سفر در زمان؛ انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، ایران را از فشار ناحیه شمال نجات داد؛ بلشویکها قروض ایران به روسیه تزاری را بخشیدند

خوشبختانه انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، ایران را از فشار ناحیه شمال نجات داد. بلشویکها در اعلامیههای یکجانبه و عهدنامه ایران و شوروی ۱۹۲۱، از امپریالیسم ناصاری چشم پوشیدند، قروض ایران به دولت تزاری را بخشیدند، ترک هرگونه ادعای حقوق برونمرزی برای اتباع روسیه و لغو امتیازات خود در ایران را اعلام کردند. عهدنامه ۱۹۲۱ وعده عدم مداخله شوروی در امور داخلی ایران را میداد.
کتاب ماموریت آمریکاییها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است.
آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی ارشد) دانشگاه ایلینوی بود.
جنگ، وقفه و دیکتاتوری
پس از عزیمت شوستر، دولت ایران افسران سوئدی را برای سازماندهی و اداره ژاندارمری استخدام کرد، اما نیروهای مزبور در مقابله با ناآرامیهای عشایری و راهزنیها ناتوان ظاهر شدند. کشور در مضیقه مالی بود و رکود اقتصادی و انحطاط همچنان ادامه داشت. هنگامی که جنگ جهانی اول آغاز شد، ایران بیطرفی خود را اعلام کرد، اما به زودی صحنه عملیات جاسوسان آلمانی و میدان نبرد میان ترکها، روسها و انگلیسیها گردید. ویرانیهای گستردهای در شمال غربی کشور رخ داد، ناامنی در سراسر ایران افزایش یافت و عملاً قدرت دولت ناپدید شد. به رغم کمکهای موقت انگلستان، مشکلات اقتصادی ایران در پایان جنگ بدتر از همیشه شد. فروپاشی کامل دولت قریبالوقوع مینمود و آنچه اوضاع را وخیمتر میکرد، قحطی بود که در نقاط مرکزی کشور بیداد میکرد.
خوشبختانه انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، ایران را از فشار ناحیه شمال نجات داد. بلشویکها در اعلامیههای یکجانبه و عهدنامه ایران و شوروی ۱۹۲۱، از امپریالیسم ناصاری چشم پوشیدند، قروض ایران به دولت تزاری را بخشیدند، ترک هرگونه ادعای حقوق برونمرزی برای اتباع روسیه و لغو امتیازات خود در ایران را اعلام کردند. عهدنامه ۱۹۲۱ وعده عدم مداخله شوروی در امور داخلی ایران را میداد. اگرچه چشمپوشی از امتیازات اقتصادی که ظاهراً بسیار بزرگوارانه به نظر میرسید، عملاً چیز مهمی که برای روسها با ارزش باشد نبود؛ تنها امتیاز سودبخش، شیلات بحر خزر تحت نظارت آن دولت بود.
روسها قشون خود را از خاک ایران بیرون بردند ولی یک ناوچه توپدار را در بندر انزلی نگاه داشتند. گذشته از حضور این ناوچه، و مسئله شیلات، ایران تا آغاز جنگ جهانی دوم از مداخلات شوروی آسوده بود.
در حالی که از جانب شمال چنین تشویقی وجود داشت، انگلستان نیز برنامه همکاری فراگیری ارائه داد تا ایران را روی پای خود نگاه دارد و منافع امپراتوری را حفظ کند. در مقدمه قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلستان، بریتانیا متعهد شد استقلال و تمامیت ارضی ایران را محترم شمارد، کارشناسان تامالاختیار برای اصلاح ادارات ایران بفرستد، افسر، مهمات و تجهیزات برای ایجاد نیرویی که بتواند نظم و قانون برقرار سازد، تأمین کند، قرضهای به ایران بدهد، در احداث راهآهن و دیگر وسایل باربری همکاری کند و در بررسی و تجدید نظر تعرفههای گمرکی شرکت نماید.
این قرارداد با انتقادات شدیدی در ایالات متحده روبرو گردید. در حالی که ناسیونالیستهای ایرانی به انگیزههای انگلیس مظنون بودند و از واکنش روسها میترسیدند، کابینهای که این قرارداد را امضا کرده بود سقوط کرد، مردم به مخالفت برخاستند و سرانجام دولت انگلیس از این طرح صرفنظر کرد.
(۱) در عین حال عهدنامه به شوروی اجازه داد هرگاه ایران پایگاه عملیات خارجی علیه روسها قرار گیرد، حق داشته باشد قشون خود را به خاک این کشور وارد کند.
منبع: انتخاب