راههای از بین بردن ترس کودک؛ چگونه ترس کودک خود را از بین ببریم؟
چگونه ترس کودک خود را از بین ببریم؟ ترس در کودکان مسئلهای عادی است البته در برخی موارد این ترسها بیش ازحد معمول میشود. ترسهای شبانه ف. ترس از پزشک، ترس از مدرسه و … ترسهایی است که کودکان درگیر آنها هستند. والدین کودک نقش بسیار مهمی در از بین بردن ترسهای او دارند. زمانی که پدر و مادر کودک این موضوع را به خوبی کنترل کنند، کودک میتواند به راحتی با مسئلهی ترس کنار بیاید.
فرادید | برای چند دقیقه به دوران کودکی خود برگردید، به زمانی که سایه برگهای درختان در شب، موجب ترس و وحشت شما میشد. در آن لحظه چه احساسی داشتید؟... اکنون درباره سایه درخت چه فکر میکنید؟... آیا ترس شما پوچ و بی معنی بوده است؟
به گزارش فرادید، احساسات، تفکرات و تصورات کودکان برای آنها کاملاً واقعی است. زمانی که کودک ساعتها با عروسکها و اسباب بازی هایش بازی میکند و به هرکدام از آنها نقش و شخصیتی میدهد، چرا سایه روی دیوار نباید هیولایی بزرگ باشد که قصد دارد او را بگیرد؟ تمامی احساسات کودکان حتی آنها که بار منفی دارند باید به عنوان واقعیت مورد پذیرش قرار گیرند.
اگر والدین قبول کنند که ترس و دلهره بخش طبیعی زندگی کودک است و در برابر تنشها و اضطرابهای فرزندشان ملایم و صبور باشند، بهترین کمک را در رویارو شدن او با ترسش به او کرده اند، زیرا او احساس خواهد کرد که هر اندازه هم پریشان و آشفته باشد، باز هم والدینش تعادل خود را از دست نخواهند داد و میتوانند با حضور خود از او حمایت و پشتیبانی کنند.
زمانی که والدین برای اولین بار متوجه ترس فرزند خود میشوند، ابتدا باور نمیکنند که فرزندشان از چیزی میترسد خواه ترس از موجودات خیالی باشد، خواه صدای جاروبرقی و ناخودآگاه میگویند: «تو نباید بترسی، این که ترس ندارد...»، اما نکته این جا است که ترس کودک برای خودش کاملاً واقعی است.
افراد بالغ میدانند که هیولایی وجود ندارد، اما کودکان این موضوع را نمیدانند. حتی زمانی که والدین سعی میکنند به کودک بقبولانند که این موجودات، خیالی هستند و وجود خارجی ندارند، آنها نمیپذیرند و مصرانه در اطراف خانه به دنبال هیولا میگردند.
از ترس نباید ترسید، زیرا ترس میتواند مقید باشد. ترس افراد را از خطر مصون نگه میدارد و به آنها کمک میکند تا بهتر تصمیم بگیرند. کودکان نباید در محیطی زندگی کنند که عاری از مشکلات و دشواری باشد، چرا که بزرگ شدن آنها مستلزم روبه رو شدن با وقایع و کسب تجارب گوناگون است.
آیا ترس کودک جوانب مثبتی هم دارد؟
چانسکی میگوید برخی ترسها در ذات انسان هستند. برای مثال، خیلی از کودکان و بزرگسالان از چیزهایی میترسند که تابهحال تجربه نکردهاند. مغز انسانها طوری برنامه ریزی شده که مثلا در برابر مارها از خود محافظت کند. حتی اگر فرد در تمام زندگی خود با هیچ مار سمی یا غیرسمیای هم مواجه نشده باشد.
برخی کودکان از اختلالات اضطراب رنج میبرند. آنها معمولا نسبت به یک تجربهی ناخوشایند، عکسالعملهای احساسی شدیدی نشان میدهند. اکثر اوقات ترسهای کودکان قابل پیشبینی هستند.
ترس در کودکان در سنین مختلف
ترس کودکان در دورههای مختلف تغییر میکند.
۱. ترس در کودکان نوپا و نوزادان
- صداهای بلند و حرکات ناگهانی؛
- اشیای بزرگی که بهسمتشان میآیند؛
- غریبهها؛
- جدایی؛
- تغییراتی در خانه.
۲. ترس در کودکان پیشدبستانی
- تاریکی؛
- صداهای شبانه؛
- ماسکها؛
- هیولاها و ارواح؛
- حیواناتی مانند سگها.
۳. ترس در کودکان دبستانی
- مارها و عنکبوتها؛
- طوفانها و بلایای طبیعی؛
- تنها ماندن در خانه؛
- ترس از معلم عصبانی؛
- اخبار و برنامههای ترسناک؛
- صدمات، بیماریها، دکتر، آمپول و مرگ؛
- ترس از شکست یا طرد شدن.
راهکارهای کاهش ترس کودک نوپا و نوزاد
یک نکتهی ساده برای حفظ آرامش کودک این است که برنامهی منظمی برای زندگی او داشته باشید. همچنین تعداد افرادی را که وارد زندگی نوزادتان میشوند، محدود کنید.
رابطهی خود را با فرزندتان بهبود ببخشید. مرتب او را در آغوش بگیرید. با او ارتباط چشمی برقرار کنید. با او صحبت کنید یا آواز بخوانید. این کارها حس اعتماد را در ذهن نوزاد ایجاد میکند. این حس اعتماد باعث میشود نوزاد شما در برابر اضطراب مقاومتر باشد.
راهکارهای کاهش ترس کودک پیشدبستانی
بزرگسالان میتوانند تصور نکنند که چیزی در گوشهی تاریک کمد اتاقشان در کمین آنها نشسته، ولی کودکان هنوز این مهارت را پیدا نکردهاند که به خودشان آرامش بدهند.
دکتر کریستین لاگاتوتا (Kristin Lagattuta) استادیار رشته روانشناسی دانشگاه کالیفرنیاست. او تحقیقاتی درمورد کودکان پیشدبستانی انجام داده است. موضوع تحقیق او ارتباط بین ذهن و احساسات کودکان است.
لاگاتوتا توضیح میدهد که کودکانِ حدودا ۴ یا ۵ ساله مشکلی ندارند. آنها میتوانند فرق تخیلات و واقعیت را درک کنند مگر اینکه تخیلات آنها در مورد چیز ترسناکی باشد. او میگوید: «وقتی احساسات واقعی باشند، برای آنها سخت است که درک کنند تجربیاتی که بههمراه آن احساسات میآیند واقعی نیستند.»
چانسکی میگوید کودک هر سنی که داشته باشد، میتوانید چالشهای پیشروی او را به قدمهای کوچکتر تقسیم کنید. او پیشنهاد میکند بههمراه کودک خود با ترس از کمد بزرگ و تاریکِ غارمانند روبهرو شوید. بعد میتوانید آن کمد را به جایی جالب و مثبت تبدیل کنید.
او میگوید: «با بهوجود آوردن یک احساس جدید، میتوانید اضطراب را از بین ببرید». چانسکی میگوید خلاقیت بهخرج بدهید. بههمراه او وارد کمد تاریک شوید و در نور چراغقوه کتاب بخوانید. شکلهای سایهای درست کنید و با هم به آنها بخندید. بیستسؤالی بازی کنید. این کارها ذهنیت کودک را کاملا تغییر میدهند. برای گرفتن بهترین نتیجه، این کارها را دوباره و دوباره تکرار کنید.
ترس از سگ یکی از بزرگترین ترسهای کودکان پیشدبستانی است. سگها معمولا بزرگ و پُرسروصدا هستند و بهسمت کودکان میپرند. این تصویر برای کودکان اصلا تصویر جالبی نیست.
چانسکی پیشنهاد میدهد قدمبهقدم به ترس نزدیک شوید. سعی نکنید زیادی از کودک خود مراقبت کنید یا سریع به او بگویید: «ترس نداره! بیا جلو!»، در عوض به کودک خود فرصت بدهید خودش یک تجربهی بیخطر و تحت نظارت شما داشته باشد.
چانسکی میگوید: «از کودک خود بپرسید که سگ چکار میکند؟ آیا دم او تکان میخورد؟ آیا این نشانهی سگ خوشحال است؟»
وقتی سگ خوابیده، به آن نزدیک شوید. به کودکتان اجازه بدهید به سگ در حال خواب نگاه کند. این کار اجازه میدهد کودکتان به دنیای سگها وارد شود.
دکتر لاگاتوتا در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است کودکان ۳ یا ۴ ساله میدانند فکر کردن دربارهی آینده میتواند باعث نگرانی شود.
او میگوید: «آنها میدانند افکار منفی احساس بدی به شما میدهند. خیلی بعدتر یعنی در ۷ سالگی کودکان به این نتیجه میرسند که افکار مثبت میتوانند باعث خوشحالی شوند.» با وجود این آگاهی، کودکان هنوز هم آنقدر قدرت تمرکز ندارند که افکار خود را مدیریت کنند. به همین خاطر حرفزدن با کودکان در مورد ترس کار بیهودهای است.
لاگاتوتا برای کودک چهار سالهی خود از روش قابل لمستری استفاده کرد. او از فرزند خود خواست در «دفتر فکرهای خوب» نقاشی بکشد. وقتی سن کودک بالاتر رفت، کلمات را هم به این دفتر اضافه کردند.
راهکارهای کاهش ترس کودک در سنین مدرسه
مطمئن شوید که میدانید کودکتان دقیقا از چه میترسد. اگر کودکتان دوست ندارد به استخر برود، آیا دلیلش این است که از آب و غرقشدن میترسد؟ یا اینکه از صدای سوت غریقنجات وحشت دارد؟ تنها راهِ فهمیدن، این است که بپرسیم.
در مورد کودکان کمسنوسال میتوانید از نقاشیکشیدن استفاده کنید. از او بخواهید دو نقاشی بکشد؛ یک نقاشی از خودش در شرایط ترسناک و یک «حباب نگرانی» روی سرش که فکر میکند در آن شرایط چه اتفاقی خواهد افتاد. بعد از کودک خود بخواهید نقاشی دیگری از خودش در همان شرایط بکشد. ولی یک «حباب باهوشتر» روی خودش بگذارد. حبابی که در آن آرامش بیشتر و افکار واقعگرایانهتری دارد.
کودکی که از عصبانیت معلم خود میترسد ممکن است بگوید: «اگر تکالیفم را فراموش کنم معلم من رو به دفتر مدیر میفرسته». ولی «حباب باهوش» ممکن است به او بگوید: «دوستم الکس تکالیفش رو فراموش کرده بود، معلم بهش گفت که گوشهی دفترچه یادداشت کنه که دیگه یادش نره.»
چانسکی میگوید: «این روش به کودک کمک میکند رابطهی بین احساسات خود را در این دو داستان مختلف درک کند.»
کودکانی که از حوادث طبیعی میترسند نیز میتوانند نقطهنظر خود را تغییر بدهند. این کودکان میتوانند آنچه را که در مدرسه در مورد طوفان، تندباد یا زلزله آموختهاند، به والدین خود یاد بدهند. این کار به آنها کمک میکند نگاهی نو به این شرایط داشته باشند.
چانسکی توضیح میدهد که این روشها برای کودکانی که تواناییهای شناختی بیشتری دارند، مفید است. برای کودکانی که تنشهای فیزیکی دارند، شبها اضطراب دارند و نمیتوانند بخوابند، روشهای آرامشبخشیدن مفیدتر هستند.
لوری لیت (Lori Lite) متخصص اجرای تکنیکهای آرامشبخشیدن به کودکان است. او این تکنیکها را برای کودکان خودش هم امتحان کرده است. یکی از فرزندان او دچار بیش فعالی بود و همیشه بیمار بود، فرزند دیگر او شبها نمیخوابید و کابوس میدید.
او داستانهایی دربارهی نفس عمیق کشیدن و شلکردن ماهیچهها را برای فرزندانش تعریف میکرد و کمکم توانست به کودکان خود کمک کند. لیت میگوید: «خوبی چنین داستانهایی این است که لازم نیست به کلاس بروید. لازم نیست برای خواندن آنها مدرک داشته باشید. لازم نیست پول زیادی برای تهیهی آنها خرج کنید. تنها کاری که باید بکنید این است که سیدی را روشن کنید یا کتاب را بخوانید.»
راهنماییهای عمومی برای کاهش ترس کودک در همهی سنین
وقتی کودک شما میترسد، چه ۵ ساله باشد چه ۱۵ ساله، سعی کنید حتما به او احترام بگذارید. چانسکی این روشهای اولیه برای کمک به او را پیشنهاد میکند:
- از روی ترس با فرزند خود صحبت نکنید.
- آرام و مطمئن باشید. لحن سخن گفتن شما بهاندازهی آنچه میگویید اهمیت دارد.
- وقتی به فرزند خود کمک میکنید با ترسهای خود مواجه شود، ببینید چطور راحتتر است. او را مجبور نکنید از حد خود جلوتر برود. اما کاملا هم دست از تلاش برندارید. طفرهرفتن راه درستی برای درمان اضطراب کودکان نیست.
- روشهای مختلف مواجهه با ترس را امتحان کنید. مثلا نقاشیکشیدن، عروسکبازی یا نقش بازی کردن.
- بهخاطر تلاشهای کوچک و بزرگ کودکتان، به او جایزه بدهید.