آشنایی با «کدو» چگونه مسیر زندگی یک کشاورز 60 ساله را تغییر داد؟
جان اینگال که از کودکی رویای کشاورز بودن را در سر داشت، سالها در مزارع مختلف فعالیت کرد، اما با رسیدن به سن بازنشستگی مسیری غیرمنتظره را در پیش گرفت و به یکی از معدود هنرمندان «کدوهای تزیینی» در بریتانیا تبدیل شد.
فرادید| جان اینگال و همسرش جین، در جریان سفری که به ایالت میسیسیپی آمریکا داشتند، برای نخستین بار با گیاهی آشنا شدند که زندگیشان را تغییر داد: نوعی کدو با پوستهای سخت و چوبی. آنها در هر جایی از میسیسیپی که میرفتند این گیاه را میدیدند: کدوهایی که روی ایوانها حکاکی شده بودند، کدوهای آویزان، کدوهایی که به فانوس یا خانه پرندگان تبدیل شده بودند. اینگال میگوید: «آنجا بود که به این هنر علاقهمند شدم».
به گزارش فرادید؛ اینگال ۷۴ ساله، ۴۵ سال به کشاورزی مشغول بود، اما هرگز ندیده بود که میوهای به اثر هنری تبدیل شود و خودش نیز هیچگاه حس هنری نداشت. او میگوید: «آنقدر درگیر کشاورزی بودم که فرصتی برای چنین کارهایی نداشتم. اما با خودم گفتم: امتحانش میکنم».
پس از بازگشت به مزرعهشان در وارویکشر انگلستان، اینگال چند بذر از این کدوها را در کنار بوتههای گوجهفرنگی در یک گلخانه کاشت. خیلی زود، بوتهها تا ارتفاع دو متری رشد کردند. گلخانه پر از گلهای سفید بزرگی شد که شبها توسط شبپرهها گردهافشانی میشدند. چند هفته بعد، او در حال قدم زدن میان گیاهان بود که با کنار زدن برگها، با حیرت دید که میوههایی عظیم در حال رشد هستند.
این ماجرا مربوط به حدود ۱۰ سال پیش است. از آن زمان، هر سال اینگال بذرها را برای کشت سال بعد نگه میدارد و معمولاً حدود ۱۰۰ میوه برداشت میکند. او میگوید: «برخی از آنها تا ۱۲۰ سانتیمتر رشد میکنند. برخی گردن باریکی دارند، برخی گرد و درشتاند، بعضی شبیه گلابی هستند و برخی دیگر مانند ساعت شنی. واقعاً معلوم نیست که هر بار چه چیزی به دست خواهی آورد».
وقتی اینگال در آمریکا با این گیاه آشنا شد، در واقع در تلاش برای بازنشستگی بود. او میگوید: «این کار، یعنی سپردن مزرعه به دیگران، اصلاً آسان نبود». البته او همیشه قصد داشت در ۶۵ سالگی بازنشسته شود، اما چون دو مزرعه را اداره میکرد، برایش سخت بود که شخص مناسبی را برای ادارۀ آنها پیدا کند.
اینگال میگوید: «خیلی از کشاورزان اصلاً بازنشسته نمیشوند. آنها تا آخر عمر به کارشان ادامه میدهند. اما من مطمئن بودم که میخواهم مسیر دیگری را در زندگیام دنبال کنم».
از کودکی عاشق کشاورزی بودم، اما حالا یک هنرمندم
اینگال در مناطق روستایی کنت بزرگ شد و از همان کودکی میدانست که میخواهد کشاورز شود. یکی از اقوام سالخورده پدرش مزرعه کوچکی داشت و او در تعطیلات مدرسه به چیدن سیب و نگهداری از مرغها کمک میکرد. پدرش بانکدار و مادرش خانهدار بود. او میگوید: «آنها کاملاً مخالف کشاورز شدن من بودند. دوران رکود بزرگ را پشت سر گذاشته بودند و ترجیح میدادند که شغلی اداری داشته باشم».
اما اینگال مصمم بود. او میگوید: «تصورم از کشاورزی و زندگی در روستا بسیار رمانتیک بود... احتمالاً به این دلیل عاشق کشاورزی شدم که در دورانی کار میکردم که دخالت دولت کمتر بود و آبوهوا قابل پیشبینیتر.» حتی پس از ۴۵ سال، «آن حس و حال رویایی هیچوقت از بین نرفت».
در طول این سالها، مزرعه اینگال دستخوش تغییرات زیادی شد: ۱۵ سال دامداری فشرده، سپس پرورش گاو گوشتی به روش سنتی، بعد کشاورزی دیمی، کشاورزی ارگانیک و حالا تحت مدیریت پسرش، پروژه احیای طبیعت در آن اجرا میشود.
اینگال میگوید: «من تغییر را دوست دارم، اما تغییر کنترلشده. غافلگیری را چندان نمیپسندم. ترجیح میدهم که همه چیز بهآرامی و پیوسته پیش برود».
بااینحال، کدوهای تزیینی باعث شدند که او خودش را غافلگیر کند. او حالا خود را یک «هنرمند کدو» میداند و یکی از معدود افرادی است که در بریتانیا در این زمینه کار میکنند. او میگوید: «دوست دارم مردم بیشتری را با هنر کار روی کدو آشنا کنم. این شاخه هنری پتانسیل فوقالعادهای دارد».
او درباره فرآیند کار با این گیاه میگوید: «وقتی در زمستان خشک میشوند، تمام بافت داخلیشان از طریق پوست تبخیر میشود. ظاهری کپکزده پیدا میکنند و بیشتر مردم فکر میکنند که در حال پوسیدن هستند. اما در بهار، وقتی سطحشان را تمیز میکنی، فقط پوسته سخت آن باقی میماند».
اینگال ابتدا فانوسهایی از این کدوها ساخت، اما بعدها به ترکیب شیشههای رنگی در پوسته آنها روی آورد. او همچنین نوعی «کدوی طوفانی» میسازد: «یک پوست طبل روی آن نصب میکنی و وقتی تکانش میدهی، صدایی شبیه رعد تولید میکند. بازدیدکنندگانی که به استودیو ما میآیند، ابتدا متوجه ماهیت این کدوها نمیشوند. اما وقتی تکانشان میدهم، با تعجب دهانشان باز میماند»!
او علاوه بر فروش این آثار در استودیوی شخصیاش، آنها را در نمایشگاههای هنری نیز عرضه میکند و سود حاصل را برای مقابله با بحران تغییرات اقلیمی اهدا میکند. اینگال میگوید: «واقعاً رضایتبخش است. کدوها یک جور بوم نقاشی کاملاً پایدار برای انواع هنر هستند و هیچ دو کدویی شبیه هم نیستند. من از پرورش آنها لذت میبرم و همینطور از شگفتزده کردن مردم با آنها... واقعاً باورکردنی نیست که چه کارهایی میشود با کدوها انجام داد».