(تصاویر) سفر به تهران قدیم؛ داستان زندگی مردی که پرسپولیس را به وجود آورد
پرسپولیس در طول حیاتش، نام های بزرگ زیادی به خود دیده اما در میان تمام آنها، محمد عبده جایگاه ویژه ای دارد؛ نه فقط به خاطر این که باشگاه را تاسیس کرد و موفق ترین مدیر آن بود، که به خاطر عشق و علاقه ای که به نام و هویت باشگاه داشت.
پرسپولیس در طول حیاتش، نام های بزرگ زیادی به خود دیده اما در میان تمام آنها، محمد عبده جایگاه ویژه ای دارد؛ نه فقط به خاطر این که باشگاه را تاسیس کرد و موفق ترین مدیر آن بود، که به خاطر عشق و علاقه ای که به نام و هویت باشگاه داشت.
محمد عبده که در روز ۹ بهمن ۱۳۵۸ و کمی بعد از مهاجرت از ایران به آمریکا درگذشت، هرگز فوتبالیست نبود اما چنان عشق و علاقهای به تیم فوتبال پرسپولیس داشت که همچنان خاطراتش از این عشق و علاقه بین قدیمیها نقل میشود.
او در کنار فوتبال، بولینگ پرسپولیس را هم چنان به اوج رساند که جایگاهی در فرهنگ عمومی مردم تهران پیدا کرد و در جهان مطرح شد. اما در کنار اینها، پرسپولیس زیر نظر او یک کلوپ ورزشی به تمام معنا بود و در رشتههای زیادی از جمله والیبال و بسکتبال و شطرنج و شنا فعالیت میکرد و تیمهای متنوع زنان هم داشت.
از بروجرود تا واشنگتن، از بوکس تا فوتبال
عبده، با نام کامل علی محمد عبده در سال ۱۳۰۳ در خانوادهای مذهبی در بروجرد لرستان متولد شد و بعدها بیشتر با نام علی عبده خوانده میشد. پدر او، شیخ محمد عبده روحانی سرشناس بروجرد بود که در تغییرات اساسی در سیستم قضایی کشور در دوران پهلوی اول، به عنوان یکی از مستشاران دیوان تمییز انتخاب شد و در ادامه مرحوم علیاکبر داور، سمت ریاست دادگاه انتظامی قضات را به او داد.
برادران دیگر عبده هم سیاستمداران و دیپلماتهای سرشناسی بودند اما او، راه متفاوتی را در پیش گرفت و ورزش تمام زندگیاش شد. در نوجوانی و جوانی به دوچرخهسواری و والیبال و بسکتبال پرداخت و عناوین ملی هم کسب کرد اما در جوانی، مجذوب بوکس شد.
او در سال ۱۳۲۸ به واشنگتن در آمریکا رفت تا در یک کالج ادامه تحصیل دهد و طبیعی بود که در رشته تربیت بدنی تحصیل کند. عبده که بعدها به واسطه سالها زندگی در آمریکا شهروند این کشور هم شد، در دوران تحصیل در مسابقات بوکس هم شرکت کرد و در چند مسابقه دانشگاهی در سطح ایالتی به قهرمانی رسید.
بعد از بازگشت به ایران، او همچنان درگیر بوکس بود اما بیشتر به عنوان مدیر؛ عبده بلافاصله بعد از بازگشت به ایران، از مدیران ارشد فدراسیون بوکس ایران شد و از آنجا راهش به کنفدراسیون بوکس آسیا هم باز و آنجا نایبرئیس شد. در دوران حضور او در فدراسیون بوکس ایران، تیم ملی ایران برای اولین بار در مسابقات آسیایی صاحب مدال طلا شد.
تجارت در کنار ورزش
«عبده» شم اقتصادی و تجاری خوبی داشت و همچون رقابتهای ورزشی، رقابت تجاری هم بخش همیشگی از زندگیاش بود و در یک مورد، نزدیک بود جانش را هم پای یکی از همین رقابتها از دست بدهد.
عبده در سال ۱۳۴۰ با سرمایه شخصی، شرکت تجاری CRC که در کار صادارت و واردات بود را تاسیس کرد و همین شرکت، بعدها سنگ بنای سرشناسترین باشگاه فوتبالی آسیا شد. CRC با توسعه بیشتر، سهامداران جدید بیشتری را که عموما از افراد متنفذ دستگاه حاکمه بودند به خود جلب کرد. در مجموع عبده رابطه خوبی با دربار و دولتمردان داشت و در کارهای تجاری خود هم از این نفوذ استفاده میکرد.
بعد از تاسیس این شرکت، عبده کاری کرد که نامش در تاریخ ورزش ایران جاودانه شد؛ همزمان با تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در ایران و جهان، ورزش هم در کشور دچار تحولاتی بود و در این فضا بود که عبده، در پاییز ۱۳۴۲، برند ورزشی پرسپولیس را ثبت کرد و به موازات آن، ساخت یک مجمتع بولینگ، که پول باشگاه از آن تامین می شد، شروع شد.
این مجموعه که با نام بولینگ عبده افتتاح شد، خیلی زود با استقبال زیادی مواجه شد و جوانان زیادی را خود جلب کرد. بولینگ عبده در زمینی به مساحت ۲ هکتار در منطقه جاده شمیران (خیابان شریعتی) احداث شد و بعدها در چند فاز، توسعه پیدا کرد و امکانات دیگری مثل سالن ورزشی و استخر هم به آن اضافه شد (این مجموعه امروز با نام شهید چمران همچنان فعال است). این باشگاه چنان شهرت و اوج گرفت که در نیمه دوم دهه ۵۰، مسابقات جهانی بولینگ در آن برگزار شد.
در سالهای اولیه پرسپولیس، این بولینگ بود که شور و حرارت بیشتری داشت اما یک اتفاق تلخ، به تولد یکی از محبوبترین تیمهای فوتبال تاریخ پرسپولیس منجر شد و سرآغازی بر تاریخ پر فراز و نشیب فوتبال پرسپولیس شد.
تولد پرسپولیس از دل شاهین
تیم فوتبال پرسپولیس، در سالهای اولیه کاملا آماتور بود و چندان رونق نداشت. تا این که در میانه دهه ۴۰ بیمهری مقامات و حاکمیت به تیم مردمی و بهشدت محبوب شاهین، سرنوشت آن را تغییر داد. در سال ۱۳۴۶ حکم عجیب سازمان تربیت بدنی برای انحلال شاهین، فوتبال ایران را شوکه کرد. ستارگان شاهین، بدون تیم ماندند و عبده این فرصت طلایی را از دست نداد. او با جذب بازیکنانی مثل بهزادی، کلانی و کاشانی عملا شاهین را به پرسپولیس آورد. مهمتر از این ستارهها، خیل عظیم هواداران شاهین بودند که بیشتر آنها هم از همان سال پرسپولیسی شدند. پرسپولیس جدید، از همان سال یکی از قدرتهای فوتبال ایران شد و به شهرتی بینالمللی رسید.
میزبانی پرسپولیس از جام جهانی
سازمان باشگاه پرسپولیس، زیر نظر عبده چنان رشد کرد و بال و پر گرفت که موفق شد در سال ۱۹۷۶ (۱۳۵۵) میزبان جام جهانی بولینگ شود. این رویداد با حضور ۳۴ کشور در بخش مردان و زنان برگزار شد و یکی از سرشناسترین قهرمانان تاریخ بولینگ دنیا، یعنی رافائل نپوموچنو در سن ۱۹ سالگی در آن مسابقات به قهرمانی رسید. او بعدا ۵ بار دیگر هم قهرمان جهان شد و یکی از معروفترین قهرمانان این رشته ورزشی در دنیاست.
ابتکارات فوتبالی عبده
با همه اینها، محبوبترین بخش از برند پرسپولیس، تیم فوتبال آن بود. رقابت نزدیک این تیم با تاج (استقلال) یکی از جذابترین رقابتهای ورزشی کشور بود و رقابت عبده با تیمسار خسروانی، مالک باشگاه تاج در کسب قهرمانی و ستارههای نوظهور، نقل محافل و مطبوعات بود. عبده نگاهی کاملا حرفهای به فوتبال داشت و طرحی بلندپروازانه برای حرفهای کردن باشگاه و ساخت یک استادیوم ۲۵هزار نفری در خارج از شهر داشت که البته عملی نشد.
او همچنین اولین مدیر فوتبال ایران است که پای بازیکنان خارجی را به فوتبال ایران باز کرد. زیر نظر او و با مشورت آلن راجرز سرمربی معروف بریتانیایی انگلیس، ویلی مک کلور و آلن ویتل به عنوان اولین فوتبالیستهای خارجی به فوتبال ایران آمدند.
زخم چاقو به خاطر رقابت تجاری
اوجگیری تجاری عبده، از نظر رقبایش پنهان نماد و به خصوص رقابت باشگاه بولینگ او با باشگاه معروف ونک، که متعلق به خانواده ابتهاج بود، حتی نزدیک بود به قیمت جانش هم تمام شود. روایت است که در اوج این اختلاف، دو نفر از عوامل رقیب با چاقو به او حمله میکنند اما عبده با وجود خونریزی شدید، از این حمله جان به در میبرد و در بیمارستان بستری میشود.
عبده البته بعدها کار خود را کرد و با اتکا به نفوذی که در دربار داشت، ضربه تجاری بزرگی به رقیب خود زد. یکی از عوامل نفوذ بالای عبده، شراکت فاطمه پهلوی در بولینگ عبده با او بود. او خواهر شاه بود و زن ارتشبد محمد خاتمی فرمانده نیروی هوایی در دوران پهلوی دوم شد. ارتشبد خاتمی هم فعالیتهای تجاری زیادی داشت و با شراکت با عبده، کمک زیادی به رونق کسب و کار او کرد. بعد از مرگ خاتمی در یک سانحه هوایی مشکوک در سال ۵۴، ستاره اقبال عبده هم افول کرد و اختلاف مالی شدید با فاطمه پهلوی، او را به زیر کشید.
فاجعه در بولینگ عبده
اولین ضربه بزرگ به عبده، که میتوان آن را سرآغاز پایان او دانست، آتشسوزی مهیب در بولینگ عبده بود. بهمن ۵۶، خبر شوکهکننده آتشسوزی سهمگین در بولینگ عبده باعث شد تا عبده چنان ضربه بخورد که کارش به بیمارستان کشید. او سالها قبل مجموعه را ۴٫۵میلیون تومان بیمه کرده بود اما خسارت نزدیک به ۲۰میلیون تومان برآورد شد. در گزارشهای رسمی به نشت گاز اشاره شده اما بعدها گفته میشد که عوامل فاطمه پهلوی این کار را کردند تا پول بیمه به او برسد.
بولینگ عبده ۳۰۰ کارمند داشت و البته بخش مهمی از سازمان مالی پرسپولیس بود. بعد از این آتشسوزی، عبده بیشتر از آنکه از خسارات مالی دلآزرده شود، از بیمهری و بیتوجهیها دلخور شد. خبرنگار دنیای ورزش هفته بعد از آتشسوزی نوشته بود «هرگز ندیده بودم که مردی چون او درهمرفته، کسل و غمگین باشد درست مثل کسی که نزدیکترین عزیزش را از دست بدهد»!
خود عبده بعد هم به دنیای ورزش گفته بود: «وقتی به من خبر دادند و زمانی که دیدم چه بر سر باشگاه آمده است، آرزو کردم کاش همه باشگاه میسوخت تا از قید آن رها شوم، دلم گرفت، غم و غصه همه وجودم را له کرد؛ وقتی میدیدم باشگاهی که با آن زحمت و اشتیاق ساختهام و همه مکنت خود و ثروت پدری و مادری را برای تاسیس آن خرج کردهام به این روز افتاده است.»
بعد از این حادثه، عبده فعالیتهای خود را در باشگاه سبکتر کرد و کارهای فوتبالی را به مدیران معتمدش سپرد. او دیگر هرگز مثل سابق نشد و حتی گفته میشود به خاطر آتشسوزی و فشارهای آن، کارش به بیمارستان کشید. اما رقبایش همچنان دست از سرش برنداشتند و شایعه درست کرده بودند که او از عمد برای دریافت حق بیمه بولینگ عبده را آتش زده است. بر اساس فشار مردم و مطبوعات، دولت با پرداخت وام کمبهره برای بازسازی این مجموعه رضایت داد اما دوران عبده در آن به سر آمده بود.
پایان دردناک عبده در آمریکا
عبده که با نامی کاملا آمریکایی شهروند این کشور بود، با وقوع انقلاب به آمریکا رفت. او بعد از آتشسوزی عملا تمام آمال و آروزهایش را از دست داده و بارها گله کرده بود که فکر نمیکرده بعد از این همه تلاش برای پیشرفت ورزش ایران، این چنین مورد بیمهری قرار بگیرد. جدایی او از پرسپولیس هم برایش گران تمام شد و زمان کمی بعد از رفتن به آمریکا، بعد از یک فعالیت ورزشی سنگین در یک استخر در کالیفرنیا دچار ایست قلبی شد و درگذشت.
عبده؛ مدیر سختگیر و مهربان و ولخرج
بیشتر کسانی که با او سابقه همکاری دارند از عشق و علاقه زیاد او به پرسپولیس و کمک به ورزش صحبت کردهاند. او به گفته نزدیکانش و فوتبالیستهایی که با او کار کرده بودند، سختگیر، دست و دلباز، لوطیمسلک و مهربان بود. گفته میشود او آبدارچی باشگاه را با هزینه شخصی برای درمان به لندن فرستاده است. برخی بازیکنان جوان از کمک های مالی و معنوی او صحبت کردهاند و ستارههای زیادی هم از مرام خاص او گفتهاند.
او بعد از آتش سوزی بولینگ عبده گفته بود که تنها مایه دلگرمیاش جوانانی هستند که با او همدردی میکنند. او خود را شیفته ورزش ایران میدانست و بیشتر از هر چیزی، از علاقهاش به پرسپولیس میگفت. او جملهای معروف دارد که همچنان بین هواداران پرسپولیس رواج دارد. او در گفتگویی با دنیای ورزش در آبان ۱۳۵۰ گفته است: هرگز باور نکنید یک پرسپولیسی پیراهنش را عوض کند!
گفتهاند که او هیچوقت در طول مسابقات فوتبال مسافرت نمیرفت تا بازیها را از نزدیک ببیند اما در یک سفر که به لندن رفته بود، هر یک ربع یک بار باید از بولینگ عبده با او تماس میگرفتند تا جزئیات بازیهای پرسپولیس را به اطلاع او برسانند...
منبع: اطلاعات آنلاین