سفر در زمان؛ یادداشتهای علم، شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۵۱: گاز ایران در سرخس به شوروی تحویل شود
یادداشتهای اسدالله علم: بعد از ظهر در منزل قدری استراحت و قدری کار کردم و دکتر [هامر]Hammer رئیس کمپانی نفت اکسیدنتال را پذیرفتم. او نتیجه کارهایی را که در سنت موریتز و تهران انجام داده، برایم گفت. گاز ایران در سرخس به شوروی تحویل شود و آنها جای دیگر در آلاسکا گاز به آمریکا بدهند و آمریکا به ما دلار بدهد. زهی سعادت.
اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.
۲۸ بهمن ۱۳۵۱: صبح حالم بهتر شده بود، به اداره رفتم. برای تأمین بودجه ساختمانی دانشگاه بزرگ پهلوی شیراز که هشتصد ملیون تومان میشود، با رئیس دانشگاه پهلوی و [عبدالمجید]مجیدی رئیس جدید سازمان برنامه جلسه داشتم. فکر نمیکنم به جایی برسیم، چون برای سال ۵۲ که قرار بود دویست ملیون تومان بدهند، بیش از هفتاد ملیون نمیدهند. مجیدی درد دل عجیبی داشت که بودجههای عمرانی ارتش سیصد درصد برای سال آینده اضافه شده و مخارج مستمر آنها دویست درصد و سی و هشت ملیارد ریال کسر بودجه سال آینده است. از من میخواست که به عرض شاهنشاه برسانم. گفتم کار بودجه به وزیر دربار چه ربطی دارد؟ کار نخست وزیر است. گفت جرأت نمیکند عرض کند، حالا مرا جلو انداخته که خودم بروم در سنت موریتز به عرض برسانم و نمیدانم چه خاکی بر سر بریزم. گفتم: به هر حال کار من نیست و شاهنشاه اصولاً به من اجازه مداخله در این کار نخواهند فرمود. با سبیل آویزان از پیش من رفت.
بعد از ظهر در منزل قدری استراحت و قدری کار کردم و دکتر [هامر]Hammer رئیس کمپانی نفت اکسیدنتال را پذیرفتم. او نتیجه کارهایی را که در سنت موریتز و تهران انجام داده، برایم گفت. گاز ایران در سرخس به شوروی تحویل شود و آنها جای دیگر در آلاسکا گاز به آمریکا بدهند و آمریکا به ما دلار بدهد. زهی سعادت.
بعد به فرودگاه رفتم که والاحضرت همایونی و والاحضرت فرحناز و والاحضرت علیرضا تشریف آوردند. همه سلامت و خوش بودند، بحمدالله.
منبع: انتخاب