این مرد وارث یکی از قدیمی‌ترین کبابی‌های ری است ؛ لذت کباب با ریحون در عصر چراغ زنبوری

این مرد وارث یکی از قدیمی‌ترین کبابی‌های ری است ؛ لذت کباب با ریحون در عصر چراغ زنبوری

سال ۱۳۴۰ دو سیخ کباب، نان و گوجه و ریحان ۲ ریال بود و تا مدت‌ها که قیمت گوشت ثابت بود، قیمت کباب هم تغییری نمی‌کرد. اما از چند سال گذشته کباب از سیخی ۳۰۰ تومان به ۵۰۰ تومان، هزار و ۲۰۰ تومان، ۲ هزار تومان و ۳ هزار تومان افزایش یافته است.

کد خبر : ۱۴۷۶۳۴
بازدید : ۲۵۹۲

از گذشته‌های دور تاکنون معروف بوده است؛ شهرری هم از قدیم با آبنبات قیچی، دوغ و ماست و کباب و ریحان شناخته شده است.

کبابی محمدی یکی از قدیمی‌ترین حجره‌های اغذیه‌فروشی سنتی در بازار سرپوشیده ری است که ۳ نسل پدر بزرگ، پدر و پسر در آن فعالیت کرده‌اند. حسین محمدی که نسل سوم این حجره کبابی است، می‌گوید: «حجره ما ۱۲۰ سال قدمت دارد.

 

پدربزرگ ما با برادرانش حاج رضا و حاج مدیر محمدی شریک بودند، بعد از آن‌ها پدرم هوشنگ محمدی کار را ادامه داد و بعد از پدر، من و برادرم علی وارد شغل کبابی شدیم و دو برادر دیگرم به حرفه آب نبات‌فروشی مشغول شدند.»

حسین محمدی می‌گوید: «اکثر صاحبان مغازه‌های کبابی راسته بازار ری، یا مغازه کبابی را جمع کرده و تغییر شغل داده، یا آن را اجاره داده‌اند. تعداد انگشت‌شماری از کبابی‌های قدیم شغل خود را حفظ کرده‌اند.»

یک پرس کباب ۲ ریال

سال ۱۳۴۰ دو سیخ کباب، نان و گوجه و ریحان ۲ ریال بود و تا مدت‌ها که قیمت گوشت ثابت بود، قیمت کباب هم تغییری نمی‌کرد. اما از چند سال گذشته کباب از سیخی ۳۰۰ تومان به ۵۰۰ تومان، هزار و ۲۰۰ تومان، ۲ هزار تومان و ۳ هزار تومان افزایش یافته است.

کباب، آبگوشت و آش سالم‌ترین غذا‌های بازار

حسین آقا، چنان از عطر و بوی غذا‌های قدیم تعریف می‌کند که آدم دلش ضعف می‌کند: «قدیم‌ها گوسفندان از علوفه‌ها و گیاهان معطر کوهستان چرا می‌کردند و گوشت گوسفندان بسیار لذیذ بود. برای همین وقتی در بازار، آبگوشت دیزی بار می‌گذاشتند یا کباب روی زغال می‌گذاشتند، بوی عطر آن تمام اطراف حرم حضرت عبدالعظیم (ع) را پر می‌کرد.

در قدیم تنوع غذایی مثل الان نبود و کباب و ریحان، آبگوشت و آش بهترین و سالم‌ترین غذا‌های بازار بود. به همین علت بیماری هم کم بود، اما امروزه انواع فست‌فودها، ساندویچ، پیتزا، ژانبون، لازانیا و... ذائقه مردم را تغییر داده و بچه‌ها با فست‌فود و غذا‌های آماده خو گرفته‌اند که در پی مصرف این نوع غذاها، بیماری‌های نوظهور هم در کشور زیاد شده است.»

چراغ زنبوری باصفا بود

قدیم برق نبود، پدر و پدر بزرگم ۲ عدد پایه چراغ زنبوری بیرون مغازه می‌گذاشتند و ۲ تا چراغ زنبوری هم داخل مغازه روشن می‌کردند که صدای هوا و نفت و نور زرد آن صفای دیگری داشت. سوخت این چراغ‌ها از نفت بود. نفت‌فروشی هم از دیگر مشاغل آن روزگار به شمار می‌رفت.

یک مغازه نفت‌فروشی در محله نفرآباد بود و آقای نفت فروش با گاری نفت به بازار می‌آورد و ما هر ۲ روز یکبار برای استفاده مغازه نفت می‌خریدیم. کباب را با دست سیخ می‌گرفتند، اما الان دستگاه کباب زن برقی و سیخ‌گیر اتوماتیک وارد بازار شده است.

کرایه هر حجره ۵ ریال

محمدی در مورد مغازه‌های بازار ری می‌گوید: «تا قبل از دهه ۵۰، شهرری جمعیت آنچنانی نداشت و تا چشم کار می‌کرد بیابان بود؛ اما تقریباً از سال ۶۰ به این طرف شهرک‌ها و محله‌های مختلف ایجاد شد که الان بسیاری از شهرک‌ها از کثرت جمعیت در حال انفجار است. بیشتر مغازه‌های بازار خالی بود و کسانی که قصد کاسبی داشتند، شبی ۵ ریال بابت اجاره حجره به آستان کرایه پرداخت می‌کردند.»

برق خانم

محمدی در مورد روشنایی خانه‌ها و مغازه‌های بازار شهرری می‌گوید: «در دوران نه چندان دور روشنایی خانه‌ها و مغازه‌ها با چراغ‌های نفتی گردسوز، فانوس و چراغ زنبوری تأمین می‌شد؛ بعد از مدتی در محدوده سمت راست بازار، طاقی هشتی صحن اول، خانمی یک دستگاه موتور برق آورده بود که هم به حرم حضرت عبدالعظیم (ع) و هم به تعدادی از مغازه‌ها برق می‌داد. این برق به برق خانم معروف شده بود. مغازه‌هایی که از برق خانم استفاده می‌کردند ۲ ریال به او هزینه برق پرداخت می‌کردند. بعد‌ها کارخانه سیمان تهران اقدام به تولید برق کرد و به محدوده شهرری برق می‌داد.»

ساخت سقاخانه

وسط بازار روبه‌روی پاساژ ۱۱۰ یک آب انبار زیر زمینی قرار داشت که الان خراب شده است، کسبه از آنجا آب بر می‌داشتند. همچنین سقا خانه‌ای وسط بازار بود که بعد از مدتی جمع شد. این سقاخانه حکم همین منبع‌های آب و آبسردکن‌های امروزی را داشت که مردم برای انجام کار‌های عام‌المنفعه و شادی روح گذشتگان خود در معابر پر رفت و آمد می‌ساختند.

ماست کوزه‌ای ری شهرت جهانی دارد

ماست‌های کوزه‌ای شهرری شهرت جهانی داشت. این ماست‌ها به ماست تغاری هم معروف بود و به جای اینکه مثل الان ماست را در دبه بریزند، در کوزه می‌ریختند. ماست‌ها آنقدر سفت و خالص بود که اگر آن را آویزان می‌کردید از کوزه بیرون نمی‌ریخت. اراضی کشاورزی ملک ری بسیار حاصلخیز بود و سبزی کل تهران از اینجا تأمین می‌شد. اطراف ری باغ‌های مصفایی بود که با آب قنات آبیاری می‌شد.

منبع: همشهری

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید