جنـایت به خاطر پول آب و برق

روز حادثه او را سوار خودرو کرده و به اطراف ورامین بردیم ابتدا با هم حرف زدیم، اما در نهایت درگیرشدیم. کارگرم دستان «فرهاد» را گرفت و من طنابی را که در خودرو داشتم به دور گردنش پیچیدم و او خفه شد برای اینکه راز این جنایت مخفی بماند جسدش را با بنزین سوزاندیم و بعد بقایای جسد را دفن کردیم. سپس کیف او که یک چک و یک گوشی تلفن همراه داخلش بود سرقت کردیم، چک را من بردم و گوشی را به کارگرم دادم.

کد خبر : ۶۵۴۴۶
بازدید : ۸۵۸
مرد جوان که با همدستی کارگرش سناریوی قتل شریک مالی‌اش را طراحی کرده بود برای اینکه راز جنایت مخفی بماند با یک دبه بنزین جسد را به آتش کشید. صبح دیروز این متهمان در شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست متین راسخ پای میز محاکمه ایستادند.

رسیدگی به این پرونده از سال ۹۵ وقتی شروع شد که مرد جوانی با پای خودش به اداره پلیس رفت و راز جنایتی را که هفت ماه پیش با همدستی کارگرش مرتکب شده بود برملا کرد.

«فرخ» به افسرپلیس گفت:« از اسفند ۹۴ وقتی شریک مالی‌ام که در یک سوله باهم کارمی کردیم هزینه انشعاب آب و برق را پرداخت نکرد با هم اختلاف پیدا کردیم تا اینکه هر روز این اختلافات بیشتر شد... برای همین با همدستی کارگرم تصمیم به قتل او گرفتیم. روز حادثه او را سوار خودرو کرده و به اطراف ورامین بردیم ابتدا با هم حرف زدیم، اما در نهایت درگیرشدیم. کارگرم دستان «فرهاد» را گرفت و من طنابی را که در خودرو داشتم به دور گردنش پیچیدم و او خفه شد برای اینکه راز این جنایت مخفی بماند جسدش را با بنزین سوزاندیم و بعد بقایای جسد را دفن کردیم. سپس کیف او که یک چک و یک گوشی تلفن همراه داخلش بود سرقت کردیم، چک را من بردم و گوشی را به کارگرم دادم. هفت ماه از این ماجرا گذشت، اما هر روز عذاب وجدان بیشتر آزارم می‌داد و تمام ذهنم را درگیر کرده بود، هر جا می‌رفتم صحنه قتل روبه‌رو‌یم بود برای همین نتوانستم تحمل کنم».
با اعتراف‌های تکان دهنده فرخ، همدست او هم دستگیر شد و هر دو متهم با صدور کیفرخواست به اتهام مشارکت در قتل عمد، جنایت برمیت و سرقت مقرون به آزار صبح دیروز در شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی متین راسخ و با حضور قاضی حسینی - مستشار ارشد دادگاه - تحت محاکمه قرار گرفتند.
در ابتدای جلسه اولیای دم خواستار قصاص متهمان شدند، آنگاه فرخ پشت میز محاکمه ایستاد و در حالی که اتهام‌هایش را قبول داشت، گفت: این کارگرم بود که پیشنهاد قتل فرهاد را داد. من همه اتهام هایم را قبول دارم. سعید هم با انکار اظهارات فرخ گفت: من کارگر ساده‌ای بودم، او از من خواست در این کار کمکش کنم. قبول دارم که در این جنایت حضور داشتم، ولی من فقط دستان مرحوم را گرفتم این فرخ بود که فرهاد را خفه کرد. پس از پایان اظهارات دو متهم، قضات ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور حکم وارد شور شدند.
منبع: ایران
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید