوانش و تعریف شده باشد، اما در مورد اردشیر محصص، همچنان مهمترین دلیل زنده بودن آثارش، آهنگ فراگیر، نگرش انتقادی و ریشههای عمیق هویتی قابل شناخت در گزارشهای تصویری او از جهان پیرامونش بود.
این هنرمند دست به ترسیم جهانی برده که بسیار واقعی و گزنده است، آن قدر که به ناچار میخندی و از تناسب و مهارتش در ترسیم این جهان لذت میبری. در همه آثارش با نوعی از خطوط کنترل شده در حین تنوع با ترکیب بندی و پرسپکتیو خاص او مواجه هستیم. کیفیتی از طراحی که تنها در اعجاز و ایجاز هنر وی میتوان یافت.
محصص بیش از یک طنزپرداز یا کاریکاتوریست به دلیل شناخت عمیق جامعه و تاریخش تبدیل به کنشگری سیاسی و اجتماعی شده است. در واقع او با آگاهی و ریزبینی به ترسیم جزییات ضروری جهان پرداخته و در سادهترین و خلاصهترین طرح هایش نیز ویژگی خاص اردشیر بودن را بر جای گذاشته است.
جوانی باریکاندام، صبور و کمحرف که در لحظههای سکوت، مداد طراحیش را آرام و بیوقفه روی سطح کاغذ کاهی بزرگ بهحرکت درمیآورد و با حرکات ماهرانهای به شاکله ناپیدای مدادی جان میبخشید. این شیوه طراحی که طراح نامدار و بلندآوازه، محصص، بهکار میگرفت در واقع گشودن فصل جدیدی در هنر طنز تصویری در ایران بود. (۱)
زندگینامه اردشیر محصص
اردشیر محصص در ۱۸ شهریور۱۳۱۷ خورشیدی در لاهیجان و در خانوادهای فرهنگی چشم به جهان گشود. در همان دوران کودکی بود که نخستین جوانههای هنر تجسمی در ذهن اردشیر جرقه زد و به این عرصه قدم نهاد. او در ۱۲ سالگی به تهران رفت و تحصیلات مقدماتی خود را در رشته ادبی به پایان برد و با قبول شدن در دانشگاه حقوق، راه پدر را که یکی از قضات آن دوران بود، ادامه داد. اما پس از مدت کوتاهی اردشیر از کار حقوق استعفا کرد و برای همیشه خود را وقف طراحی کرد.
آثار برجای مانده از مصحح
شغل طراحی را از اواخر دهه ۳۰ آغاز کرد و وقتی احمد شاملو متولی کتاب هفته شد، این فرصت را برای مـحصص مـحیا کرد تا آسوده خاطر از سانسورهای رایج سردبیر و فضای سنگین آن سالها هرچه دل تنگش میخواهد بکشد و چاپ کند و این آزاددستی، ۶ دهه دوام آورد.
چاپ آثارش در نشریاتی مثل کـیهان، اطـلاعات، آیندگان و نگین، نگاه روشنفکران نسبت به جایگاه کاریکاتور و تصویرسازی را زیر و رو کرد و بعد از این شهرت در وطن، پایش را به نیویورک تایمز و آفریقای جوان کشید. آثار این طراح طنزاندیش در نشریاتی، چون گـرافیک دیـزاین، اپوس، گرافیس، آرت دایرکش به چاپ رسیدند و همین سندی است بر اینکه پیش از دیگر طراحان ایرانی جایگاهی برای خودش به دور از ایران دستوپا کرده بود.
افرادی مثل احمد شاملو، حاج سـید جـوادی، جواد مـجابی و ... در معرفی اردشیر محصص سـهم بسزایی داشتند و جامعترین کتاب درباره این نوشتهها کتابی است با عنوان دیباچه که انتشارات مروارید در ۱۳۵۴ خورشیدی آن را منتشر کرد. اردشیر را به طور عموم به دوره هوای طوفانی بـه یـاد مـیآورند.
جوانی باریکاندام، صبور و کمحرف که در لحظههای سکوت، مداد طراحیش را آرام و بیوقفه روی سطح کاغذ کاهی بزرگ بهحرکت درمیآورد و با حرکات ماهرانهای به شاکله ناپیدای مدادی جان میبخشید. این شیوه طراحی که طراح نامدار و بلندآوازه، محصص، بهکار میگرفت در واقع گشودن فصل جدیدی در هنر طنز تصویری در ایران بود. (۱)
زندگینامه اردشیر محصص
اردشیر محصص در ۱۸ شهریور۱۳۱۷ خورشیدی در لاهیجان و در خانوادهای فرهنگی چشم به جهان گشود. در همان دوران کودکی بود که نخستین جوانههای هنر تجسمی در ذهن اردشیر جرقه زد و به این عرصه قدم نهاد. او در ۱۲ سالگی به تهران رفت و تحصیلات مقدماتی خود را در رشته ادبی به پایان برد و با قبول شدن در دانشگاه حقوق، راه پدر را که یکی از قضات آن دوران بود، ادامه داد. اما پس از مدت کوتاهی اردشیر از کار حقوق استعفا کرد و برای همیشه خود را وقف طراحی کرد.
آثار برجای مانده از مصحح
شغل طراحی را از اواخر دهه ۳۰ آغاز کرد و وقتی احمد شاملو متولی کتاب هفته شد، این فرصت را برای مـحصص مـحیا کرد تا آسوده خاطر از سانسورهای رایج سردبیر و فضای سنگین آن سالها هرچه دل تنگش میخواهد بکشد و چاپ کند و این آزاددستی، ۶ دهه دوام آورد.
چاپ آثارش در نشریاتی مثل کـیهان، اطـلاعات، آیندگان و نگین، نگاه روشنفکران نسبت به جایگاه کاریکاتور و تصویرسازی را زیر و رو کرد و بعد از این شهرت در وطن، پایش را به نیویورک تایمز و آفریقای جوان کشید. آثار این طراح طنزاندیش در نشریاتی، چون گـرافیک دیـزاین، اپوس، گرافیس، آرت دایرکش به چاپ رسیدند و همین سندی است بر اینکه پیش از دیگر طراحان ایرانی جایگاهی برای خودش به دور از ایران دستوپا کرده بود.
افرادی مثل احمد شاملو، حاج سـید جـوادی، جواد مـجابی و ... در معرفی اردشیر محصص سـهم بسزایی داشتند و جامعترین کتاب درباره این نوشتهها کتابی است با عنوان دیباچه که انتشارات مروارید در ۱۳۵۴ خورشیدی آن را منتشر کرد. اردشیر را به طور عموم به دوره هوای طوفانی بـه یـاد مـیآورند.
حال آنکه وقتی کارنامهاش را مرور میکنیم، میبینیم کـارنامه و وقایع چیز دیگر است. محصص پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نیویورک هجرت کرد و همواره منتقدی طغیانگر بود که زشتیهای پیرامونش را با چرخش قلم به نقد مـیکشید و عـاملان آنرا رسوا میساخت.
محصص در داخل و خارج از ایران، تـأثیر خـود را بر هنر ایرانی آنچنان گـذاشت کـه تـا سالیان متمادی از ذهنها نـرود و بـسیاری برایش بنویسند و آثارش را بـه بـحث بنشینند. بـه عـقیده بسیاری از نظریه پردازان آنچه محصص را شخصیتی جـالب و قابل بحث میکند، فراتر از هنرش، هوش هنرمندانه در نوع ارایه و تبلیغ آثارش است.
در سالهای دهه ۵۰ و در دورهای که مـنابع مدرن و کتابهای منتشر شده از آثار طراحان و کـاریکاتوریستهای پیـشرو در جـهان بـه نـدرت به ایران راه مییافت، محصص کوشید تا این منابع را گردآوری کند.
در سالهای دهه ۵۰ و در دورهای که مـنابع مدرن و کتابهای منتشر شده از آثار طراحان و کـاریکاتوریستهای پیـشرو در جـهان بـه نـدرت به ایران راه مییافت، محصص کوشید تا این منابع را گردآوری کند.
در واقع کـاریکاتور نو در ایران از ۲ منبع روزنامهها و مـجلات فـرانسوی و اروپای شـرقی الهام میگرفت و محصص با الگوگیری از این منابع و با قدرت و تیزهوشی در به کارگیری خصوصیات آنها به زبانی شخصی دست یافت که وی را از دیگر طراحان و کـاریکاتوریستهای ایرانی متمایز میکرد.
در روزگاری که کاریکاتور ایران، راه ابتذال را در پیش گرفته بود و در چاه سطحینگری در ارتباط با مسایل روز گرفتار آمده بود، محصص در زیر لایههای سطحی، مفاهیمی را جـستجو مـیکرد که میشد، نمونههای عینی آنرا در وقایع معاصر ایران جستجو کرد.
یکی از منابع الهام محصص، عکسهایی بودند که از عکاسخانه تهامی در میدان بهارستان، میخرید. تصاویری که از وقـایع دوران قاجار ثبت شده بودند. این تصاویر، خودبهخود طـنزی سـیاه و تأثیرگذار در دل داشتند و محصص با خطوطی قدرتمند آنها را وارد طرحها و کاریکاتورهایش میکرد، اما آنچه او را به عنوان هنرمندی جهانی به دیگران معرفی کرد، آثاری بود که از وی در نیویورک تایمز به چاپ میرسید.
آثار محصص در آنـجا جـنبههای تصویرسازی هـوشمندانه و قدرتمند داشت که پیش از این، او این تجربه را در تصویرسازیهای مقالات علی اصغر حاج سید جوادی در روزنامه کیهان آزموده بـود و به شهادت بسیاری، گاهی طرحهای محصص از مقالات حاج سید جوادی پیـشروانهتر و تـأثیرگذارتر بـود.
شناخت معجزه ژورنالیسم به وسیله محصص، او را به چهرهای تـبدیل کـرد که در عرصه هنرهای تجسمی ایران شاید بیشترین مقاله، نقد و یادداشت درباره وی نوشته و منتشر شـده است. نویسندگانی که در کنار اردشیر به مدد او میآمدند و در تبلیغ آثار او نقشی تأثیرگذار ایـفا میکردند.
این پشتوانه تـبلیغی بـه ساخت اتمسفری گرداگرد آثار محصص میانجامید که کمتر فردی میتوانست در نقد آثار او قلمفرسایی کند. طرحها و کاریکاتورهای اردشیر محصص به دلیل متفاوت بودن و گاهی به شدت تجریدی شدن، مخاطبان خاص مییافت و در ایـران، نشریات معدودی به چاپ آن شیوه از طراحی و کاریکاتور میپرداختند.
در روزگاری که کاریکاتور ایران، راه ابتذال را در پیش گرفته بود و در چاه سطحینگری در ارتباط با مسایل روز گرفتار آمده بود، محصص در زیر لایههای سطحی، مفاهیمی را جـستجو مـیکرد که میشد، نمونههای عینی آنرا در وقایع معاصر ایران جستجو کرد.
یکی از منابع الهام محصص، عکسهایی بودند که از عکاسخانه تهامی در میدان بهارستان، میخرید. تصاویری که از وقـایع دوران قاجار ثبت شده بودند. این تصاویر، خودبهخود طـنزی سـیاه و تأثیرگذار در دل داشتند و محصص با خطوطی قدرتمند آنها را وارد طرحها و کاریکاتورهایش میکرد، اما آنچه او را به عنوان هنرمندی جهانی به دیگران معرفی کرد، آثاری بود که از وی در نیویورک تایمز به چاپ میرسید.
آثار محصص در آنـجا جـنبههای تصویرسازی هـوشمندانه و قدرتمند داشت که پیش از این، او این تجربه را در تصویرسازیهای مقالات علی اصغر حاج سید جوادی در روزنامه کیهان آزموده بـود و به شهادت بسیاری، گاهی طرحهای محصص از مقالات حاج سید جوادی پیـشروانهتر و تـأثیرگذارتر بـود.
شناخت معجزه ژورنالیسم به وسیله محصص، او را به چهرهای تـبدیل کـرد که در عرصه هنرهای تجسمی ایران شاید بیشترین مقاله، نقد و یادداشت درباره وی نوشته و منتشر شـده است. نویسندگانی که در کنار اردشیر به مدد او میآمدند و در تبلیغ آثار او نقشی تأثیرگذار ایـفا میکردند.
این پشتوانه تـبلیغی بـه ساخت اتمسفری گرداگرد آثار محصص میانجامید که کمتر فردی میتوانست در نقد آثار او قلمفرسایی کند. طرحها و کاریکاتورهای اردشیر محصص به دلیل متفاوت بودن و گاهی به شدت تجریدی شدن، مخاطبان خاص مییافت و در ایـران، نشریات معدودی به چاپ آن شیوه از طراحی و کاریکاتور میپرداختند.
این تفاوت را بزرگانی نظیر احمد شاملو شناختند و به محصص امکان انتشار و گسترش آثاری را دادند که او دل در گرو خطهای آن طرحها داده بود، آثاری که محصص را تـبدیل بـه اردشیر کرد.
اردشیر هنرمندی بود که هرگز برای خوش آمدن شخصی به خلق آثارش نمیپرداخت. او آن چیزی را تصویر میکرد که به آن باور داشت. این معجزهای است که در خـطهای سـاده و روان، اما قدرتمندش میتوان یافت. (۲)
سبک آثار محصص
او با ترجمه کتاب ارزنده برگزیده آثار کاریکاتوریستهای فرانسوی که در ایران منتشر شد، سیر تحول کاریکاتورهای بدون شرح و مفهومی را شتاب بخشید.
اردشیر هنرمندی بود که هرگز برای خوش آمدن شخصی به خلق آثارش نمیپرداخت. او آن چیزی را تصویر میکرد که به آن باور داشت. این معجزهای است که در خـطهای سـاده و روان، اما قدرتمندش میتوان یافت. (۲)
سبک آثار محصص
او با ترجمه کتاب ارزنده برگزیده آثار کاریکاتوریستهای فرانسوی که در ایران منتشر شد، سیر تحول کاریکاتورهای بدون شرح و مفهومی را شتاب بخشید.
در بررسی آثار قدیمی محصص به کاریکاتورهایی برمیخوریم که مثل همه آغازگران این هنر در مطبوعات ایران با شرح همراه است و در ادامه با کاریکاتورهای سادهتر و با شرح کوتاهتر و یککلمهای تداوم مییابد، اما در همه آن آثار شیوه و نوع خطی که این هنرمند بهکار میگیرد، شوخطبعی و طنزی گزنده دارد که بعدها با بلوغی چشمگیر و در نقدی تمامعیار، هزارتوی بوروکراسی و مردسالاری در جامعه ایران از روزگار قاجار را آشکار میکند.
خطهای آشنایی که محصص در آثارش پیش روی مخاطب مینهد از نخستین مشقهای کاریکاتور در توفیق تا صفحههای روزنامه کیهان سالهای ۵۰ خورشیدی سبک کار او در این حیطه از هنر ژورنالیستی را تشکیل میدهد و درنهایت بسیار سیال و پرجاذبه میشود و به اوج پختگی میرسد. بهصورتی که طرحی ساده از هنرمند در کنار هر نوشتهای به آن ارزش افزودهای میبخشد.
داوود شهیدی هنرمند کاریکاتوریست درباره اردشیر محصص میگوید: «او هنرمندی جهانی بود و توانست در کنار بزرگان تاریخ هنر جهان مطرح شود. اردشیر تئوری طنز گرافیک را به طور مستمر ارایه داد و به دلیل عشق به تاریخ ایران معضلات ایران را در آثارش مطرح کرد و چه از نظر محتوای فکری و چه از لحاظ فرم، نقاشی و گرافیک قاجاریه را در طرحهای خود زنده کرد. محصص در هنر ترسیمی به عرصه طنز نزدیک شد و هنر ایرانی را در آثار خود اعتلا بخشید.»
اردشیر محصص، در برههای از کار هنریاش، تحت تأثیر رولان توپور، طراح فرانسوی و خالق واهمههای بینامونشان، قرار میگیرد و این تأثیرپذیری فضای تازه شکلگیری طرحهای حجمی و بیان تصویری غنیتر هنرمند را ایجاد میکند.
داوود شهیدی هنرمند کاریکاتوریست درباره اردشیر محصص میگوید: «او هنرمندی جهانی بود و توانست در کنار بزرگان تاریخ هنر جهان مطرح شود. اردشیر تئوری طنز گرافیک را به طور مستمر ارایه داد و به دلیل عشق به تاریخ ایران معضلات ایران را در آثارش مطرح کرد و چه از نظر محتوای فکری و چه از لحاظ فرم، نقاشی و گرافیک قاجاریه را در طرحهای خود زنده کرد. محصص در هنر ترسیمی به عرصه طنز نزدیک شد و هنر ایرانی را در آثار خود اعتلا بخشید.»
اردشیر محصص، در برههای از کار هنریاش، تحت تأثیر رولان توپور، طراح فرانسوی و خالق واهمههای بینامونشان، قرار میگیرد و این تأثیرپذیری فضای تازه شکلگیری طرحهای حجمی و بیان تصویری غنیتر هنرمند را ایجاد میکند.
توپور و هنرمندان طراح بلندآوازهای مانند براد هلند آمریکایی و گور مولن فرانسوی که بهنوعی زخمها و مصیبتهای برآمده از جنگ جهانی دوم را با دریافتی حسی در خویشتن داشتند در عرصه طراحی به طغیانی روی آوردند که درواقع بازخورد جهانی جنگی ویرانگر بر وجدان بشریت بود.
طنز تصویری سیاه در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی شکل گرفت. در ایران محصص و دیگر هنرمندان از همین شیوه تأسی جستند. به این ترتیب، محصص مانند دیگر هنرمندان عرصه طنز تصویری سیاه از طراحانی، چون توپور تأثیر و الهام گرفت و حتی در مواردی کار آنها را تکرار کرد، اما چندی نگذشت که این برداشتها را با مایهها و هنر ایرانی همراه کرد و در سایه استعداد و خلاقیت خود به آثاری ارزشمند و جهانی رسید.
محصص در جستجوی این شاخه از طنز، تصویری هوشمندانه و نگاهی فراتر از اطراف را دنبال کرد و ضمن نقد قدرت در هر جای جهان، حنجره زخمی آفریقا را به نمایش گذاشت؛ قارهای که با وجود ثروتهای بزرگ سرزمینی در آتش جنگ داخلی میسوخت و گرسنگی میکشید.
محصص با همین تجربههای گرانقدر به نقد مناسبات اجتماعی در ایران روی آورد و با کاوش در عکسهای قدیمی و بازآفرینی آنها این فصل از هنر طنز تصویری را گشود. (۳)
سرانجام اردشیر محصص
اردشیر در مقام یکی از نقادان طنزاندیش به شهرتی جهانی رسید. او در واپسین ساعات یکی از روزهای پاییزی به علت بیماری در ۱۳۸۷ خورشیدی و در نیویورک چشم از جهان فروبست.
منابع:
۱. زندگینامه اردشیر محصص
۲. مجله خواندنیها سوم مهر ۱۳۵۱ ص. ۱۷ و ۱۸،
۳. مجله تهران مصور. شماره ۱۵۰۰ بیست. یکم تیر ۱۳۵۱
سرانجام اردشیر محصص
اردشیر در مقام یکی از نقادان طنزاندیش به شهرتی جهانی رسید. او در واپسین ساعات یکی از روزهای پاییزی به علت بیماری در ۱۳۸۷ خورشیدی و در نیویورک چشم از جهان فروبست.
منابع:
۱. زندگینامه اردشیر محصص
۲. مجله خواندنیها سوم مهر ۱۳۵۱ ص. ۱۷ و ۱۸،
۳. مجله تهران مصور. شماره ۱۵۰۰ بیست. یکم تیر ۱۳۵۱
۰