چرا انگیزه‌ای برای کتابخوانی نیست؟

چرا انگیزه‌ای برای کتابخوانی نیست؟

نظام آموزش و پرورش جایگاه اصلی کتابخوان شدن دانش‌آموزان و شکل دادن به سبک زندگی فرهنگی آن‌هاست. آموزش و پرورش در شرایط فعلی از درونمایه غنی برخوردار نیست. من این را بر اساس تجربه ده سال همراهی با فرزند خودم در این نظام آموزش و پرورش و شنیدن شکایت همکارانم و کسانی که برایم درباره این موضوع در فضای مجازی می‌نویسند بیان می‌کنم.

کد خبر : ۶۶۲۷۴
بازدید : ۱۰۳۹
چرا انگیزه‌ای برای کتابخوانی نیست؟
مشغله و دغدغه جوان‌های امروز در مقایسه با نسل‌های قبل تفاوتی فاحش دارد. یکی از این دغدغه‌ها که برای جوان‌های قدیم ارزش و اهمیت بالایی داشت مطالعه و خواندن کتاب‌هایی بود که هر کدام دنیای متفاوتی را ترسیم می‌کردند در حالی که هرچه پیش‌تر آمدیم این علاقه‌مندی کمرنگ و کمرنگ‌تر شد.
دکتر محمد فاضلی - جامعه شناس و مدرس دانشگاه - که از منظر دیگر جامعه شناس‌های ایران نیز با کتاب سر و کار ویژه تری دارد در گفت‌و‌گوی کوتاه پیش رو به این موضوع می‌پردازد.

عید نوروز تعدادی کتاب معرفی کردید و پیشنهاد خواندن آن‌ها را دادید؛ استقبال چطور بود؟ چه واکنش‌هایی دریافت کردید؟
تعداد افرادی که برایم بازخورد فرستادند و برای مثال گفتند کتابی از آن مجموعه را خریده یا خوانده‌اند، زیاد نبود. یادداشتی که در آن کتاب‌ها را معرفی کرده بودم تا به امروز ۷۶ هزار بار روی کانال «دغدغه ایران» دیده شده است، اما تعداد کسانی که مطلبی درباره آن یادداشت برایم ارسال کردند به بیست سی نفر هم نمی‌رسد. ا
ین بازخورد کم البته نشان‌دهنده تعداد افرادی نیست که ممکن است آن کتاب‌ها را بواسطه معرفی من خوانده باشند. استقبال از یادداشت‌هایی که در آن کتابی را معرفی می‌کنم زیاد است، یعنی زیاد دیده می‌شوند، ولی هیچ وقت از ناشران نپرسیده‌ام معرفی یک کتاب چه تأثیری روی فروش آن داشته است، ولی مطمئن هستم یکی از علل پایین بودن کتابخوانی، معرفی نشدن کتاب‌هاست.
من خودم از انتشار خیلی کتاب‌ها مطلع نشده‌ام و مدت زمان زیادی بعد از انتشارشان کتاب را یافته‌ام یا به من معرفی شده است.
کتاب هم مثل هر کالای دیگر و حتی بیشتر از بقیه کالاها، باید معرفی شود و‌شان برخی مجلات تخصصی معرفی و مرور کتاب و مجلاتی که در کنار سایر مقالات کتاب هم معرفی می‌کنند، همین است.
افرادی هم هستند که گاه و بی‌گاه از من می‌خواهند کتاب معرفی کنم و همیشه سعی کرده‌ام این کار را انجام دهم.

دانشجو‌های خودتان تا چه حد اهل کتاب خواندن هستند و برای تشویق آن‌هایی که میانه خوبی با کتاب ندارند چه می‌کنید؟
کتابخوان شدن فرآیندی طولانی و شاید چیزی شبیه شکل گرفتن سبک زندگی در فرد است. عادات خواندن در خانواده، شیوه تربیت در مدرسه، فضای عمومی جامعه، ارائه شدن کتاب‌های خوب به فرد در سنین مختلف و بالاخص در دورانی که سبک زندگی فرهنگی و فراغتی فرد در حال شکل‌گیری است و نسبت بین کتاب خواندن و برآورده شدن نیاز‌های فردی بر کتاب خواندن اثرگذار است.
من شرایط امروز جامعه ایران را به لحاظ ظرفیتی که در زمینه هر یک از عوامل مذکور دارد تا بر کتابخوان شدن دانشجویان اثر بگذارد، مثبت تلقی نمی‌کنم.
کتاب‌نخوان شدن دانشجویان - بالاخص در سطح کارشناسی که بعداً بر عادات آن‌ها در تحصیلات تکمیلی هم تأثیر می‌گذارد - محصول تهی‌شدن نظام آموزش و پرورش و نامساعد شدن بقیه شرایط است.
من خیلی به اثرگذار بودن قیمت کتاب بر کم‌خوان شدن مردم اعتقاد ندارم. نظام آموزش و پرورش و کلیت متغیر‌های تربیتی در خانواده و جامعه، کم‌خوان شدن را ایجاد کرده‌اند. دانشجویان من هم عمدتاً از همین فضا تأثیر می‌گیرند و کم‌خوان هستند. دانشجویان معدودی هم هستند که واقعاً اهل خواندن هستند و با شور و شوقی تحصیل می‌کنند و البته تعدادشان بسیار اندک و دیریاب هستند.

چرا انگیزه جوان‌ها برای کتاب خواندن کم شده است؟
پاسخ را در همان سؤال قبلی ارائه کردم. نظام آموزش و پرورش جایگاه اصلی کتابخوان شدن دانش‌آموزان و شکل دادن به سبک زندگی فرهنگی آن‌هاست. آموزش و پرورش در شرایط فعلی از درونمایه غنی برخوردار نیست.
من این را بر اساس تجربه ده سال همراهی با فرزند خودم در این نظام آموزش و پرورش و شنیدن شکایت همکارانم و کسانی که برایم درباره این موضوع در فضای مجازی می‌نویسند بیان می‌کنم.
آموزش و پرورشی که گیر صنعت کنکور افتاده است و تست زدن همه اجزای آن را مثل سرطان در بر گرفته است، مأمن مناسبی برای توسعه کتابخوانی نیست. تیراژ‌های پایین کتاب در برخی موارد نشان‌دهنده همین وضعیت است. این نکته را هم باید مدنظر داشت که تیراژ کتاب تخصصی در همه جهان نسبتاً پایین است، ولی کتاب‌های عمومی‌تر هم در ایران امروز تیراژ‌های بالایی ندارند.
استثنا‌هایی هم هست. برخی مواقع مشاهده می‌کنم کتاب‌هایی با چند ترجمه و بار‌ها چاپ مجدد به بازار می‌آیند. من در چند سال اخیر کتاب‌هایی نظیر «ملت‌ها چرا شکست می‌خورند» یا کتاب «انسان خردمند» را دیده‌ام که به چاپ‌های متعدد رسیده‌اند و فکر می‌کنم به مطالعات دقیق‌تری از جنس جامعه‌شناسی و حتی بازاریابی و اقتصاد کتاب نیاز داریم تا بتوانیم اطلاعات دقیق‌تر و قابل اتکاتری از بازار کتاب ارائه کنیم. چ
ندین بار انتشار برخی کتاب‌ها نشان می‌دهد ممکن است با انتشار کتاب‌های خوب، جامعه هم اقبال مناسب‌تری نسبت به کتاب داشته باشد.
منبع: ایران
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید