یادداشت‌های علم: ماجرای یک پیام فوری که سفیر سعودی از سمت پادشاه عربستان آورد
یادداشت‌های اسدالله علم: تا مرخص شدم، سفیر عربستان سعودی با عجله از من وقت خواست. آمد و گفت: پادشاه عربستان سلام عرض می کند (البته به شاهنشاه) و می گوید یمن جنوبی با کمک متخصصین چینی و شوروی با اسلحه مدرن شروع حمله به ما نموده است. فرودگاه مجهز جیزان، در خطر حتمی است. چهار آتشبار ضد هوایی مدرن فوری احتیاج داریم وگرنه فرودگاه خراب می شود. من فوری به شاهنشاه با تلفن عرض کردم و گفتم چنین چیزی می گوید. اگر می خواهید به وعده بگذرد، او را از سر دور کنم وگرنه اجازه فرمایید شرفیاب شود. فرمودند: فوری بیاید. او را برای شرفیابی فرستادم، از خوشحالی سر از پا نمی شناخت.
اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
در ادامه بخشی از خاطرات او را می‌خوانید:
شنبه ۱ آذر ۱۳۴۸: صبح ساعت ۸ باز هم کمیسیون ارتباطات را داشتم. بلافاصله شرفیاب و جریان را به اختصار به عرض مبارک رساندم. فرمودند: ادامه بدهید تا تمام شود. مطالب جزئی دیگری را هم عرض کردم.
تا مرخص شدم، سفیر عربستان سعودی با عجله از من وقت خواست. آمد و گفت: پادشاه عربستان سلام عرض می کند (البته به شاهنشاه) و می گوید یمن جنوبی با کمک متخصصین چینی و شوروی با اسلحه مدرن شروع حمله به ما نموده است. فرودگاه مجهز جیزان، در خطر حتمی است.
چهار آتشبار ضد هوایی مدرن فوری احتیاج داریم وگرنه فرودگاه خراب می شود. من فوری به شاهنشاه با تلفن عرض کردم و گفتم چنین چیزی می گوید. اگر می خواهید به وعده بگذرد، او را از سر دور کنم وگرنه اجازه فرمایید شرفیاب شود. فرمودند: فوری بیاید. او را برای شرفیابی فرستادم، از خوشحالی سر از پا نمی شناخت.
بعدازظهر پنج ساعت تمام کمیسیون شبکه ارتباطی را داشتم، تا بالاخره تمام شد. بالاخره کل کار را با کنسرسیومی که از پنج شرکت بزرگ آلمانی و آمریکایی و ژاپنی تشکیل شده است، با صدوبیست ملیون دلار خاتمه دادم. چهل ملیون هم کارهای دولتی آن است، مجموعا یکصد و شصت ملیون دلار می شود. ولی کار بزرگی انجام شد که دولت از انجام آن عاجز مانده بود....
منبع: انتخاب
