چطور احساس شکست را از خود و فرزندانمان دور کنیم؟

چطور احساس شکست را از خود و فرزندانمان دور کنیم؟

زندگی‌ای که به شدت فرزندمحور است به بچه‌ها قدرت زیاد از حد می‌دهد. لی‌های می‌گوید: «این حد از احساس قدرت باعث شده است آن‌ها به شیوه‌های غلطی احساس مهم بودن کنند و به روح کوچک آن‌ها که برای این حد از قدرت آمادگی ندارد، لطمه وارد شود.» قدم بعدی برای کم کردن شدت کمال‌گرایی آن است که والدین هویت خود به عنوان یک والد را به عملکرد فرزندانشان گره نزنند.

کد خبر : ۸۴۷۲۸
بازدید : ۱۰۰۹۶
چطور احساس شکست نکنیم و فرزندان را دچار احساس شکست نکنیم؟
فرادید | قبل از شروع همه‌گیری کووید ۱۹ فهمیده بودیم که زیادتر از حد انتظار برای فرزندان خود پدر و مادری می‌کنیم. درست است همه ما والدین «هلی‌کوپتری» یا «جاده صاف‌کن» در معنای واقعی کلمه نبوده‌ایم و هرگز برای موفقیت فرزندانمان کار غیرقانونی و خلاف انجام نداده‌ایم؛ اما بسیاری از تصمیم‌هایی که به عنوان والدین به اطلاع فرزندانمان رسانده‌ایم در قالب «بایدها» و «نبایدها» بوده است. نشانه‌هایش چیست؟ مشغله زیاد، احساس گناه و غرق شدن در این فکر که از عهده‌اش برخواهیم آمد.

به گزارش فرادید به نقل از بی‌بی‌سی ورلد ، اما حالا، رنج‌ها و به‌هم‌ریختگی‌هایی که به واسطه کووید ۱۹ بر جوامع حاکم شده است بیش از پیش برای ما روشن کرده که استاندارد‌های فرزندپروری‌مان تا چه اندازه غیرممکن هستند. هرگز تا پیش از این مشخص نشده بود که چه انتظاراتی از والدین، به خصوص مادرها، وجود دارد؛ آن هم در حالیکه محیط‌های کاری و موسسه‌های عمومی هیچ کمکی در این زمینه نمی‌کنند. شاید باورتان نشود، اما مادر‌ها هم محدود به همان چرخش ۲۴‌ساعته زمین به دور خود هستند و بیشتر از ۲۴ ساعت وقت ندارند.

فرزندانمان نیز تحت فشار زیادی هستند. ما آن‌ها را مجبور می‌کنیم تا بیش‌از‌پیش بدرخشند و نسخه‌های بهتری از آنچه اکنون هستند بشوند. دو کتاب جدید چگونگی اثرگذاری فرزندپروری به دو شیوه کمال‌طلبی و آرامش‌بخش را بر مغز فرزندان بررسی کرده است. هر دو عنوان قبل از همه‌گیری کووید ۱۹ به نگارش درآمده است، اما پیام‌هایی که دارند می‌تواند در لحظه کنونی نیز برای والدین مفید باشد.

پرهیز از کمال‌طلبی دشوار است

جودیث وارنر نویسنده کتابی با عنوان «و سپس آن‌ها دیگر با من صحبت نکردند: معنی‌ِ مدرسه راهنمایی»، هرگز نمی‌خواست از آن والدینی شود که فرزندانشان را مجبور می‌کنند فراتر از چیزی که هستند باشند. «این هدف همیشه در خودآگاه من وجود داشت که دخترانم عشق را احساس کنند و به خاطر چیزی که هم‌اکنون هستند احساس ارزشمندی کنند، نه به خاطر آنچه به دست می‌آورند. درواقع این هدف ارزشمندترین امیدی بود که من به عنوان یک والد داشتم.» دختران وارنر اکنون ۲۰ و ۲۳ ساله هستند.

اما حتی با بهترین نیت‌ها فرزندان او پیام اشتباهی گرفتند. اصلی‌ترین علت محیطی بود که آن‌ها را احاطه کرده بود و موفقیت را با واژگان محدود از قبیل: نمرات خوب، مدرک دانشگاهی و یک شغل موفق تعریف می‌کرد؛ و علت دیگر این بود که واقعاً مهم نیست چقدر سعی کنیم در قالب کلمات و واژه‌ها به فرزندانمان بگوییم کار درست چیست؛ فرزندان ما شاهدانی هستند که مشتاقانه رفتار درست را از ما می‌آموزند؛ حتی ناخودآگاه‌ترین امیال ما را هم شناسایی و درونی می‌کنند.

وارنر می‌گوید: «بسیاری از تحقیقاتی که در زمینه علوم اجتماعی انجام شده است نشان می‌دهد که فرزندان ما؛ به خصوص در سنین راهنمایی، خیلی بیشتر از آنکه از نصایح ما یاد بگیرند از رفتار و طرز زندگی کردن ما می‌آموزند.» وارنر همچنین نویسنده کتاب «دیوانگی کامل: مادری در عصر اضطراب» است که در سال ۲۰۰۶ عنوان پرفروش‌ترین کتاب را در انگلستان از آنِ خود کرد.

او می‌گوید، نوجوانان «به شکاف حرف و عملِ ما به عنوان والدین به شدت حساس هستند.» درواقع رفتار‌های ما بلندتر از واژگان صحبت می‌کنند و ما ناخودآگاه فرزندان خود را به مثابه محصولاتی شکل می‌دهیم و قالب‌ریزی می‌کنیم.

میگان لی‌های در کتاب «فرزندپروری خارج از خطوط: قوانین را فراموش کن، به عقل‌ات رجوع کن و با فرزندت پیوند برقرار کن»، به خوانندگان خود درباره شیوه تربیت و پرورش فرزند توسط والدین قدیمی آگاهی می‌دهد. او می‌گوید این والدین کنار می‌ایستادند و فقط نظاره‌گر هویت‌یابی فرزندان خود بودند.

پیش از همه‌گیری منطق والدین این بود که همه کارهایشان مهم است و بنابراین باید همواره درست‌ترین کار را انجام دهند. این باعث شد یک پیوند دوستانه که لازمه رابطه والد و فرزند است به یک معامله تبدیل شود. این رابطه اثرات ناسالم و عجیبی بر تعادل قدرت بین فرزندان و والدین داشت.

هیچ تعجبی ندارد که همه پیش از همه‌گیری نیز به اندازه کافی خسته بودند و با همه‌گیری همه چیز بدتر شد. حالا همه انتخاب‌ها از روی میز برداشته شده و ما فرصت داریم که روش‌های خودمان را تغییر بدهیم. لی‌های می‌گوید قرار نیست به عقب و به زمانی برگردیم که غفلت از فرزندان در شدیدترین حالت آن حکمفرما بود؛ بلکه قصد آن است که به تعادلی برسیم که برای فرزندمان مفید است.

فرزندان ما به فشار بیشتر نیاز ندارند

لی‌های می‌گوید زندگی‌ای که به شدت فرزندمحور است به بچه‌ها قدرت زیاد از حد می‌دهد. او می‌گوید: «این حد از احساس قدرت باعث شده است آن‌ها به شیوه‌های غلطی احساس مهم بودن کنند و به روح کوچک آن‌ها که برای این حد از قدرت آمادگی ندارد، لطمه وارد شود.»

این فشار برای «تبدیل شدن» به جای «بودن» فشار و استرس زیادی را به بچه‌ها وارد می‌کند و احتمالاً یکی از عواملی است که اضطراب و افسردگی را در آن‌ها افزایش می‌دهد.

وارنر می‌گوید: «فرزندان، به خصوص آن‌هایی که در دوره نوجوانی و دهه دوم زندگی هستند به فضای روانی، عاطفی و فیزیکی نیاز دارند. بدون این فضا، آن‌ها نمی‌توانند کار‌هایی که نیاز دارند را انجام داده و هویت‌یابی کنند. آن‌ها همچنین نمی‌توانند مهارت‌های خود را برای موفق شدن پرورش دهند.»

وارنر توضیح می‌دهد، بچه‌ها هر چه بزرگتر می‌شوند کمتر به حمایت‌های داربست‌گونه والدین درباره چگونگی نظم بخشیدن به زندگی و تعیین اهداف نیاز دارند. اما، همه فرزندان در هر سنی، نیاز دارند بدانند که والدین همیشه حضور دارند تا از آن‌ها حمایت عاطفی کنند. سعی کنید با فرزندانتان درست مثل یک دوست رفتار کنید نه یک کارآموز یا کارورز.

چطور با کمال‌طلبی خداحافظی کنیم؟

متأسفانه کوتاه آمدن از استاندارد‌ها کار آسانی نیست. حتی در دوران همه‌گیری. فرهنگ فرزند‌پروریِ سختگیرانه و کمال‌گرایانه عمیقاً در والدین رسوخ کرده است. لی‌های در قدم اول والدین را ترغیب می‌کند که همواره از خودشان مراقبت کنند. این نکته‌ایست که برای همیشه باید به آن توجه نشان داد، اما اکنون که بیش از گذشته والدین تحت فشار هستند و مطالبات جهان از آن‌ها بیشتر است، بیشتر باید به فکر سلامتی‌شان باشند.

لی‌های می‌گوید: «هر روز، صدبار در روز، والدین از من می‌پرسند در پاییز چه کار باید بکنیم؟ منظورشان شروع مدرسه و آموزش از راه دور است. من به آن‌ها می‌گویم. اول از همه باید برای خودتان و نیاز‌های خودتان برنامه‌ریزی کنید. مردم نمی‌توانند این را باور کنند.»

اگر والدین نیاز‌های خود را در الویت بگذارند، ۲ برابر بیشتر فایده نصیبشان می‌شود. اول از همه، فرزندان فشار کمتری روی خود احساس می‌کنند؛ زیرا حتی اگر والدین آگاهانه این کار را انجام ندهند، نتیجه‌اش این است که فرزندان کمتر احساس می‌کنند که تمام نگاه‌ها در خانواده به آن‌هاست.

دوم، والدین خلق و خوی بهتری خواهند داشت و بنابراین بهتر قادر خواهند بود تا با مشکلات و مسائل عاطفی و روانی که ناشی از زندگی در دوران همه‌گیری است کنار بیایند. لی‌های می‌گویند اگر به این پهنای باند برسیم کمتر احتمال دارد که «الم‌شنگه‌های فرزندانمان را شخصی کنیم.»

او توضیح می‌دهد اگر این الم‌شنگه‌ها را شخصی نکنیم، کمتر احساس می‌کنیم که به عنوان والدین در کارمان ناموفق بوده‌ایم و فرزندانمان هم کمتر احساس شکست خورده بودن پیدا می‌کنند؛ زیرا آن‌ها هم احساس نمی‌کنند که ما را ناامید کرده‌اند. فشار درونی‌ای که هر دو طرف برای کامل بودن احساس می‌کنند، هر دو را نابود می‌کند.

قدم بعدی برای کم کردن شدت کمال‌گرایی آن است که والدین هویت خود به عنوان یک والد را به عملکرد فرزندانشان گره نزنند. والدین می‌توانند این کار را با گفتن این حرف به فرزندانشان عملی کنند: تو برایم مهم هستی، مهم نیست که چه بشود؛ و این نگرش را به کل جامعه نیز گسترش دهند.

وارنر می‌گوید، باید این را بگویید و نشان دهید. او توضیح می‌دهد: «والدین به فرزندان خود می‌گویند: «بچه خوبی باش» و بعد آن بچه‌های به قول خودشان «بی‌کلاس»، «غیرمحبوب» و «عجیب» را از دایره دوستان فرزندانِ خود خارج می‌کنند؛ آن‌ها رفتار فرزند خود را در قبال این بچه‌ها می‌بینند، ولی کاری در قبال آن نمی‌کنند. یا آنکه با بچه‌های خود همدست می‌شوند و پشت سر آن بچه‌ها غیبت می‌کنند.»

باید از فرزندانتان بپرسید که از چه کسانی فاصله می‌گیرند؟ با چه کسانی چت می‌کنند؟ چرا ناگهان رابطه خود را با افرادی قطع می‌کنند؟ بچه‌های ما از رفتاری که ما با سایر بچه‌ها داریم چیز‌های زیادی می‌آموزند. بچه‌های ما، خصوصاً در زمان‌هایی که تحت فشار هستیم، شاهد رفتار ما با خودمان هم هستند؛ و اکنون بیشتر از هر زمانی تحت فشار زندگی می‌کنیم.

لی‌های می‌گوید تجربه سال‌ها مربیگریِ والدین به او آموخته که بسیاری از خانواده‌ها بالاخره به نقطه‌ای می‌رسند که تشخیص می‌دهند طی سال‌ها انتظارات زیادی از خودشان داشته‌اند و آن نقطه، نقطه گسست است. این نقطه‌ایست که آن‌ها ارزش‌ها وسبک زندگی خود را مجدداً ارزیابی می‌کنند و ممکن است به تغییرات مثبتی منجر شود.

لی‌های می‌گوید همه‌گیری می‌تواند فرصتی باشد که خیلی از خانواده‌ها به این نقطه برسند. «اکنون زمان خوبی است که از فرزندان خودمان بپرسیم چه چیزی را دوست دارند. به کار‌هایی که در همه‌گیری می‌کنند توجه کنیم و ببینیم برای چه چیز‌هایی دلتنگ شده‌اند و برای چه چیز‌هایی اصلاً دلشان تنگ نشده است.»

«من دیده‌ام که بعضی بچه‌ها به والدینشان گفته‌اند که من اصلاً دلم برای فوتبال تنگ نشده است؛ و بعد بچه‌هایی هستند که از دلتنگی برای فوتبال گریه می‌کنند، چون فوتبال در قلب آن‌ها جا کرده است.»

«اکنون فرصت مناسبی است برای آنکه بدانیم چه چیزی فرزندان ما را شاد می‌کند. همچنین اکنون فرصت مناسبی است برای اینکه به عنوان والدین از خودمان بپرسیم چه چیزی خودمان را شاد می‌کند و چه چیزی رابطه ما و فرزندانمان را بهتر می‌کند. ما می‌خواهیم اوقاتی که با فرزندانمان می‌گذرانیم چه شکلی باشد؟ اگر فرزندانتان را تماشا کنید و به آن‌ها گوش بدهید متوجه می‌شوید.»

کمال‌طلبی عادتی نیست که به راحتی بتوان آن را کنار گذاشت. اما لحظه‌ای مانند اکنون با همه سختی‌ها، استرس و عدم قطعیتی که در آن هست، فرصت مناسبی است برای اینکه ترک کردن کما‌ل‌طلبی را امتحان کنیم.

منبع: The BBC World
ترجمه: سایت فرادید
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید