(تصاویر) خانۀ شاعرانهای که هنرمند ژاپنی برای «مدیتیشن» ساخته است
ماریکو موری هنرمندی است که در حوزههای مختلف هنری مثل نقاشی، خوشنویسی و چیدمان فعالیت میکند. اما این خانه اولین پروژۀ معماری اوست؛ جایی که قرار است مناسب تاملات عمیق و درونی برای خلق آثار هنری باشد.
فرادید| خانه یوپوتیرا نخستین تلاش هنرمند ژاپنی به اسم ماریکو موری در زمینۀ معماری است. این حجم بتونی شبیه به مرجان با رنگ سفید خالص که در امتداد سواحل جزیره میاکو ساخته شده، در واقع استودیوی خصوصی موری است. موری گفته است منحنیهای گسترده، اتاقهای بکر و نور کافی برای ایجاد حس بیپایانی و فضای تفکر ترکیب میشوند. خانه یوپوتیرا که با عشق و علاقۀ شخصی ساخته شده، کار مشترک معماران محلی و صنعتگران ژاپنی است.
به گزارش فرادید، این هنرمند با کار روی وسایل مختلف، از ویدئو و عکاسی گرفته تا چیدمان و قطعات اجرایی، عناصر فرهنگ پاپ، مذهب و فناوری را با هم ترکیب کرده تا مضامین جهانی و خارقالعاده را کشف کند.
او در آثار اولیهاش، خودش را به عنوان یک آدم مکانیکی یا یک شخص بیگانه طور در محیطهای شهری به تصویر کشید.
موری همزمان با تکامل هنرش از شبیهسازی مذهبی استفاده کرد و حتی خودش را به عنوان یک الهه بودایی در چیدمانهای تعاملی مانند «نیروانا» و «معبد رویا» به تصویر کشید. او در پروژههای بعدی به فرهنگهای باستانی و مفاهیم اخترفیزیکی پرداخت و موضوعات معنویت، بهمپیوستگیها و چرخه کیهانی زندگی را بررسی میکند.
در ادامه این مطلب، مصاحبه وبسایت designboom را با ماریکو موری میخوانید.
الهامبخش خانه یوپوتیرا چه بود و محیط طبیعی جزیره میاکو در طراحی این خانه چگونه اثر گذاشت یا نقشی در آن داشت؟
ماریکو موری: الهامبخش خانه یوپوتیرا، تمایل به طراحی فضایی برای تفکر بود، فضایی که محیط طبیعی و محیط اطراف را تکمیل کند. شکل آن الهامگرفته از سنگهای گرد مرجانی سفید است که در ساحل جزیره میاکو پیدا میشوند. نخستین باری که این سنگهای مرجانی طبیعی را سال ۲۰۰۳ دیدم بسیار از آنها الهام گرفتم. آن سال، یکی از دوستانم از من دعوت کرد تا مقابل اقیانوس نقاشی کنم. پس از گذشت چهارده سال بازدید و خلق آثار در جزیره، متوجه شدم رویای من این بوده که فضای پیلهمانند خودم را داشته باشم، فضایی که با طبیعت هماهنگ باشد و یگانگی با آن را تداعی کند. بنابراین دو عنصر، طراحی این استودیو را شکل میدهند: حس ارتباط و یکپارچگی با طبیعت و در عین حال، تجربه حس آرامش و فضای درونی.
سبک هنری منحصر به فرد شما که ترکیبی از سوررئالیسم، آیندهنگری و معنویت است، چگونه در خانه یوپوتیرا منعکس شده است؟
ماریکو موری: طراحی پلهها تکنیکی دارد شبیه اثری که سال ۲۰۰۳ تولید کردم به نام Wave UFO که پلههای شیریرنگ و اکریلیک را با هم ترکیب میکند. این بار میخواستم فرم طبیعیتر به نظر برسد، طوری که انگار برگهایی از راهپله ریشهمانند بیرون زدهاند. هدف من این بود که فضایی خلق کنم که انگار به طور طبیعی رشد کرده و ادای احترامی به جانداران استوایی جزیره میاکو باشد. من از اشکال ارگانیک استفاده کردم و حس پناه گرفتن داخل غار را ایجاد کردم. همچنین میخواستم به خودم یادآوری کنم که خود من هم بخشی از طبیعت هستم. این اصل راهنمای طراحی بود و من سعی کردم آن را از طریق طراحی منتقل کنم. وقتی مدیتیشن میکنم، معمولاً فضای نامحدودی را «درون» وجودم احساس میکنم، طوری که انگار هیچ محدودیتی وجود ندارد. این کار احساس بیپایانی را شبیهسازی میکند؛ فضای بینهایت. اتاق هیچ گوشهای ندارد، همه جایش خمیده است و این طراحی، حس بینهایت را تقویت میکند.
آیا میتوانید ما را از نظر ذهنی با سایر فضاها و عناصر تشکیلدهنده اقامتگاه آشنا کنید؟ شما میخواهید چه احساسات یا فضاهایی را در سراسر خانه ایجاد کنید؟
ماریکو موری: ورودی اصلی شبیه یک قاشق بزرگ کندهکاریشده است. ورودی خانه نیز دارای دو دایره شیشهای با روکش دو فام است که نور را ساطع میکند. به محض ورود به خانه، متوجه حلقهای از نور در سقف میشوید که یادآور مفهوم یگانگی در تمام استودیو است. بیشتر مهمانان دوست دارند اول به طبقه بالا بروند تا فضای وسیع آنجا را ببینند. اما یک اتاق تشریفات چای در طبقه همکف وجود دارد با سنگهای زیر پای دو رنگی که بسته به زاویه دید، رنگها را تغییر میدهد. ورودی اینجا نسبتاً کوچک است. باید برای عبور از آن تقریباً به داخل بخزید. این یک سنت است که مهمانان هنگام ورود به اتاق چای همه چیز را کنار بگذارند و در طول مراسم چای احساس یگانگی را تجربه کنند. مهمانان در اتاق چای، دیوار کاملی از پنجرهها را رو به منظرهای بدیع از اقیانوس فیروزهای میبینند.
راه رفتن روی پلههای شناور راهپله، حس صعود به آسمان را ایجاد میکند. من میخواستم این حس را در فضای داخلی با ایجاد پلههایی شبیه ابرهای بیوزنی که شما را به آسمان میبرد، منعکس کنم. در بالا، یک فضای باز با یک پنجره بزرگ سرتاسری وجود دارد که رو به اقیانوس باز میشود. اینجا در محاصره منظره، بو و اصوات اقیانوس، جاییست که من نقاشیهایم را خلق میکنم. من به طور خاص پنجره را طوری طراحی کردم که رو به خانوادهای از سنگها باشد که به نوعی شبیه باغ سنگی ذن است. اینها سنگهای بسیار مهمی هستند. احساس میکنم آنها از وجود من قدرتمندتر هستند، گویی من به آنها تعلق دارم. اقیانوس به قدری وسیع است که توان درک آن را ندارید. با این حال، این سنگها کمک میکنند به تعادل حس و ذهن و بدن برسید. این سنگها عناصری حیاتی هستند چون من لحظه به لحظه با آنها ارتباط برقرار میکنم.
اتاق دیگری هم مخصوص خوشنویسی من است. پنجرهها رو به شرق هستند اما با زاویهای که اجازه میدهد نور ملایمی روی میز بتابد. این اتاق کوچکتر است. کاملاً دنج است. در طبقه اول، یک اتاق خواب، یک اتاق خواب مستر و یک آشپزخانه-ناهارخوری باز وجود دارد. آشپزخانه-ناهارخوری رو به شمال است که منظره بسیار جالبی از چشمانداز ساحل دارد. از آن سمت میتوانید چندین ساحل مختلف را ببینید. از آنجا که این فضا رو به شمال است، نور همیشه ثابت است، اما بادها قوی است. من خانه را با توجه به حرکت خورشید و باد طراحی کردم چون سمت شمالی تسلیم جریانهای شدید میشود. به همین دلیل است که شکل ساختمان از بالا منحنی است تا فشار باد هنگام برخورد با خانه کاهش یابد. فرم معماری منعکسکننده پدیدههای طبیعی محیطی است.
با ایجاد چنین طراحی ماورایی، همکاریتان را با Ring Architects چگونه توصیف میکنید؟ دیدگاهها و رویکردهای شما چگونه با هم همسو شد؟
ماریکو موری: من توسط تویو ایتو به یک مهندس سازه معرفی شدم و یک بررسی از سایت انجام دادم، چون این اولین پروژه معماری من بود. پنج سال طول کشید تا با معمار استودیو، استوارت هوگان، طراحی کنم که در این فرآیند کمک زیادی به من کرد. در مورد ساخت و ساز، این مرحله با همکاری Ring Architects و ASAHI BUILDING-WALL آغاز شد که سهم زیادی داشتند. من فقط با حمایت آنها توانستم این خانه را بسازم. این شرکت از فناوری جدید ساختار چنبره با سیمهایی استفاده کرد که روی آنها بتن ریخته میشود. یک نفر ماهها روی شکل دادن نمای بیرونی و تبدیل آن به یک سطح بسیار صاف کار کرد تا دقیقاً از مدل سه بعدی ما پیروی کند. این کار فقط همکاری با معماران نبود، بلکه تلاش بزرگی با مردم محلی، تیم ساخت و ساز و صنعتگران بود. وقتی داخل این خانه هستم انگار در رحم یک مادر هستم چون پر از عشق است.
برنامه بعدی شما چیست؟ آیا فکر میکنید پروژههای معماری بیشتری را انجام خواهید داد؟ و آیا هیچ همکاری رویایی وجود دارد که بخواهید تجربه کنید؟
ماریکو موری: بله، من در حال کار روی به نمایش گذاشتن پروژه رویایی خودم در ونیز هستم. سال ۲۰۱۶ وقتی در اوکیناوا مدیتیشن میکردم، ایده آن به ذهنم رسید. فهمیدم مظهری از وجود خود ماست. فرم آن را به شکل یک مجسمه با کرهای در داخل آن بازسازی کردم که روح ابدی ما را منعکس کند. در نهایت قصد دارم این اثر را به اتیوپی هدیه کنم و آن را در غاری بگذارم تا یادآور این باشد که همه ما از آفریقا آمدهایم و همه بخشی از یک شجره خانوادگی بزرگ هستیم. این راهی برای ستایش سرزمین مبدأ و کمک به میراث بشریت است. اما اول میخواهم آن را با جهان در ونیز به اشتراک بگذارم، زیرا مقصد نهایی آن بسیار دور است. رویای من تابستان امسال در ونیز محقق خواهد شد و بله، من دوست دارم طراحی ساختمانها را دوباره تجربه کنم.
مترجم: زهرا ذوالقدر