بیوگرافی و زندگی خصوصی پانتهآ پناهیها
پانتهآ پناهیها فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی سینما از موسسه آموزش عالی سوره می باشد، بطور اتفاقی بدلیل صدای جذابش وارد تئاتر و سپس منشی گری صحنه شد.
پانتهآ پناهیها (زاده ۱۳۵۶ - تهران) بازیگر و منشی صحنه اهل کشور ایران است.
نام و نام خانوادگی : پانتهآ پناهی ها
متولد : 9 آذر 1356- تهران
زمینه فعالیت : سینما - تئاتر
ملیت : ایران
وضعیت تاهل : مجرد
پیشه : بازیگر - منشی صحنه
سالهای فعالیت: ۱۳۸۰ تاکنون
مدرک تحصیلی: دانشآموخته رشته کارگردانی سینما از مؤسسه آموزش عالی سوره
شروع بازیگری
یک روز در دانشگاه تهران فردی را صدا می زدم و آقای حسین کیانی (نمایشنامه نویس و کارگردان) صدای من را شنید و آنقدر خجالتی بود که از یک نفر خواست تا از من بپرسد کار تئاتر می کنم یا نه ؟ من هم گفتم نه، من تئاتر بلد نیستم ! از من پرسیدند دوست داری تئاتر بازی کنی ؟ من هم گفتم بدم نمی آید تجربه کنم، اما هنوز آشنایی با تئاتر نداشتم
آقای کیانی من را سر تمرین های تئاتر بردند و تازه در پروسه تمرین فهمیدم چه اتفاقی در تئاتر می افتد، آن مقطع مشکلاتی در زندگی داشتم و از حضور روی صحنه تئاتر به آرامش می رسیدم.
از بازیگری تا منشی صحنه
آن زمان کم سن و سال بودم و تئاتر «سیاها» را بازی می کردم و با خودم می گفتم؛ چه چیز بیشتری از بازیگری می خواهم؟ در تئاتر مهم بازی کرده ام، با این تئاتر به خارج رفته ام، خودم و گروه مان معروف و مشهور شدیم، پس همین برای من در عرصه تئاتر کافی است و باید دنبال کار دیگری بگردم که من را خوشحال کند به همین دلیل منشی صحنه شدم.
بخش هایی از گفتگوی مازیار میری (کارگردان) با پانتهآ پناهیها (بازیگر)
مازیار میری: اولین فیلمی که به طور حرفه ای به عنوان بازیگر دعوت به کار شدی، چه فیلمی بود؟
فکر کنم فیلم «گس» بود.
مازیار میری: یعنی قبل از «گس» فیلمی بازی کرده بودی؟
بازی کرده بودم اما نه به شکل حرفه ای. مثلا در فیلمی منشی صحنه بودم و دو سکانس هم بازی کردم یا همین فیلم «آن مرد را نکشید». در واقع سه فیلم قبل از «گس» داشتم؛ «مواجهه» آقای سعید ابراهیمی فر که دو پلان بازی کردم، «به رنگ ارغوان» آقای ابراهیم حاتمی کیا که یکی دو پلان و در «بوی بهشت» حمیدرضا محسنی هم یک سکانس بازی کردم.
مازیار میری: فکر می کنی تا به حال در سینما، درست انتخاب شده ای؟
نه، فکر می کنم برخی موارد درست انتخاب شده ام اما بعضی موارد هم درست انتخاب نشدم و خودم هم اشتباه انتخاب کردم.
ممکن است دوباره سراغ کار منشی صحنه بروید تا چهره تان برای مخاطب عام کمرنگ شود؟
من برای منشی صحنه ها و این کار احترام بسیاری قائل هستم چون فکر میکنم به شدت زحمت می کشند؛ البته آن هایی که درست و حرفه ای کار می کنند، زحمت می کشند و بار سنگینی روی دوششان قرار دارد. به همین دلیل دیگر توان این کار را در خودم نمی بینم اما از وقتی دانشجوی کارگردانی بودم، ایده آل فیلم سازی در ذهن داشتم و برای پایان نامه ام هم یک کار هشت دقیقه ای با فضایی غیرعادی ساختم.
چرا تا به حال برای کارگردانی و ساخت فیلم اقدام نکردید؟
مشکل اصلی من نداشتن فیلم نامه و قصه خوب است. چون در خودم دانش نوشتن را نمی بینم ولی توان روتوش کردن دارم و وقتی یک فیلمنامه می خوانم متوجه می شوم کجا کم و زیاد دارد. همیشه دغدغه من یک قصه خوب بوده و ایده ای در ذهنم دارم که دوست دارم درباره آن به شکل خاص یک فیلم بسازم اما نمی دانم چه زمانی.
منبع: انتخاب