تفال به حافظ امروز دوشنبه 4 دی ماه 1402
همیشه در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی ماندهاست. در ادامه فال حافظ مخصوص روز 4 دی ماه 1402 از نظر خوانندگان محترم میگذرد.
فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
منت خاک درت بر بصری نیست که نیست
ناظر روی تو صاحب نظرانند آری
سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست
اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب
خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست
تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی
سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست
تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست
من از این طالع شوریده برنجم ور نی
بهرهمند از سر کویت دگری نیست که نیست
از حیای لب شیرین توای چشمه نوش
غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست
شیر در بادیه عشق تو روباه شود
آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست
آب چشمم که بر او منت خاک در توست
زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست
از وجودم قدری نام و نشان هست که هست
ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست
غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
شرح لغت: بصر به فتح اول و دوم چشم/ غماز: به فتح اول و تشدید دوم سخنچین
تعبیر غزل:
به ظاهر مردم توجه نکن. سعی کن از باطن عقیده آنها آگاه شوی. رسیدن به هدف مشکل است، ولی اگر تو بر مردم سخت نگیری دنیا نیز بر تو آسان میگیرد.