سفر در زمان؛ یادداشت‌های علم، دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۵۱: شاه از اینکه فرح به تنهایی به چین دعوت شده، راضی نیست؛ فرمودند چه معنی دارد؟

سفر در زمان؛ یادداشت‌های علم، دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۵۱: شاه از اینکه فرح به تنهایی به چین دعوت شده، راضی نیست؛ فرمودند چه معنی دارد؟

یادداشت‌های اسدالله علم: ظهر وزیر خارجه مهمان من بود. گفت: عصری سفیر چین پیش من می‌آید که بداند آیا علیا حضرت دعوت چین را برای بازدید از آن کشور قبول میفرمایند یا نه؟ صبح که به شاهنشاه عرض کردم، فرمودند: از خود علیا حضرت بپرس. حالا چه کار کنم؟ گفتم: الان تلفن میکنم. وقتی تلفن کردم شاهنشاه و شهبانو سر ناهار بودند. معلوم میشد با هم بحث زیادی میکنند. من میدانستم که شاهنشاه از این که شهبانو به تنهایی دعوت شده‌اند، راضی نیستند. یعنی قبلاً می‌فرمودند که چه معنی دارد؟ درست هم هست. باری بالاخره قبول فرمودند.

کد خبر : ۲۴۴۶۸۶
بازدید : ۳۴۴

اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.  

در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.

۸ خرداد ۱۳۵۱: صبح شرفیاب شدم. سفیر پاکستان اجازه خواسته بود پیام مهمی از جانب بوتو، قبل از آمدن نیکسون تقدیم کند. اجازه مرحمت فرمودند. برنامه مسافرت لندن را به دقت خواندند. جای تعجب شد، چون هم کار و گرفتاری زیاد بود و هم برنامه چیز تازه نداشت. فقط، چون سواری را پیش بینی کرده بود، فرمودند: دستور بده برای من لباس سواری خوب حاضر کنند. 

در دانشگاه تهران، دانشکده فنی شلوغ کرده بود. دستور فرمودند سخت گیری بکنند، ولی دانشکده را تعطیل نکنند. 

شهردار پرسیده بود برای تزئین موزه پهلوی نقشه حاضر است من حضور شاهنشاه یا شهبانو برای کسب اجازه شروع کار شرفیاب شوم؟ فرمودند: البته پیش من.

ظهر وزیر خارجه مهمان من بود. گفت: عصری سفیر چین پیش من می‌آید که بداند آیا علیا حضرت دعوت چین را برای بازدید از آن کشور قبول میفرمایند یا نه؟ صبح که به شاهنشاه عرض کردم، فرمودند: از خود علیا حضرت بپرس. حالا چه کار کنم؟ گفتم: الان تلفن میکنم. وقتی تلفن کردم شاهنشاه و شهبانو سر ناهار بودند. معلوم میشد با هم بحث زیادی میکنند. من میدانستم که شاهنشاه از این که شهبانو به تنهایی دعوت شده‌اند، راضی نیستند. یعنی قبلاً می‌فرمودند که چه معنی دارد؟ درست هم هست. باری بالاخره قبول فرمودند. 

بیوگرافی خانم نیکسون را صبح تقدیم شاهنشاه کرده بودم. فرمودند: زن بزرگی است. به نظر میرسد که برای مسافرت نیکسون همه چیز مرتب باشد. ستاد فرماندهی خودم را در دفترم برقرار کردم که در تمام بیست و چهار ساعت به گوش خواهد بود. با تمام وسائل باسیم و بیسیم و اتومبیل و موتورسیکلت و هلیکوپتر مجهز شده است. 

از صبح باران به شدت و به تناوب میبارد. خدا کند فردا این طور نباشد. اعلامیه نهائی مسافرت نیکسون [به شوروی]صادر شد... باز هم در مورد ویتنام و خاورمیانه مطلب مبهم و معلق مانده است. من با یک دوست خارجی شرط بسته بودم که این طور صادر خواهد شد. شرط را بردم.

منبع: انتخاب

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید