زندگی بهمثابه پنالتی
داور در سوت خود میدمد، دروازهبانی که باید پنالتی بگیرد، کشوقوسی به تن خود میدهد و طرفداران تشویقش میکنند. دروازهبان باید تصمیم خطیری بگیرد؛ اینکه به کدام طرف بپرد - به راست یا چپ، یا همان وسط بماند؟ - دروازهبان هرچقدر هم مجرب باشد، احتمال دارد مرتکب یک اشتباه رایج شود: اینکه بپرد، در صورتی که شاید بهتر باشد هیچ کاری نکند.
کد خبر :
۶۰۳۶۰
بازدید :
۱۷۴۴
آندره اسپایسر، استاد رشته رفتارهای سازمانی در دانشکده تجارت دانشگاه لندن، در مقالهای در روزنامه گاردین با عنوان «رازی که در گرفتن پنالتی در جام جهانی وجود دارد»، به شباهت تصمیمهای دشوار زندگی با این جنبه از ورزش فوتبال پرداخته است.
داور در سوت خود میدمد، دروازهبانی که باید پنالتی بگیرد، کشوقوسی به تن خود میدهد و طرفداران تشویقش میکنند. دروازهبان باید تصمیم خطیری بگیرد؛ اینکه به کدام طرف بپرد - به راست یا چپ، یا همان وسط بماند؟ - دروازهبان هرچقدر هم مجرب باشد، احتمال دارد مرتکب یک اشتباه رایج شود: اینکه بپرد، در صورتی که شاید بهتر باشد هیچ کاری نکند.
تجزیه و تحلیل ۲۸۶ مورد پنالتی نشان میدهد اکثر دروازهبانها ترجیح میدهند بهجای ماندن در مرکز (۳/۶ درصد)، به سمت چپ (۴۹.۳ درصد) یا راست (۴۴.۴ درصد) بپرند. بااینحال، ماندن در مرکز ممکن است ایده بهتری باشد. این مطالعه نشان میدهد که ۳۹.۲ درصد از شوتها در پنالتی به وسط، ۳۲.۱ درصد به سمت چپ و ۲۸.۷ درصد به سمت راست است. پس چرا دروازهبانان پرش میکنند درحالیکه بهتر است سر جایشان بمانند؟ به گفته کارشناسان، پاسخ در «سوگیری کنش» است؛ یعنی تمایل ما به اقدام، حتی زمانی که هیچکارینکردن بهتر است.
نمونههای سوگیری کنش در همه ما وجود دارد. صاحبان باشگاههای فوتبال با مواجهه با کوچکترین مشکلی، مدیر باشگاه را اخراج میکنند، درحالیکه بهتر است او را حفظ کنند. افرادی که در کار معاملات سهام هستند، معاملات غیرسودآور را به اینکه هیچکاری انجام ندهند، ترجیح میدهند. کارمندان بیدلیل سعی میکنند خود را مشغول نشان دهند، حتی زمانی که این کار عملا بینتیجه باشد. پزشکان بارها موقعی که تولد طبیعی میتواند بهتر باشد، سزارین انجام میدهند.
یکی از دلایل اینکه به اقدام علاقهمندیم، این است که نمیخواهیم پشیمان شویم. دروازهبانان اغلب تحت فشار روانی باخت احتمالی تیمشان پرش میکنند. میدانند اگر هیچکاری نکنند و گل بخورند، احساس بدتری خواهند داشت تا اینکه تلاش کنند و اشتباه کنند.
گروهی از روانشناسان هلندی در آزمایشگاه به مورد مشابهی برخوردند؛ آنها متوجه شدند که اگر مردم در کاری با یک رشته نتایج منفی مواجه شوند، احتمالا بیشتر ترجیح میدهند اقدامی انجام دهند تا اینکه کاری نکنند و معلوم شد برای پرهیز از احساس پشیمانی که کاری نکردهاند، این تصمیم را میگیرند.
دلیل دیگری که ما اغلب اقدام میکنیم و میپریم، این است که برای آن پاداش میگیریم. طرفداران تیم فکر میکنند که اگر دروازهبان به چپ بپرد و توپ به راست حرکت کند، صرفا بدشانسی بوده است، اما اگر دروازهبان در مرکز بماند و توپ به سمت چپ برود، احتمالا طرفداران او را بهخاطر تنبلی سرزنش خواهند کرد.
بهاینترتیب ما با تأیید اینکه کاری انجام دهند (حتی اگر اشتباه باشد) پاداش میدهیم، اما اگر کاری نکنند، آنها را مجازات میکنیم. همین امر در مورد مدیران شرکتها صادق است. با دولتها هم همینطور رفتار میکنیم. اگر دولت در مواجهه با بحران (بدونتوجه به پیامدهای فاجعهبار) کاری کند، شهروندان کارش را مثبتتر از آن میدانند که هیچ کاری انجام نداده باشد. حتی در مورد مراقبتهای بهداشتی نیز قضاوت میکنیم و بهطورکلی پزشکانی را ترجیح میدهیم که بیشتر نسخه بنویسند، حتی اگر درمانشان وضع سلامت ما را بدتر کند.
برای تصمیم گیری خوب باید مراقب سوگیری کنش باشیم. راز موفقیت اغلب این است که حداقل برای مدتی هیچ کاری انجام ندهیم.
بهترین تنیسورها واکنش به ضربه حریف را تا زمانی که ممکن است به تأخیر میاندازند و این به آنها زمان میدهد تا توپ ورودی را تجزیهوتحلیل کنند و به شیوهای مناسب پاسخ دهند. همین امر برای سرمایهگذاران صادق است. سرمایهگذاران زن نسبت به همتایان مردشان بهتر عمل میکنند، چون کمتر معامله میکنند. یک عامل موفقیت کازیمو دی مدیچی در فلورانس دوران رنسانس همین توانایی خودداری از اقدام در مقابل دشمنانش بود.
دروازهبانانی که در بازیهای باقیمانده جام جهانی با ضربه پنالتی مواجه میشوند، باید به یاد داشته باشند که گاهی اوقات بهترین عمل، بیعملی است. موقعی که زمان پنالتی میرسد، شاید مثل مدیچی عملکردن بهتر از قهرمان اکشن مضطربی باشد که آماده است تا با اولین نشانه خطر اقدام کند.
۰