خاطرات ناصرالدین‌شاه در آلمان؛ «حقیقتا خوشگل بودند»!

خاطرات ناصرالدین‌شاه در آلمان؛ «حقیقتا خوشگل بودند»!

ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفرهای دور و درازش هم ترک نمی‌کرد. خود او نام یادداشت‌هایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامه‌ها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کارها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما می‌گذارند. در اینجا گزیده‌ای از خاطرات یک روز از سفر سوم شاه به فرنگستان را می‌خوانید.

کد خبر : ۱۴۹۴۳۶
بازدید : ۲۲۸۰۵

فرادید| سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال 1268 شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای آلمان، هلند و انگلستان شد.

به گزارش فرادید؛ در اینجا گزیده‌ای از روزنامۀ خاطرات او در روز پنجشنبه سیزدهم شوال سال 1306 قمری (23 خرداد سال 1268 شمسی) را می‌خوانید که مربوط است به سفر شاه به شهر کاسل آلمان:

امروز باید برویم به کاسل . . . پنجاه فرسنگ راه است . . . رفتیم توی ترن . . . راندیم برای پتسدام، امپراطور جلو ما نشست . . . رسیدیم به گار [ایستگاه] پتسدام . . . امپراطور آمد پایین، خودش و بیزمارک و همراهان همینطور ایستادند تا ترن حرکت کرد و از جلو آن‌ها گذشتیم و راندیم. این راه آهن خیلی تند می‌رفت . . . پرتقال می‌خوردیم . . . بالاخره رسیدیم به شهر هس کاسل . . .

Nasser-ed-Din_Shah_s_last_visit_to_Britain_-_10

نیم‌ساعت بعد از ورود کالسکه خواستیم با مهماندار سوار شویم برویم در پارک این شهر گردش کنیم . . . پارک بزرگ خوبی است، درخت‌های جنگلی کاشته‌اند، سبز و باطراوت، دریاچه‌ها دارد، در میان دریاچه‌ها جزیره هست . . .

در پارک زن و مرد و اطفال زیاد جمع شده بودند، در این شهر ایرانی ندیده‌اند، خیلی به دیدن ایرانی‌ها حریص هستند، اطفال و دخترها با کالسکه ما می‌دویدند، زن‌ها دستمال تکان می‌دادند، از اطراف گل به کالسکه ما می‌ریختند . . . به قدری زن‌های خوشگل و دخترهای مقبول در اینجا دیدیم که در هیچ‌جا ندیده بودیم، حقیقتا خوشگل بودند، بعد از گردش سوار کالسکه شده به عمارت مراجعت کردیم.

بعد از شام خواستی بخوابیم، اطاق ما رو به میدان است و صدا و قال و قیل زیاد است . . . اینهمه صدای کالسکه و عراده و سگ و بوق و همهمه، ما باید بخوابیم . . . اینجاها تا چهار از نصف شب گذشته این صداها هست، آن وقت از صدا می‌افتند که خدا صدای این‌ها را بِبُرد، باز آفتاب نزده صداها شروع می‌شود، نمی‌دانم این‌ها کی می‌خوابند.

۸۷
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید