زندگی‌نامه آلبر کامو؛ از جوانی و فلسفه تا مهم‌ترین کتاب‌ها

زندگی‌نامه آلبر کامو؛ از جوانی و فلسفه تا مهم‌ترین کتاب‌ها

آلبر کامو در دهه ۱۹۴۰ میلادی به خاطر روزنامه‌نگاری سیاسی، رمان‌ها و مقالاتش شناخته شد. مشهورترین آثار او «بیگانه» و «طاعون»هستند که نمونه‌هایی از ادبیات ابزورد بودند. کامو در سال ۱۹۵۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شد و در ۴ ژانویه ۱۹۶۰ در بورگوندی فرانسه درگذشت؛ اما آثار او و تاثیراتش تا به امروز در جهان اطراف ما دیده می‌شود.

کد خبر : ۲۲۴۸۱۴
بازدید : ۶۱

در دوران مدرن، بشر با دغدغه‌های جدیدی روبرو شده بود و نویسندگان و فیلسوف‌های جدید به دنبال جواب‌های تازه‌ای برای سوالات بشر بودند. آلبر کامو یکی از این فیلسوفان و نویسندگان جدید بود که آثار او تاثیر مهمی بر روی دنیای مدرن گذاشت و خواندن زندگی‌نامه آلبر کامو به ما می‌تواند این دیدگاه را بدهد که او چگونه توانسته به این نقطه مهم برسد. آلبر کامو در دهه ۱۹۴۰ میلادی به خاطر روزنامه‌نگاری سیاسی، رمان‌ها و مقالاتش شناخته شد. مشهورترین آثار او «بیگانه» و «طاعون»هستند که نمونه‌هایی از ادبیات ابزورد بودند. کامو در سال ۱۹۵۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شد و در ۴ ژانویه ۱۹۶۰ در بورگوندی فرانسه درگذشت؛ اما آثار او و تاثیراتش تا به امروز در جهان اطراف ما دیده می‌شود.

زندگی‌نامه آلبر کامو؛ عصیان‌گر دنیای مدرن

ابتدای زندگی آلبر کامو

8

زندگی‌نامه آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در شهر الجزیره با تولد او آغاز می‌شود. او در خانواده‌ای فقیر از طبقه کارگر و تحت سلطه‌ی مادربزرگی سختگیر بزرگ شد. او هرگز پدرش را که یه سال پس از تولدش در آغاز جنگ جهانی اول در میدان جنگ کشته شده بود نشناخت. مادرش که بسیار دوستش داشت، نیمه‌کر و بی‌سواد بود. در طول زندگی‌اش، او ارتباطی فوق‌العاده نزدیک با مادرش داشت که بخاطر شرایط آن‌ها فراتر از ارتباط معمولی فرزند و والدین بود. او و برادرش، لوسیان، در یک خانواده‌ی بزرگ، که عمویی نیز به آن پیوسته بود، در آپارتمانی کوچک در یکی از مناطق کارگری الجزیره زندگی می‌کردند.

به لطف توجه نزدیک معلمان دبستان و دبیرستانش و علی‌رغم همه مشکلات، او توانست به تحصیلات خود ادامه بدهد و در سال ۱۹۳۵ مدرک کارشناسی ارشد فلسفه را از دانشگاه الجزیره با پایان‌نامه‌ای بلندپروازانه با عنوان «متافیزیک مسیحی و نئوپلاتونیسم» دریافت کند. دغدغه‌های عمیق فرهنگی و سیاسی فوق او باعث شد که آلبر کامو به حزب کمونیست ملحق بشود؛ اما این حزب در پس از ابراز تردیدها و انتقادهای فزاینده‌ی او در مورد ایدئولوژیک‌های حزب او را اخراج کرد. این رویداد نشان از طرز تفکر آلبر کامو داشته است که بعدتر در درک جهان‌بینی او مهم می‌شود. آلبر کامو مخالف دنبال کردن کورکورانه باورهای مشخص بود و به زیر سوال بردن همه‌چیز در راستای رسیدن به حقیقت اعتقاد داشت.

آغاز کارهای هنری

9

در پاییز  ۱۹۳۵ بخش هنری زندگی‌نامه آلبر کامو آغاز شد. او گروه تئاتری دانشجویی به نام تئاتر دو تراوای (تئاتر کارگری) را ایجاد و کارگردانی کرد. در اکتبر ۱۹۳۷، پس از جدایی از حزب کمونیست، نام آن به تئاتر دو لِکیپ (تئاتر گروهی) تغییر یافت تا آن‌ را از باورهای کمونیستی آن موقع جدا کند. هدف این گروه تئاتری جوان، ارائه نمایشنامه‌های مشهور جهانی با قیمت مناسب به مردم محروم الجزیره بود.

یکی از نمایش‌های تبلیغاتی او با عنوان «شورش در آستوریاس»، که یک اثر خلاقانه مشترک بود هرگز اجرا نشد؛ زیرا مقامات آن موقع اطمینان حاصل کردند که این گروه تئاتری نتواند آن را اجرا کند. این نمایش جمعی با پیام‌های زیر متن سیاسی خود، تأیید دیگری بر اولویت همیشگی کامو برای کار گروهی بود. فعالیت‌های هنری، سازمانی و پرهزینه این گروه تئاتری به آلبر کاموی نمایشنامه‌نویس که علاوه بر نویسنده، کارگردان و گاهی بازیگر آنها بود، تجربه‌ای جامع و استثنایی ارائه داد.

فوتبال، سِل و تلاش برای درآمد

10

کامو از دوران مدرسه‌ی خود، عاشق ورزش، به‌خصوص فوتبال بود. ورزش فوتبال اهمیت زیادی در جهان‌بینی آلبر کامو دارد و چندین عنصر کلیدی را برای شکل‌گیری ارزش‌های اخلاقی او که آن را در آثارش می‌بینیم نیز فراهم کرد. جالب است بدانید که موفقیت‌های او در دوران نوجوانی در فوتبال به اندازه دیگر موفقیت‌های او در نویسندگی و هنر در زندگی‌نامه آلبر کامو ارزشمند است. او به عنوان دروازه‌بان شهرت زیادی داشت و حتی به عنوان یکی از اعضای یک تیم فوتبال مهم الجزایری بازی می‌کرد. او همچنین شناگر ماهری بود؛ اما آلبر کامو در سن ۱۷ سالگی به سل مبتلا شد. بیماری‌ای که در طول زندگی او را ضعیف کرد و باعث شد که از سر اجبار بازی حرفه‌ای فوتبال را برای همیشه کنار بگذارد.

آلبر کامو برای تأمین مخارج زندگی مجبور بود در مشاغل مختلفی کار کند، از جمله کارهای اولیه او به‌عنوان یک روزنامه‌نگار مشتاق در روزنامه محلی، «الژر رپوبلیکن» بود. او به‌سرعت از سمت خبرنگار تحقیقی به سردبیر ارتقا یافت. در سال‌های ۱۹۳۷ و ۱۹۳۹ به ترتیب، دو مقاله‌ی پرشور امیدوارکننده، «لَنور اِ لُون‌درو» (بین دو دنیا) و «نوس» (عروسی‌ها) را در روزنامه الجزیره منتشر کرد. دیدگاه‌های سیاسی مترقی او که ضد استعماری تلقی می‌شد، از جمله دلایل این بود که این روزنامه در آغاز جنگ جهانی دوم، قربانی سانسور دولت محلی محافظه‌کار شد و به همین دلیل، در مارس ۱۹۴۰ به پاریس مهاجرت کرد و برای اولین بار در طول زندگی‌نامه آلبر کامو، او در خارج محل زندگی که در آن بزرگ شده بود قرار گرفت. کامو پیش از آن با دختری جوان به نام سیمون‌هیه ازدواج کرد که پس از دو سال بخاطر خیانت به شکلی دردناک جدا شدند.

او در دسامبر ۱۹۴۰ با فرانسیس فور ازدواج کرد که البته هیچ‌گاه ازدواج‌شان را به شکل رسمی ثبت نکردند زیرا آلبر کامو به قوانین ازدواج دیگر باور نداشت و آن را روندی غیرطبیعی برای پیوند عاشقانه می‌دانست. پاریس یک مرکز عالی و فرهنگی و فکری برای یک نویسنده‌ی جوان و جویای نام بود. با این حال، کامو هرگز ریشه‌های مربوط به شمال آفریقایی بودن خود را فراموش نکرد و همیشه خود را در کلان‌شهر فرانسه مانند غریبه‌ای غربت زده احساس می‌کرد. اما دقیقا در همین نقطه زندگی‌نامه آلبر کامو بود که او پیش‌نویس‌های اولین آثار مهم خود را به گالیمار، انتشارات برجسته‌ی فرانسه، ارائه داد که باعث شد او تبدیل به یکی از بهترین نویسندگان تاریخ بشود. دو اثری که در این زمان از او چا شد «لِترانژِ» (بیگانه) و «لمیت دو سیزیف» (اسطوره‌ی سیزیف) بود که هر دو شاهکارهای آلبر کامو هستند. این رمان و مقاله‌ی فلسفی در طول اشغال آلمان در سال ۱۹۴۲، زمانی که سهمیه‌بندی کاغذ بسیار شدید بود، منتشر شدند.

کامو در جنگ جهانی دوم

11

بیماری سل درد بزرگی در زندگی‌نامه آلبر کامو است. وضعیت سلامت ناپایدار او مانع از تدریس در مدارس دولتی می‌شد. به همین دلیل هم بود که پیش‌تر در الجزیره، اجازه نیافته بود که به‌ عنوان معلم دبیرستان فعالیت کند. در آن زمان به‌جز روزنامه‌نگاری، تدریس تنها شغل پردرآمدی بود که برای فارغ‌التحصیل جوان فلسفه در دسترس بود؛ اما غریزه به او می‌گفت که در نهایت واقعاً نمی‌خواهد بخشی از سیستم آموزشی فرانسه باشد. بنابراین از شروع به کار به‌عنوان معلم در سمتی که در ابتدا پیشنهاد شده بود و پذیرفته بود، خودداری کرد. البته او چندین بار از استعداد ذاتی خود به‌عنوان یک مربی با دادن کلاس‌های خصوصی زمانی که برای امرار معاش به پول نیاز داشت، استفاده کرده بود. همین موانع جدی سلامتی نیز مانع از پیوستن او به ارتش فرانسه در آغاز جنگ جهانی دوم شد. او روشی جایگزین برای مشارکت نظامی پیدا کرد.

ایجاد یک روزنامه‌ی مخفی به نام «کومبا» (مبارزه) که به‌صورت دستی توزیع می‌شد، راه کامو برای مشارکت در مقاومت فرانسه در جنگ جهانی بود. پس از آزادی پاریس در اوت ۱۹۴۴، این روزنامه‌ی مخفی، با همان نام «کومبا» و با کامو به‌عنوان سردبیر، به یکی از پرخواننده‌ترین روزنامه‌های روزانه تبدیل شد. سرمقاله‌های الهام‌بخش و درخشان او که هدف آن تزریق اخلاق به سیاست جمهوری چهارم نوظهور بود، تا به امروز به‌عنوان منابعی برای نقل قول‌های سیاسی و روزنامه‌نگاری به‌طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرند و از تاثیرات مهم کامو در دنیا هستند. در همان سال بود که او با انتشار «کالیگولا» و  «سوءتفاهم»، به‌عنوان نمایشنامه‌نویس نیز نامی برای خود دست و پا کرد. در واقع با اینکه به کار خود به‌عنوان رمان‌نویس و مقاله‌نویس ادامه می‌داد، همچنان هنر تئاتر را به‌عنوان مکان و فعالیت مورد علاقه‌ی خود اعلام کرد.

موفقیت ادبی

12

سال ۱۹۴۵ سال تولد دوقلوهای ژان و کاترین بود که نقطه مهمی در زندگی‌نامه آلبر کامو بودند؛ اما با این‌حال حتی زمانی که بچه‌های او متولد شدند او ازدواج خودش را رسمی نکرد. اگرچه در نهایت «بیگانه» به پرفروش‌ترین اثر او در فرانسه تبدیل شده بود، اما رمان دوم او، «طاعون»، که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد، به اولین رمان پرفروش بین‌المللی او تبدیل شد.

در آن زمان، کامو خود را به‌عنوان یکی از امیدوارکننده‌ترین نویسندگان فرانسوی و عضوی رقابتی از روشنفکران ساحل چپ پاریس که شامل ژان پل سارتر، ریمون آرون و فرانسوا موریاک نیز می‌شد، تثبیت کرده بود. با وجود تمام این موفقیت‌ها، او هرگز در فرانسه احساس راحتی نمی‌کرد؛ شهری که در آن از آفتاب شمال آفریقایی که در آن بزرگ شده بود دور افتاده بود و اغلب به‌عنوان یک غریبه تلقی می‌شد.

این ناراحتی و مشکلات افراد و حزب‌ها با آلبر کامو در دهه‌های ۵۰ و بعد از آن، به‌ویژه پس از آن‌که مقاله‌ی فلسفی دوم او، «عصیان‌گر» در اوج جنگ سرد منتشر شد توسط چپ و  ژان پل سارتر رد شد، تشدید یافتند. از نظر اکثر اعضای چپ فرانسه، در زمانی که حزب کمونیست سازمان سیاسی غالب در فرانسه بود، کامو در مقاله‌ی خود با کنار هم قرار دادن و رد دو سیستم سیاسی کمونیسم و فاشیسم گناهی نابخشودنی مرتکب شده بود.

در سال ۱۹۵۶، رمان طنزآمیز سوم کامو، « سقوط»، در میان طرفدارانش سوءتفاهم گسترده‌ای ایجاد کرد. به دلیل مفاهیم کتاب مقدس در عنوان، برخی از خوانندگان فکر می‌کردند که کامو در آستانه‌ی یک تغییر مذهبی است؛ اما سارتر که پیش از این با او مخالفت‌ شدید داشت، این رمان او را تحسین کرد که نشان از رابطه خاص سارتر و کمشکش‌هایش با او در طول زندگی‌نامه آلبر کامو دارد.

حتی قبل از جایزه نوبل ادبیات ۱۹۵۷، جنگ استقلال الجزایر (۱۹۵۴-۱۹۶۲) او را به یک بحران عمیق شخصی فرو برد که در نهایت منجر به سکوت او در مورد این موضوع دشوار و بسیار شخصی شد. او تلاش ناموفقی برای ارائه راه‌حل سازشی در سخنرانی‌ها و مقالات خود انجام داد که در واقع طرحی از نوع مناسب حکومت برای الجزایر را ارائه می‌کرد. کامو هرگز شاهد نتیجه اجتناب‌ناپذیر مبارزات محل تولدش نشد. زمانی که بالاخره در سال ۱۹۶۲، الجزایر به کشوری مستقل تبدیل شد.

پایان زندگی آلبر کامو

13

در اواخر دهه‌ی پنجاه نزدیک به پایان غیرمنتظره و زودهنگام زندگی‌اش، او عملاً مطمئن بود که با حمایت آندره مالرو، وزیر فرهنگ وقت فرانسه، مدیریت یک تئاتر مشهور پاریسی را به دست خواهد آورد. او همچنین روی رمان بلندپروازانه‌ی بعدی خود، «لو پرمیه اوم» (اولین انسان) کار می‌کرد. در حالی که یکی از مضامین اصلی آن جستجوی پدری غایب است، جای تعجب نیست که این اثر گذشته‌نگر به مادرش تقدیم شده است. این اثر که قرار بود پروژه‌ای بلندپروازانه با ابعاد تولستویی باشد، ویژگی‌های آثار خودزندگی‌نامه‌ای و چندنسلی را در قلمرو وسیعی با هم ترکیب می‌کرد. پس از آن‌که نسخه دست‌نویس صفحات ناتمام او توسط دخترش، کاترین جمع آوری شد و در سال ۱۹۹۴ پس از مرگش منتشر شد، بلافاصله به یک اثر پرفروش جهانی تبدیل شد که به بسیاری از زبان‌ها ترجمه شده است.

در ۴ ژانویه ۱۹۶۰، آلبرت کامو سرنشین صندلی جلو یک خودروی اسپرت بود که توسط دوستش میشل گالیگار رانده می‌شد. آنها در راه بازگشت به پاریس بودند. او صفحات پراکنده‌ی نسخه‌ی ناتمام «اولین انسان» را در کیف خود حمل می‌کرد. هنگامی که خودروی پرسرعت به درختی برخورد کرد، تمام افرادی که در خودرو بودند او به‌طور آنی جان باختند. کامو  در آن زمان ۴۷ ساله بود. مرگ ناگهانی و وحشیانه‌ی او موجی از شوک را در سراسر جهان فرستاد که چندین روز در گزارش‌های گسترده‌ی مطبوعات جهانی و سایر رسانه‌ها طنین‌انداز شد.

جهان‌بینی کامو

پس از روایت کردن زندگی‌نامه آلبر کامو، باید به تحلیل و بررسی جهان‌بینی او بپردازیم. بسیاری آلبر کامو را به اشتباه در کنار نهلیسیت‌ها (پوچ‌گرایان) یا اگزیستانسیالیست‌ها (هستی ‌گرایان) قرار می‌دهند که یک دسته‌بندی بسیار اشتباه است. حتی خود کامو از این دسته‌بندی‌هایی که برای او قرار می‌دادند متعجب بود. آلبرکامو مفهوم جدیدی را در فلسفه مطرح کرد با نام «ابزوردیسم» که معنای آن «پوچ انگاری» می‌شود. در قلب فلسفه‌ی کامو، مفهوم پوچی قرار دارد که از تضاد بین میل انسان به اهمیت دادن، درک نظم و وضوح در رویدادهای جهان از یک سو و جهان خاموش، غیرعقلانی و بی‌تفاوت در سوی دیگر، ناشی می‌شود.

زمانی که ما سعی می‌کنیم جهان اطراف خود را درک، تحلیل و پیش‌بینی کنیم ولی زمانی که جوابی برای اتفاقات پیدا نمی‌کنیم دچار سردرگمی می‌شویم. این تنش جنبه‌ای اساسی از تجربه‌ی انسانی است؛ زیرا افراد به‌طور مداوم به‌دنبال هدف در زندگی هستند، علی‌رغم فقدان معنایی ذاتی در جهان هستی. این موضوع پیش از آن در دوران قدیم با عنوان آفریدگار پاسخ داده می‌شد. زندگی پیش از دوران مدرن، کاملا در اختیار تصمیمات خداوند بررسی و تحلیل می‌شد؛ به طوری که هر اتفاقی می‌افتاد، پاسخ آن را در تصمیمات پروردگار تحلیل می‌کردند. اما در دوران مدرن، انسان به این جواب راضی نمی‌شد و آلبر کامو در پاسخ در تلاش انسان برای درک هستی نظریه‌های مهمی ارائه داده است.

عصیان به‌عنوان پاسخی به پوچی

14

کامو استدلال می‌کند که پاسخ مناسب به پوچی، نه خودکشی یا ناامیدی، بلکه عصیان است. این عصیان، رویارویی مداوم و شجاعانه با پوچی است و شامل امتناع از تسلیم شدن به نیست‌انگاری، رد امیدهای کاذب و جستجوی مداوم معنا می‌شود. این از طریق عمل عصیان است که افراد وجود خود را تأیید می‌کنند و حس آزادی و هویت شخصی را به‌دست می‌آورند در «اسطوره‌ی سیزیف»، کامو در مورد چگونگی این موضوع بحث می‌کند که با وجود اشتیاق ما به اهمیت و درک، اغلب جهان را غیرعقلانی و آشفته می‌یابیم. او می‌گوید که ما هرگز در خود زندگی معنایی را که می‌جوییم، نخواهیم یافت.

این امر به این مفهوم منجر می‌شود که زندگی ممکن است ذاتاً بی‌معنا باشد؛ اما کامو پیشنهاد می‌کند که به‌جای تسلیم شدن به ناامیدی یا جستجوی امید کاذب از طریق باورهای مذهبی یا فلسفی، باید وضعیت پوچ وجود انسان را بپذیریم. او اسطوره‌ی یونانی سیزیف را مثال می‌زند. مردی که به غلتاندن سنگی به بالای تپه‌ای محکوم شده است؛ فقط برای اینکه هر بار که به نوک قله می‌رسد سنگ دوباره به پایین بغلتد. کامو نتیجه می‌گیرد که مانند سیزیف، ما باید شادی را در خود مبارزه بیابیم، نه در امید رسیدن به حل و فصل نهایی و این تنها راه زنده ماندن در این دنیای ابزورد است.

مجازاتی که سیزیف گرفتار آن شد نماد کار پوچ و بی‌معنا است. این پوچی به خاطر تکرار ابدی یک فعالیت مشخص نیست؛ بلکه به علت بی‌نتیجه بودن این فعالیت است. هر بار که سنگ به پایین کوه می‌غلتد، همه چیز به نقطه صفر بازگشته و مانند گذشته است؛ جز این که سیزیف فرسوده‌تر از قبل است. این بیهودگی رسیدن به قله به اندازه‌ای است که قلب هر فردی را به درد بیاورد. باید سیریف را شاد پنداشت.

آثار آلبر کامو

زندگی‌نامه آلبر کامو مملو از تنوع آثار خلق شده توسط او در طول زندگی کوتاهش است. از رمان گرفته تا مقالات فلسفی و نمایشنامه و حتی نامه‌های او که شهرتی بسیار داشتند.

۱- بیگانه (رمان)

«بیگانه» قطعا مشهورترین اثر در طول زندگی‌نامه آلبر کامو است. اثری که بیش از ده بار مختلف توسط مترجم‌ها در ایران ترجمه شده است و همچنان جزو پرفروش‌ترین کتاب‌ها در تمام دوران است. داستان در مورد مورسو است؛ یک الجزایری کاملا بی‌تفاوت نسبت به زندگی که حتی در مورد مرگ مادرش نیز حسی ندارد.

۲- طاعون (رمان)

«طاعون» یکی از شاهکار‌های ادبی آلبر کامو است. کتابی که در مورد یک بیماری همه‌گیر است و در میان مرگ و میر‌های این کتاب، ما مباحث عمیق فلسفی در مورد ذات بشر و دیدگاهش به دنیا را مشاهده می‌کنیم. بسیاری از افراد اگر دوران کرونا را به یاد داشته باشند، با این کتاب همذات‌پنداری زیادی خواهند داشت.

۳- سقوط (رمان)

یکی دیگر از شاهکارهای آلبر کامو که داستانی جالب با زبانی طنزآمیز دارد رمان «سقوط» او است. این رمان در مورد وکیلی است که از نظر خودش خیلی زندگی درستی دارد و فردی نیکوکار است و نسبت به خودش دیدگاه والایی دارد؛ تا زمانی که افتادن یک زن از روی پل درون آب را مشاهده می‌کند و بی‌تفاوت می‌گذرد و بخاطر این اتفاق سقوط شخصیت او آغاز می‌شود.

۴- مرگ خوش (رمان)

آلبر کامو «مرگ خوش» را در دوران جوانی خود و پیش از رمان «بیگانه» نوشته‌است اما این کتاب هرگز در زمان حیاتش منتشر نشد. این رمان ۱۷ سال بعد از مرگ کامو به چاپ رسیده‌است، در حالیکه در ۲۵ سالگی کتاب را نوشته بود. این کتاب در مورد مردی است که پس از ارتکاب به قتل به سراغ خوشبخت شدن می‌رود. نکته‌ای که این کتاب را از دیگر آثارش متفاوت کرده این است که شخصیت‌های کامو معمولا به یک جهان‌بینی پوچ می‌رسند ولی این اتفاق برای این شخصیت او رخ نمی‌دهد.

۵- آدم اول (رمان)

اثر به اتمام نرسیده‌ی آلبر کامو که بسیاری آن را شاهکار نیمه‌تمام او می‌دانند که مستقیما به زندگی‌نامه آلبرکامو مربوط می‌شود. این کتاب با کوشش دخترش کاترین در نهایت به چاپ رسید و حتی پرفروش نیز بوده است.

۶- کالیگولا (نمایشنامه)

این نمایش بر پایه زندگی کالیگولا، سومین امپراتور روم نوشته شده‌است که در ۲۱ سالگی بر تخت امپراتوری نشست و در سال ۴۱ میلادی کشته شد. نمایش نشان می‌دهد که کالیگولا، امپراتور جوان رومی، با مرگ خواهرش، دروسیلا، که معشوقه‌اش نیز بود دچار پریشان‌احوالی می‌شود. در بیان حوادث از دیدگاه کامو، کالیگولا نهایتاً به‌طور عمد زمینه قتل خود را فراهم می‌کند. این نمایشنامه بازتابی از جهان‌بینی‌های آلبر کامو را همچنان در خود دارد و از شاهکارهای کامو تلقی می‌شود.

۷- سوءتفاهم (نمایشنامه)

این نمایشنامه یک تراژدی کامل است. داستانی که از میان یک سوءتفاهم پیش آمده، شخصیت‌های خود و جهان بینی‌های آن‌ها را تحلیل می‌کند. این نمایشنامه نیز از شاهکارهای آلبر کامو است و بهترین راه خواندنش این است که بدون هیچ آگاهی از داستان آن را بخوانید.

۸- حکومت نظامی (نمایشنامه)

نمایشنامه‌ی «حکومت نظامی» یک اثر پیش گویانه و شاعرانه و بازتابی از آینده‌ای پسا‌آخرالزمانی است و شهری را به تصویر می کشد که مجبور به سکوت و اطاعت بی قید و شرط از شخصیتی به نام «طاعون» شده است؛ به حدی که حتی حق ندارند در مورد دیدن یک ستاره‌ی دنباله‌دار حرفی بزنند.د

۹- افسانه سیزیف (مقاله فلسفی)

این کتاب از مهم‌ترین آثار زندگی‌نامه آلبر کامو است که جهان‌بینی او را در مورد مبحث «ابزوردیسم» مطرح می‌کند. او در این کتاب مطرح می‌کند که فقط یک سوال فلسفی مهم وجود دارد و آن هم خودکشی است. او در این کتاب با مثال زدن اسطوره یونانی سیزیف سعی دارد که در مقابل پوچی جهان پاسخی بدهد.

۱۰ عصیان‌گر (مقاله فلسفی)

«عصیان‌گر» یا «انسان طاغی» اثر مهم دیگری از دیدگاه‌های فلسفی آلبر کامو است. آلبر کامو با بررسی شورش و طغیان ، که ممکن است در چهارچوب شخصی و اجتماعی یک پدیده تلقی شود، چندین شخصیت و جنبش ضد فرهنگ از تاریخ اندیشه و هنر غرب را بررسی می کند و به اهمیت هر یک در پیشرفت کلی انقلاب نور می‌تاباند. اندیشه و فلسفه ی این اثر مورد توجه مداوم قرار گرفته و بر فلاسفه و نویسندگان مدرن تأثیر خود را گذاشته است.

منبع: خبرآنلاین

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید