مغولها چگونه یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ را ایجاد کردند؟

به فرمان چنگیزخان، ارتش مغول به نیرویی پیشرفته از دید فناوری بدل شد و دومین امپراتوری بزرگ تاریخ را بنا کرد.
فرادید| مغولها به جنگجویی شهرت داشتند، اما صلح سازندهای هم برقرار کردند که ستایش میشد. این کوچنشینان سادهی استپ توانستند بر پیشرفتهترین فناوریهای روزگار خود چیره شوند. همین ترکیب متضاد، امپراتوری مغول را به دومین امپراتوری بزرگ تاریخ بدل کرد.
به گزارش فرادید، امپراتوری مغول در اوج قدرت، بزرگترین قلمروی یکپارچهی تاریخ را داشت. این امپراتوری نخست به رهبری چنگیزخان شکل گرفت و از قرن سیزدهم تا چهاردهم ادامه یافت. در این زمان، با تکیه بر فناوریهای نوین و ارتش بزرگی از جنگجویان کوچنشین، بیشتر اوراسیا را به تصرف خود درآورد.
ظهور چنگیزخان
امپراتوری مغول سال ۱۲۰۶ بنیان نهاده شد؛ زمانی که تموچین، پسر یکی از رؤسای قبیله، قدرت را به دست گرفت و نامش را به چنگیزخان تغییر داد. این جنگجوی جوان پیشتر قدرتمندترین رهبر مغولها را شکست داده و میان اشراف قوم خود نارضایتی ایجاد کرده بود. اما توانست ثابت کند نه تنها یکی از خانهای بزرگ، بلکه یکی از بزرگترین رهبران تاریخ است.
آن زمان، قبایل کوچنشینِ مغول برای بقاء به زمین وابسته بودند. گلههای بز، گوسفند، اسب و دیگر دامها نیازمند علفزار و آب فراوان بودند و مغولها برای حفظ آنها بهناچار پیدرپی جابهجا میشدند. خشکسالی یا بیماری میتوانست بهسرعت زندگیشان را نابود کند. چنگیزخان توانست این ناامنی را کاهش دهد. او قبایل مغولستان را متحد کرد و با تثبیت مالیاتها و ایجاد تعاونهای روستایی، اقتصاد دهقانی چین را قوی کرد.
او قوانین قومش را اصلاح کرد و حکومتی نظامیفئودالی بنیان گذاشت. تجارت و آزادی مذهبی را پذیرفت و فناوریهای پیشرفتهی زمانه خود مانند رکاب، کمان مرکب، زره چرمی و باروت را به کار گرفت. جنگجویان وفادار به او پاداش دریافت میکردند و به این ترتیب، ارتش مغول به موفقترین نیروی نظامی زمان خود بدل شد.
مجسمهای از چنگیزخان در تسونجین بلدگ، نزدیک اولانباتور و اردنیت در استان توو، مغولستان
گسترش امپراتوری مغول
موفقیت آنها بر پایهی ساختار تازه و پیچیدهی نظامی و تاکتیکهای نوین استوار بود؛ مانند بارش تیرهای پیاپی، انباشت زرادخانههای عظیم، یورشهای پیدرپی و غافلگیرانه، محاصرههای طولانی و جنگ روانی. مغولها از فناوریهایی چون رکاب (که به نمادی از جایگاه اجتماعی نیز بدل شد) و نوآوریهای نظامیفنی مردمان شکستخورده بهره گرفتند.
بر خلاف باور رایج که دلیل آغاز فتوحات مغول را شرایط سخت استپهای آسیای مرکزی میداند، پژوهشهای جدید نشان میدهد اقلیم سازگار نقش مهمی داشت. دورهای ۱۵ساله از آبوهوای معتدل و بارندگی فراوان، علفزارهای انبوهی برای اسبها و شرایط بهتر برای دامداری فراهم کرده بود.
امپراتوری مغول به دلیل نابود کردن دشمنانش شهرت یافته بود. دیانا لَری تاریخدان، استاد بازنشسته دانشگاه بریتیش کلمبیا، مینویسد: «مغولها ترس و وحشت را میپراکندند، زیرا خبر ویرانی شهرها پیش از رسیدن خودشان منتشر میشد.»
این حملات موجهای عظیم مهاجرت را برانگیخت؛ هم مهاجران آواره و هم کسانی که از ترس حملات آینده میگریختند. خاطرهی این یورشها نسلها در ذهن مردم باقی ماند. با این حال، مغولها میراثهای دیگری هم به جا گذاشتند: رونق جاده ابریشم و تجارت جهانی، تبادلات فرهنگی، الگویی برای همزیستی اقوام گوناگون در صلح نسبی.
پایان سلطۀ مغولها
امپراتوری مغول با وجود سابقهای که در خشونت و خونریزی داشت، برای مدتی کوتاه دورهای از صلح، ثبات، تجارت و امنیت سفر را ممکن ساخت که به «صلح مغولی» شهرت یافت و از ۱۲۷۹ تا پایان امپراتوری ادامه داشت. اما اختلافات میان جانشینان چنگیزخان موجب شد امپراتوری به چهار خاننشین بزرگ تقسیم شود. سرانجام تا سال ۱۳۶۸ همگی سقوط کردند و سلسله مینگ در چین برپا شد.
مترجم: زهرا ذوالقدر