«چهگوارا» به روایت عکسهای تاریخی؛ از «سیرا مائسترا» تا «غزه»
در میان چهرههای تاثیرگذار قرن بیستم، کمتر کسی مانند ارنستو «چه» گوارا تصویری ماندگار و جهانی از خود بر جا گذاشته است. عکسهایی که امروز بر پوسترها، جلد آلبومها و پرچمها دیده میشود و نماد شورش و اعتراض شده است؛ اما پشت این تصویر مشهور، مردی پیچیدهتر قرار داشت: پزشکی آموزشدیده، استراتژیست انقلاب، رهبر سیاسی و مسافری بیقرار که باور داشت تاریخ را میتوان با عمل رادیکال تغییر داد.
فرادید| چهگوارا در آرژانتین به دنیا آمد و از یک دانشجوی پزشکی به یک انقلابی مارکسیست تبدیل شد. سفرهای او در آمریکای جنوبی چشمش را به فقر، گرسنگی و بیماری باز کرد و همین تجربهها باورهایش را شکل داد. او شاهد آن بود که چگونه سرمایهداری بهزعم او آمریکای لاتین را استثمار میکند و همین احساس بیعدالتی او را به سمت تغییر سوق داد.
به گزارش فرادید؛ در گواتمالا، او از اصلاحات اجتماعی رئیسجمهور خاکوبو آربنس حمایت کرد؛ اما وقتی دولت آربنس با کمک CIA برای منافع شرکت «یونایتد فروت» سرنگون شد، تفکر سیاسی گوارا بهطور قطعی به سمت انقلاب رفت.

چهگوارا در نوجوانی در کنار خانواده (سمت چپ)
آشنایی با فیدل کاسترو و آغاز مبارزه مسلحانه
در مکزیکوسیتی بود که با رائول و فیدل کاسترو آشنا شد. او به جنبش «۲۶ ژوئیه» پیوست و سوار بر قایق گرانما راهی کوبا شد تا حکومت باتیستای مورد حمایت آمریکا را سرنگون کند.

چهگوارا (نفر دوم از چپ) در کوههای سیرا مائسترا در کنار فیدل کاسترو
در کوبا خیلی زود جایگاهش را پیدا کرد. به مقام دوم فرماندهی رسید و در مبارزه دو ساله چریکی نقشی اساسی داشت. پس از پیروزی انقلاب، او نه فقط نماد مقاومت مسلحانه، بلکه یکی از سازندگان دولت جدید شد.
نقشهای مختلف پس از انقلاب
پس از پیروزی انقلاب کوبا، چهگوارا مسئولیتهای گستردهای بر عهده گرفت: از بررسی پروندهها در دادگاههای انقلابی و اصلاحات ارضی گرفته تا وزارت صنایع. او در رهبری کارزار بزرگ سوادآموزی نقش داشت، رئیس بانک ملی شد، آموزش نیروهای نظامی را هدایت کرد و بهعنوان دیپلمات، کوبا را در خارج از کشور نمایندگی کرد.

چهگوارا در کنار همسر اولش هیلدا
او در آموزش نیروهایی نقش داشت که حمله خلیج خوکها را دفع کردند و در مذاکرات مربوط به استقرار موشکهای هستهای شوروی در کوبا حضور داشت؛ تصمیمی که بحران موشکی کوبا را شکل داد.

چهگوارا بعد از انقلاب کوبا
نویسنده، نظریهپرداز و منتقد امپریالیسم
گوارا علاوه بر سیاست و جنگ، نویسندهای فعال بود. کتابی مهم درباره جنگ چریکی نوشت و خاطرات سفر موتورسیکلتیاش نیز تاثیری گسترده گذاشت. او در نوشتههایش وابستگی اقتصادی و عقبماندگی جهان سوم را نتیجه امپریالیسم، نواستعمار و سرمایهداری انحصاری میدانست. از نظر او تنها راه تغییر، انقلاب جهانی و همبستگی پرولتاریا بود.

چهگوارا در سفر دیپلماتیک به غزه؛ سال 1959
ترک کوبا و پایان تلخ در بولیوی
در ۱۹۶۵، او با شوق عمل انقلابی، کوبا را ترک کرد تا انقلاب را به دیگر کشورها ببرد. ابتدا راهی کنگو شد و سپس به بولیوی رفت. اما عملیات بولیوی شکست خورد. او با کمک نیروهای بولیوی و CIA دستگیر شد و مدت کوتاهی بعد اعدام شد.

در بولیوی
شخصیتی جنجالی و دوگانه
چهگوارا همچنان چهرهای بحثبرانگیز است. برخی او را انسانی آرمانگرا میدانند که در برابر مادیگرایی ایستاد و نماد جنبشهای چپ شد. در مقابل، مخالفان و بهویژه راستگرایان، او را به خاطر گرایشهای اقتدارگرایانه و تأیید خشونت محکوم میکنند. بااینحال، تاثیر او کمرنگ نشده و مجله تایم او را یکی از صد چهره تاثیرگذار قرن بیستم معرفی کرده است. عکس مشهور «چریک قهرمان» نیز از معروفترین تصاویر تاریخ خوانده میشود.

در کنگو
در جریان مبارزه علیه حکومت باتیستا، چهگوارا به فردی مشهور شد که به سرعت و گاه بدون تردید مجازات مرگ اجرا میکرد. در کوههای سیِرا ماسترا، جایی که نیروهای کاسترو مستقر بودند، او برای حفظ انضباط از روشهای سخت استفاده میکرد. افراد متهم به خیانت و خبرچینی مورد مجازات شدید قرار میگرفتند.

ملاقات با سارتر و سیمون دوبوآر
دیدار با سارتر و سیمون دو بووار
گوارا در آستانه دهه ۱۹۶۰ میزبان ژانپل سارتر و سیمون دو بووار در هاوانا بود. سارتر بعدها نوشت که چهگوارا «کاملترین انسان زمان ما» است. گوارا علاوه بر اسپانیایی، به زبان فرانسه نیز مسلط بود.

پس از دستگیری و پیش از اعدام