قتل موبایل فروش در روزهای قرنطینه
برادرم وقتی اصرارهای مرد جوان را دید، گفت: بگذار کمکش کنیم و قبول کرد که خودش بیاید. فردای آن روز برادرم فقط برای اینکه کار متهم را راه بیندازد به مغازه رفت و به دست این فرد کشته شد.
کد خبر :
۷۹۲۱۱
بازدید :
۱۱۹۶۰
سه جوان سارق که مرد موبایلفروشی را در اسلامشهر به قتل رساندهاند زیر نظر رئیس دادگاه کیفری استان تهران و در شعبه یک در وقت رسیدگی ویژه محاکمه میشوند.
قتل فجیع پسر جوان که فرشاد نام داشت، هشتم فروردینماه در مغازهاش در اسلامشهر اتفاق افتاد. زن جوانی که در حال عبور از خیابان بود، صدای فریادهای کمکخواهی پسر جوان را از داخل مغازه شنید و بلافاصله پلیس و مردم را خبر کرد.
با انتقال فرشاد به بیمارستان، برادرانش بالای سر او حاضر شدند، هرچند گفته شد فرشاد حالش خوب نیست، اما پزشکان به خانواده او قول دادند هرکاری میتوانند برای کمک به او انجام دهند. این در حالی بود که پلیس گزارش داد نیمساعت بعد از حادثه، دو مرد جوان را که در خیابانهای اطراف با لباس خونی دیده شده بودند بازداشت کرده است.
تلاشها برای نجات فرشاد راه به جایی نبرد و در نهایت مرگ مغزی او مورد تأیید قرار گرفت. در همین زمان بود که پزشکان به خانواده مقتول پیشنهاد دادند اعضای بدن این مرد جوان را اهدا کنند. با موافقت خانواده، اعضای قابل استفاده بدن فرشاد اهدا شد و چندین فرد را از بیماری و مرگ نجات داد.
تحقیقات مأموران
در تحقیقاتی که مأموران در اداره آگاهی از دو متهم بازداشتشده انجام دادند، متوجه شدند آنها همان افرادی هستند که به مغازه فرشاد حمله کردند. موبایلهای سرقتشده از مغازه نیز پیدا شد.
پسر جوانی که عامل بهقتلرساندن فرشاد است، به مأموران گفت: مدتی بود که صفحه اینستاگرام فرشاد را زیر نظر داشتم و میدانستم او موبایلفروش است و همیشه آخرین مدلهای تلفن همراه را دارد، بههمینخاطر تصمیم گرفتم از مغازه او سرقت کنم.
متهم در ادامه گفت: موضوع را با دو نفر از دوستانم در میان گذاشتم و آنها هم موافقت کردند. چندروزی مغازه را با دوستانم تحت نظر گرفتیم تا اینکه روز قبل از حادثه به بهانه خرید موبایل وارد مغازه شدم. با توجه به اینکه بیماری کرونا شایع شده است و من میدانستم ممکن است مغازه را ببندند با فرشاد صحبت کردم و گفتم امروز با خودم پول نیاوردهام و فردا پول میآورم تا خرید کنم، او هم با توجه به اصرارهای من قبول کرد.
فردای آن روز با دوستانم به سمت مغازه او رفتیم. یکی از دوستانم بیرون مغازه ایستاد، من و دوست دیگرم وارد مغازه شدیم و کرکره را پایین دادیم. فرشاد متوجه خطر شد. به او گفتیم هرچه سریعتر موبایلهای موجود را در ساک بریزد تا ما برویم، فرشاد به سمت شوکر رفت تا ما را بزند. من خیلی ترسیدم، به همین خاطر هم او را زدم و بعد هم موبایلها را برداشتیم و فرار کردیم.
بعد از گفتههای این جوان، نفر سوم که در این جنایت دست داشت نیز بازداشت شد.
اظهارات برادر مقتول
بهزاد، برادر فرشاد، در توضیحاتی که داد، گفت که متهم اصلی پرونده را روز قبل دیده و با او صحبت کرده بود. او گفت: روز قبل از حادثه من و برادرم در مغازه بودیم. ما با هم شریک بودیم. متهم وارد مغازه شد و گفت: میخواهد برای برادرش گوشی بخرد و از آنجایی که برادرش تماموقت کار میکند، خودش نمیتواند بیاید.
ما گفتیم مغازه را فردا باز نمیکنیم، اما او اصرار کرد که فردا هم بیاید و گفت که فردا حتما با پول میآید. من به برادرم گفتم بیماری شایع شده و خطرناک است، من نمیآیم، برادرم وقتی اصرارهای مرد جوان را دید، گفت: بگذار کمکش کنیم و قبول کرد که خودش بیاید. فردای آن روز برادرم فقط برای اینکه کار متهم را راه بیندازد به مغازه رفت و به دست این فرد کشته شد.
این مرد در ادامه اظهاراتش گفت: ما وقتی از ماجرا خبردار شدیم که برادرم را به درمانگاه برده بودند. کارهای ابتدایی انجام شد و بعد برادرم را به بیمارستان منتقل کردند. او باید عمل میشد، چون دو ضربه به شاهرگ گردنش برخورد کرده بود، اما گفتند قند خون فرشاد بالاست.
من و برادر دیگرم در بیمارستان بودیم. دکترها گفتند باید به برادرم انسولین تزریق کنند تا قند خون او پایین بیاید و بعد جراحی شود. چنددقیقه بعد هم گفتند برادرم به کما رفته و بعد هم گفتند که او مرگ مغزی شده است.
مرد جوان گفت: پزشکان همانموقع به ما پیشنهاد کردند که اعضای بدن برادرمان را اهدا کنیم و گفتند امکان زندهشدن او وجود ندارد. من و برادرم موافقت کردیم، اما گفتیم که حتما باید پدر و مادرمان هم موافقت کنند و تلفنی موافقت پدر و مادرمان را هم گرفتیم و اعضای بدن برادرمان اهدا شد.
پدر و مادر فرشاد در مرحله بعدی تحقیقات شکایت خود علیه عاملان قتل فرزندشان را به دادسرا ارائه داده و خواستار قصاص عامل جنایت شدند.
دادستان اسلامشهر با توجه به رعب و وحشت ایجادشده در منطقه در سه روز رسیدگی به این پرونده را به سرانجام رساند و آخرین دفاعیات متهم نیز گرفته شد. متهم جوان که عامل واردکردن دو ضربه به گردن فرشاد بود، گفت: من قصد کشتن فرشاد را نداشتم و بهخاطر این اتفاق پشیمان هستم.
احساس کردم او به سمت شوکر رفت و از ترس این کار را کردم و پشیمان هستم. مادرم بیمار بود و برای عمل جراحی او ۳۰ میلیون تومان پول لازم داشتم به همین خاطر دست به سرقت زدم.
بعد از تکمیل پرونده، برای هر سه متهم این پرونده کیفرخواست صادر شد و دادستان برای عامل اصلی قتل درخواست قصاص در ملأ عام کرد.
با توجه به حساسیت ایجادشده، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و این پرونده به شعبه یک که شعبهای است که ریاست آن را رئیس دادگاه کیفری استان تهران برعهده دارد، ارجاع شد و دستور تعیین وقت سریع صادر شد و متهمان در روزهای آینده پای میز محاکمه میروند.
۰