مرگ همسر؛ قتل یا حادثه؟!

مرگ همسر؛ قتل یا حادثه؟!

من قصد کشتن او را نداشتم و حتی وقتی که دیدم حالش بد است، او را به بیمارستان بردم. قبل از آن هم پماد خریده بودم و روی زخم‌هایش می‌زدم.

کد خبر : ۸۸۸۴۵
بازدید : ۱۱۰۱۶
مرگ همسر؛ قتل یا حادثه؟!
مردی که متهم است همسرش را شکنجه کرده و به قتل رسانده است، بار دیگر پای میز محاکمه می‌رود، چراکه دیوان عالی کشور حکم قصاص او را نقض کرده است. این مرد ۷۰ ساله متهم است سال ۹۵ همسرش را شکنجه کرده و عوارض ناشی از این شکنجه منجر به مرگ همسر ۴۵ ساله‌اش شده است.

گزارش این قتل از سوی مأموران حراست بیمارستانی به مأموران داده شد. آن‌ها به پلیس اعلام کردند زنی به بیمارستان آورده شده که آثار کبودی و سوختگی شدید روی بدنش دارد، ضمن اینکه به سرش نیز ضربه وارد شده است.
با حضور مأموران در محل تحقیقات درباره این زن به نام نرگس آغاز شد. پسر نرگس به مأموران گفت: پدرم، مادرم را به این روز انداخت، پدر و مادر من سال‌ها بود که با هم دعوا داشتند. پدرم مدت‌ها بود که به مادرم شک داشت. ۸۰۰ هزار تومان از پول پدرم دو سال قبل گم شده بود و پدرم فکر می‌کرد مادرم این پول را برداشته و سر این ماجرا با او درگیر می‌شد و او را کتک می‌زد.
چندین بار به‌شدت او را کتک زد و بار آخر وقتی من به خانه رفتم دیدم بخشی از بدن مادرم سوخته است و پدرم هم پماد خریده بود و روی زخم‌های مادرم پماد می‌زد. وقتی از مادرم پرسیدم چه اتفاقی افتاده است، گفت پدرت این بلا را سرم آورده است.
دو هفته از این موضوع گذشته بود که متوجه شدم مادرم حالش بد شده است. بلافاصله با پدرم تماس گرفتم. او سر کار بود. پدرم به خانه آمد و با اورژانس تماس گرفتیم و مادرم را به بیمارستان رساندیم. چند روز بعد هم مادرم فوت کرد.

پلیس مرد ۷۰ ساله به نام مراد را بازداشت کرد. این مرد مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: من مرتکب قتل همسرم نشدم و قصدم هم کشتن او نبود. همسرم به کراک اعتیاد داشت، البته من هرگز ندیده بودم او مواد بکشد و این‌طوری حس می‌کردم.
مواد را هم برادرش برایش تهیه می‌کرد، از من دزدی می‌کرد و وسایل خانه را می‌دزدید، به‌همین‌دلیل با او برخورد می‌کردم و کتکش می‌زدم.
متهم گفت: چند روز قبل از فوت همسرم با هم دعوا کردیم و من یک لگد به پایش زدم؛ همسرم یک سال قبل تصادف کرده و در پایش پلاتین بود، لگدی که من زدم باعث شد پایش ورم کند و خیلی درد بگیرد، دلم برایش سوخت، او را به حمام بردم و آب جوش روی بدنش ریختم و خواستم مالش بدهم که پایش بهتر شود، اما سوخت، به‌سختی او را از حمام بیرون آوردم.
وقتی که داشتم او را از حمام بیرون می‌آوردم، سرش به دیوار برخورد کرد و از حال رفت. همسرم وزنش زیاد بود و به چند جا برخورد کرد، کبودی‌های روی بدنش به همین خاطر است. همسرم را در رختخواب قرار دادم، کمی به او آب قند دادم و چند دقیقه بعد به هوش آمد.
از داروخانه برایش پماد سوختگی گرفتم و روی قسمت سوخته بدنش می‌زدم تا بهتر شود. تب داشت و من اصلا متوجه نشده بودم بدنش عفونت کرده است. تا اینکه پسرم زنگ زد و گفت مادرش بیهوش شده است، من بلافاصله به خانه رفتم و همسرم را به بیمارستان رساندیم. من قصد کشتن او را نداشتم.

این در حالی است که تحقیقات محلی نشان داد این مرد همسرش را از مدت‌ها قبل کتک می‌زد. یکی از همسایه‌ها که با مقتول رابطه نزدیکی داشت به پلیس گفت: نرگس از شوهرش ناراحت بود، او خیلی کتک می‌خورد، به طور کلی مراد خیلی بد‌بین بود؛ البته نرگس هم می‌گفت دیگر شوهرش را دوست ندارد و به خاطر بچه‌هایش در خانه او مانده است.
من هیچ وقت در او اعتیاد ندیدم و نمی‌دانم چطور شوهرش چنین ادعایی کرده است، اما می‌دانم درگیری نرگس و شوهرش خیلی شدید بود. می‌گفت شوهرش خسیس و بدبین است. مراد به هر بهانه‌ای نرگس را کتک می‌زد.

بعد از گفته‌های این زن و با توجه به شکایت اولیای‌دم کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. فرزندان مقتول و پدر و مادرش برای مراد درخواست مجازات قصاص کردند. وقتی نوبت به متهم رسید، او قتل عمدی را انکار کرد و گفت: من به زنم مظنون بودم، او هم مواد مصرف می‌کرد و هم دزدی می‌کرد؛ من ناراحت می‌شدم، وقتی از من سرقت می‌کرد.

در این هنگام قاضی از متهم خواست تا بگوید همسرش چطور مواد مصرف می‌کرد. او گفت: من نمی‌دانم چطور مصرف می‌کرد، من ندیده بودم، ولی کارهایش طوری بود که فکر می‌کردم مواد مصرف می‌کرد. ضمن اینکه دو سال قبل هم ۸۰۰ هزار تومان از پول‌هایم گم شد.
نرگس قسم می‌خورد او این پول را ندزدیده، اما من باور نکردم. او پول‌ها را به برادرش می‌داد تا برایش مواد بخرد. نرگس هم خودش معتاد بود و هم برادرش. ضمن اینکه من قصد کشتن او را نداشتم و حتی وقتی که دیدم حالش بد است، او را به بیمارستان بردم. قبل از آن هم پماد خریده بودم و روی زخم‌هایش می‌زدم.

بعد از دفاعیات متهم، هیئت قضات او را به قصاص محکوم کردند. با اعتراض این مرد پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد و قضات دیوان عالی کشور اعتراض مراد را بررسی کردند و عنوان کردند طبق قاعده دراء برای قتل عمدی قصد قتل باید وجود داشته باشد، ضمن اینکه عمل هم باید کشنده باشد.
از آنجایی که متهم قصد قتل نداشته، عملش هم مستقیما باعث مرگ نشده است؛ بنابراین به نظر نمی‌رسد عمل او قتل عمد محسوب شود. پزشکی قانونی علت مرگ را عفونتی عنوان کرده که در خون مقتول بوده. این عفونت ناشی از عدم رسیدگی به‌موقع به زخم‌ها بوده و خود زخم‌ها کشنده نبوده است.
به این ترتیب رأی صادرشده نقض و شعبه هم‌عرض مسئول بررسی دوباره این پرونده شد و مراد دوباره پای میز محاکمه می‌رود.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید