عصبانیت کیهان از پیام‌های تسلیت برای درگذشت بهرام بیضایی و کامران فانی

عصبانیت کیهان از پیام‌های تسلیت برای درگذشت بهرام بیضایی و کامران فانی

سنجیده‌ترین واکنش نسبت به مرگ بهرام بیضایی از جانب دولتمردان «سکوت» بود اما دولتمردان چهاردهم بار دیگر نشان دادند دچار ضعف مفرط در بنیان‌های فکری و فرهنگی هستند و کنش‌های‌شان صرفا از روی جوزدگی صورت می‌گیرد.

کد خبر : ۲۷۸۵۰۹
بازدید : ۴۶

روزنامه کیهان در اخبار ویژه خود به پیام تسلیت دولتی‌ها در پی درگذشت بهرام بیضایی واکنش نشان داد.

به گزارش فرارو، در این بخش آمده است: دولت چهاردهم هویت و قوه عاقله فرهنگی ندارد؛ این را می‌شود از پیام‌های تسلیت این روزهای دولتمردان دید. آن‌ها بدون هیچ شناختی از جریان‌شناسی فرهنگ ایران به خصوص در سال‌های پس از انقلاب و بدون هیچ ذهنیت مؤلفی در حوزه فرهنگ و هنر، واکنش‌هایی مقلدانه در سطح دلباختگان چهره‌ها (سلبریتی‌ها) در شبکه‌های مجازی از خود نشان می‌دهند. 

پس از سراسیمگی رئیس‌جمهور و دیگر دولتمردان در صدور پیام تسلیت برای مرگ کامران فانی، آن‌ها روز گذشته در صدور پیام تسلیت برای مرگ بهرام بیضایی یک بار دیگر دستپاچه شدند و گوی سبقت را از یکدیگر ربودند. دست‌کم پنج مقام رسمی دولت که ارتباط چندانی هم با حوزه فرهنگ و هنر نداشتند طی بیانیه‌هایی جداگانه این ضایعه (!) را تسلیت گفتند.

معلوم نیست معاون اجرائی رئیس‌جمهور، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم، دستیار اجتماعی و رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت چه سنخیتی با این حوزه داشته‌اند که وظیفه خود دانسته‌اند بدون شناخت کافی از متوفی و جریان ضدفرهنگی حامی او در این موضوع ورود کنند.

از طرف دیگر روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز به سوگواری برای بهرام بیضایی پرداخته و مثل همیشه مرگ او در خارج از کشور را دستمایه خودتحقیری قرار داده‌اند. 

کیهان معمولا بنا ندارد به سوابق افراد تازه درگذشته بپردازد اما با توجه به واکنش تعجب‌برانگیز دولتمردان مناسب دانستیم گوشه‌ای از سوابق بهرام بیضایی را مرور کنیم. بیضایی که در خانواده‌ای بهائی متولد و بزرگ شده بود، پیش از انقلاب ارتباطات وثیقی با رژیم پهلوی به خصوص دفتر فرح داشت و برای دفاتر فیلم‌سازی وابسته به اشرف پهلوی و برادران رشیدیان (از عوامل کودتای ۲۸ مرداد) کار می‌کرد. بیضایی حتی متقاضی استخدام در ساواک شد اما با نظر منفی مدیران مربوطه به آرزویش نرسید! 

با این حال و با نظر خطاپوش جمهوری اسلامی، او پس از پیروزی انقلاب هم به فعالیت پرداخت و عمده کارنامه کاری خود را در این مقطع به ثبت رساند. علی‌رغم این رواداری، بیضایی همواره مدعی بود به دلیل بیکاری و محدودیت‌ها ناگزیر از مهاجرت به آمریکا شده، و سال ۹۹ در اظهاراتی خلاف واقع مدعی شد ۳۰ سال در ایران شغلی نداشته و بیکار بوده است!

 

این در حالی است که وی طی ۳۰ سالی که اظهار داشت بیکار بوده (یعنی سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۸۹ که مهاجرت کرد) بیش از ۴۰ کتاب (اعم از فیلمنامه و نمایشنامه و گفت‌وگو و مقاله) منتشر نمود، شش نمایشنامه به روی صحنه برد، هشت فیلم کوتاه و بلند ساخت و به اکران عمومی درآورد، هشت فیلم کارگردانان دیگر را تدوین کرد و چهار فیلمنامه برای سایر فیلمسازان نوشت، از جمله فیلمنامه اولیه «روز واقعه» که شامل بسیاری از تحریفات در مورد تاریخ اسلام بود ولی با اقدام برخی مسئولین سینمایی وقت، توسط مرحوم صفایی حائری (ع. ص) اصلاح شد.

چنانچه بارها خود بیضایی اذعان داشت، فیلم «روز واقعه» به هیچ‌وجه به فیلمنامه‌ای که او نوشته بود، شباهت ندارد! او همچنین مؤسسه تولید و پخش فیلم به نام «لیسار» تاسیس نمود و در برخی از دانشکده‌ها و آموزشگاه‌های هنری به تدریس مشغول بود. این حجم از فعالیت گسترده او پس از انقلاب در حالی بود که بیضایی در سال‌های پیش از انقلاب تنها ۳ نمایش روی صحنه برد و ۶ فیلم بلند و کوتاه ساخت! 

بیضایی نیز مانند اغلب عناصر جریان شبه‌روشنفکری سکولار، بیگانه با مردم و حتی متنفر از مردم ایران بود. او اگر چه خود را بیش از آنکه بهائی بداند، لاییک می‌دانست اما همواره به دفاع از بهائیت و خانواده بهائی خود می‌پرداخت و در این زمینه از مردم ایران که فرقه ضاله بهائیت را فرقه‌ای ضد دین و دست‌ساز استعمار می‌دانستند، کینه داشت.

او طی گفت‌وگویی در سال ۱۳۹۹ با رسانه دولتی آمریکا (رادیو فردا) به صراحت مردم ایران را متهم به سانسور و فشار بر خودش، فیلم‌ها، خانواده و خاندانش کرد و با عصبانیت از مردم گفت: «[سانسور در زندگی من] از همان روز یا نیمه شبی که به دنیا آمدم و گریه می‌کردم [شروع شد]، احتمالاً برای همین گریه می‌کردم… از وقتی خودم را شناختم با رفتارهای غیرمعمول [مردم] با خودم روبه‌رو شدم، چه به‌خاطر عقاید پدر و مادرم و چه به‌خاطر رنگ چشمم و چه به‌خاطر نوع حرف زدنم…» «هرکس را دور و بر خود نگاه می‌کردم، طرد شده بود.»

همین نگاه بدبینانه و نفرت‌آور بیضایی به مردم ایران در آثارش هم بروز داشت تا جایی که برخی کارشناسان، فیلم «باشو غریبه کوچک» او را بیش از آنکه فیلمی ضد جنگ بدانند اثری ضدمردم ارزیابی کردند که نگاهی متفرعن و متکبرانه به مردم ایران داشت. 

سنجیده‌ترین واکنش نسبت به مرگ بهرام بیضایی از جانب دولتمردان «سکوت» بود اما دولتمردان چهاردهم بار دیگر نشان دادند دچار ضعف مفرط در بنیان‌های فکری و فرهنگی هستند و کنش‌های‌شان صرفا از روی جوزدگی صورت می‌گیرد؛ و یا شاید آن‌ها آن‌قدر پایگاه اجتماعی خود را سست و ناچیز می‌بینند که برای کسب اعتبار اجتماعی ناگزیر به آویزان شدن از چهره‌ها (سلبریتی‌ها) می‌شوند. 

لازم به یادآوری است چندی پیش نیز رئیس‌جمهور و برخی دیگر از دولتمردان برای مرگ کامران فانی پیام تسلیت صادر کرده بودند. کامران فانی نیز از عناصر فرقه ضاله بهائیت بود که با دست بردن در شناسنامه‌اش نام خود را از «رضوان» به «کامران» تغییر داد تا رد او در اسناد گذشته پنهان شود.

کامران فانی همسو با خط مشی بهاییان برای تحریف تاریخ و جعل روایات تاریخی به نفع خود، متولی انتشار دایره‌المعارفی بود که توسط یکی دیگر از خانواده‌های بهائی سرشناس تأمین مالی می‌شد.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید