سفر در زمان؛ یادداشت‌های علم، سه شنبه ۴ مهر ۱۳۵۱: بودجه صد میلیون تومانی دربار را با زحمت زیاد به تصویب رساندم

سفر در زمان؛ یادداشت‌های علم، سه شنبه ۴ مهر ۱۳۵۱: بودجه صد میلیون تومانی دربار را با زحمت زیاد به تصویب رساندم

یادداشت‌های اسدالله علم: بعد بودجه دربار را عرض کردم و به زحمت زیاد این بودجه مختصر صدملیون تومانی را به تصویب رساندم - یعنی دربار و بیوتات با هم. اگر توجه شود که بودجه سری نخست وزیر پانصد ملیون تومان است، آن وقت می‌توانیم بودجه ناچیز دربار را بپذیریم که واقعاً ناچیز است.

کد خبر : ۲۵۱۴۵۸
بازدید : ۲۱۱
 اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.  
 
در ادامه   بخشی از یادداشت های او را بخوانید.
 
سه شنبه ۴ مهر ۱۳۵۱: صبح شرفیاب شدم. تمام به کارهای جاری گذشت، فرموده بودند، ببینم پیشنهاد کمپانی وستینگهاوس برای تأسیس یک [انبار لوازم الکترونیک] جهت تمام تأسیسات ارتش چیست. کمیسیونی از مدیر عامل سازمان برنامه و رئیس تسلیحات ارتش و رئیس دانشگاه صنعتی آریامهر تشکیل داده بودم مطالعه کنند. خلاصه گزارش را عرض کردم که فعلاً برای ما فقط خرج است.
 
فرمودند: امروز خبرهای خوشی دارم. بالاخره قرارداد استخراج مس با کمپانی آمریکایی [آناکوندا] Anaconda امروز امضاء می‌شود. همچنین قراردادهایی برای... [تأسیس کارخانه ذوب آهن... [گازی از طریق احیاء مستقیم] یعنی بدون کوره مرتفع خواهیم بست‌. ژاپنی‌ها که میخواهند گاز بخرند _ شرکت دوم. اولی ها که خریدند، کارشان به زحمت افتاده، توسط من مهلت خواسته بودند. فرمودند: بیش از یک ماه نمی شود. آنها شش ماه خواسته بودند.
 
بعد بودجه دربار را عرض کردم و به زحمت زیاد این بودجه مختصر صدملیون تومانی را به تصویب رساندم - یعنی دربار و بیوتات با هم. اگر توجه شود که بودجه سری نخست وزیر پانصد ملیون تومان است، آن وقت می‌توانیم بودجه ناچیز دربار را بپذیریم که واقعاً ناچیز است.
 
بعد طرح‌های عمرانی کیش را با هیئت مدیره شرفیاب شده، به عرض رساندم که تصویب شد. در آن جا یک هتل و کازینوی شیک درجه اول می‌سازیم. به عرض رساندم که کارهای زیرسازی جزیره یعنی infrastructure همه شروع شده: بندرسازی، جاده سازی، تأمین برق و از همه مهمتر، شیرین کردن آب دریا. شاهنشاه خیلی خوشوقت شدند...
 
من بعد سر شام نرفتم. منزل آمدم کار کردم. ملاقاتی با [علی] رضائی مدیر کارخانه نورد اهواز داشتم که به او امر شده بود ذوب آهن گازی را بسازد، حالا امر شده دولتی باشد. خیلی گله مند بود، چون سنگ روی یخ شده. مجدداً بودجه دربار را با معاون مالی دربار بهبهانیان بررسی کردم، باز هم دو ملیون تومان به زحمت کسر کردیم که فردا به عرض برسانم.

منبع: انتخاب

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید