این «شیپور» کابوس سربازان امپراطوری روم بود
کارنیکس (Carnyx) یک ساز برنجی بود که سلتهای باستانی بین سالهای 300 قبل از میلاد تا 200 پس از میلاد در اروپای غربی و مرکزی، از آن بهعنوان یک سلاح روانشناختی در جنگ استفاده میکردند.
فرادید| کارنیکس روزگاری در بسیاری از مناطق اروپا رواج داشت، اگرچه تاکنون تنها حدود دوازده قطعه از آن کشف شده است. کارنیکس را سربازان مزدور سلتیک حمل میکردند.
به گزارش فرادید، از کارنیکس در حمله به پناهگاه یونانی در دلفی در ۲۷۹ پیش از میلاد استفاده شد، در فرانسه، ژولیوس سزار را با آن به مبارزه طلبیدند و زمانی که کلودیوس به بریتانیا حمله کرد با آن روبرو شد. حتی این ساز روی یک مجسمه بودایی در هند هم تصویر شده که شاهدی بر ارتباطات دوردست آن در دنیای عصر آهن است.
با این حال، نه تنها سلتها، بلکه داکیها در رومانی مدرن هم از آن استفاده میکردند. اصطلاح «سلتیک» یک اصطلاح پیچیده است. مفهوم فرهنگ سلتی پان-اروپایی یک افسانه است، به بیان دقیقتر، جنبههای هنر و فناوری در فواصل بسیار گسترده توسط فرهنگهای مختلف به اشتراک گذاشته شدند که کارنیکس یکی از نمونههای آنهاست.
کارنیکس یک لوله برنزی نازک به طول ۱۲ فوت با خمیدگیهای راستگوشه در هر دو انتهاست. انتهای پایینی به دهانهای ختم میشد و انتهای بالایی که به شکل زنگی شبیه سر گراز وحشی بود، گشاد میشد. مورخان بر این باورند که کارنیکس زبانی داشته که به بالا و پایین تکان میخورده و صدای تولیدشده توسط ساز را افزایش میداده است. کارنیکس به صورت عمودی نواخته میشد طوری که زنگ سر گرازی آن به خوبی بالای سر جنگجویان قرار گیرد. هدف اصلی آن ایجاد سر و صدا و سردرگمی بیشتر در میدان نبرد بود.
نقش سه نوازندهی کارنیکس که روی یک کاسۀ باستانی حک شده
مورخ یونانی پولیبیوس (۱۲۶-۲۰۶ پیش از میلاد) آنقدر از سروصدای ارتش گالی و صدای کارنیکس تحت تأثیر قرار گرفته بود که درباره آن نوشت: «صدای ترومپت و بوق زیادی شنیده میشد و از آنجا که کل ارتش همزمان این صداها را تولید میکردند، صداهای گیجکنندهای به نظر میرسید که گویی نه فقط سروصدای شیپورزنان و سربازان، بلکه سروصدای روستایی است که با این صداها یکی شده است».
مورخ رومی دیودوروس سیکولوس هم در این باره نوشته است: «ترومپتهای آنها نیز از نوع عجیب و وحشیانهای است که صدایی خشن و طنیناندازی تولید میکند که مناسب آشفتگی میدان نبرد است.»
سال ۲۰۰۴، باستانشناسان گنجینهای از سلاحهایی را کشف کردند که شامل ۱۲ شمشیر، غلاف، سر نیزه، سپر، کلاه برنزی، کلاه آهنی به شکل قو، دیگ، بقایای حیوانات و هفت کارنیکس میشد. پیش از کشف Tintignac، بقایای تنها پنج کارنیکس واقعی پیدا شده بود.
بهترین کارنیکس سال ۱۸۱۶ در دسکفورد اسکاتلند کشف شد. کارنیکس دسکفورد فقط زنگ سر گراز را دارد و یال، زبان و لوله را ندارد. تصاویری از نوازندگان کارنیکس نیز پیدا شده است. یک دناریوس رومی متعلق به سال ۴۸ پیش از میلاد نیز دارای نشانی از کارنیکس است. سه نوازنده کارنیکس به طور برجسته روی کاسه گوندستروپ که در باتلاقی در دانمارک پیدا شد، به تصویر کشیده شدند.
از سوی دیگر، یکی از هفت کارنیکسی که در Tintignac یافت شد، تقریباً کامل بود. کارنیکس Tintignac به ۴۰ قطعه شکسته شده بود. وقتی دوباره سرهمبندی شد، مشخص شد تنها یک اینچ کمتر از شش فوت طول دارد و یک بخش از لوله آن گم شده است. زنگ آن سر یک گراز بود با عاجهای بیرونزده و گوشهای نوک تیز بزرگ و پس از بازسازی، ثابت شد نخستین کارنیکس تقریباً کاملی است که تاکنون پیدا شده است.
مترجم: زهرا ذوالقدر