افشای راز قاتل در جرو بحث خانوادگی

افشای راز قاتل در جرو بحث خانوادگی

یک روز وقتی با هم جرو‌بحث کردیم برای اینکه او را تهدید و وادارش کنم به حرفم گوش کند، به او گفتم من قبلا زن صیغه‌ای داشتم که او را به قتل رساندم. من اصلا فکر نمی‌کردم همسرم آن‌قدر بترسد که موضوع را به مادرش بگوید.

کد خبر : ۸۹۵۴۷
بازدید : ۱۰۸۹۵
همسرکشی

مردی که ۱۳ سال قبل همسر صیغه‌ای خودش را کشته و مدت‌ها فراری بود، در جلسه محاکمه جزئیاتی از قتل همسر اولش را بازگو کرد. اوایل سال جاری زنی به مأموران پلیس مراجعه کرد و گفت از دامادش به خاطر تهدید به قتل دخترش شکایت دارد.

این زن گفت: دامادم مدتی است دخترم را اذیت می‌کند و آخرین بار هم در حرف‌هایش گفته قبلا همسرش را کشته و باز هم این کار را می‌کند. من از اینکه دخترم به قتل برسد خیلی می‌ترسم و درخواست کمک دارم.

با توجه به شکایت این زن مأموران تحقیقات گسترده‌ای را آغاز کردند و متوجه شدند ۱۳ سال قبل زنی جوان در منطقه‌ای که زن شاکی می‌گوید، کشته شده و عامل قتل او هم شناسایی نشده است. داماد زن جوان به نام نعیم برای بررسی‌های بیشتر بازداشت شد. نعیم در بازجویی‌ها به قتل همسر صیغه‌ای خود در ۱۳ سال قبل اعتراف کرد و گفت: من اتهام را قبول دارم، اما همسرم زن فاسدی بود و باید او را به قتل می‌رساندم.

بعد از گفته‌های متهم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده اولیای دم زنی که ۱۳ سال قبل فوت کرده بود، درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من سال‌ها قبل از افغانستان به ایران آمدم و در ایران زندگی می‌کردم. در این مدت با زنی به نام مریم آشنا شدم و او را به عقد موقت خودم درآوردم.
او از شمال کشور به تهران آمده بود و تنها زندگی می‌کرد. در این مدت که با هم زندگی کردیم من به او دل بستم، اما بعد فهمیدم او مرا دوست ندارد.
مدتی بود که با مردی رابطه داشت. من چندباری به او تذکر دادم و گفتم من مردی نیستم که بتوانم قبول کنم زنم هر کاری دوست دارد بکند؛ اما به حرف‌هایم توجه نکرد تا اینکه متوجه شدم مریم رفت‌وآمد‌های بیشتری با مردان غریبه دارد.
چند پیامک در تلفن همراه او پیدا کردم که ثابت می‌کرد شک من بی‌دلیل نیست به همین دلیل با هم درگیر شدیم و من با ضربات چاقو او را به قتل رساندم. متهم در ادامه گفت: روز حادثه با مریم جرو‌بحث کردیم و این‌طور شد که من با وارد‌کردن ضربات چاقو او را به قتل رساندم و بعد جسد را رها و فرار کردم.
بلافاصله از مرز خارج شدم و به افغانستان رفتم. می‌دانستم پلیس ایران دست‌بردار نیست و اگر در ایران باشم دستگیرم می‌کند؛ به همین خاطر هم فرار کردم و رفتم. ۱۰ سال از این ماجرا گذشته بود و من تصور می‌کردم دیگر همه چیز تمام شده است.
دوباره به ایران آمدم و این بار با زنی به نام سوسن آشنا شدم و با او ازدواج کردم. من عاشق سوسن شدم؛ ما زندگی خوبی با هم داشتیم تا اینکه سوسن سر ناسازگاری گذاشت و من را عصبی کرد.
یک روز وقتی با هم جرو‌بحث کردیم برای اینکه او را تهدید و وادارش کنم به حرفم گوش کند، به او گفتم من قبلا زن صیغه‌ای داشتم که او را به قتل رساندم. من اصلا فکر نمی‌کردم همسرم آن‌قدر بترسد که موضوع را به مادرش بگوید. او موضوع را به مادرش گفت و مادرش هم به مأموران خبر داد و این‌طور بود که دستگیر شدم.

متهم درباره اینکه چطور همسر اولش را به قتل رساند، گفت: او با مردان غریبه ارتباط داشت و باید می‌مرد. من شوهرش بودم و نباید اجازه می‌دادم چنین زن فاسدی در زمین باشد. خانواده‌اش هم سال‌ها با ما رفت‌و‌آمد نکردند و دخترشان را طرد کرده بودند، چون از کار‌های او خوش‌شان نمی‌آمد؛ البته می‌دانستند ما با هم ازدواج کرده‌ایم، اما مریم برای اینکه برای کارهایش سرپوش بگذارد با من ازدواج کرده بود.
من هم روز حادثه او را به بهانه اینکه می‌خواهم به جایی ببرم، سوار ماشین کردم و در راه با ضربات چاقو او را به قتل رساندم. بعد هم جسدش را همان حوالی رها کردم و متواری شدم.

متهم ادامه داد: من همسر دومم را دوست دارم. سوسن زن بسیار خوب و پاکدامنی است و ما با هم ارتباط خوبی داریم.
فقط گاهی جرو‌بحث کوتاهی می‌کردیم که آخرین بار من برای اینکه او به حرفم گوش بدهد، تهدیدش کردم. من واقعا قصد کشتن سوسن را نداشتم و اصلا فکر نمی‌کردم چنین حرفی را به مادرش بگوید و من فکر می‌کردم ما زن و شوهر هستیم و حرف بین خودمان می‌ماند. همین‌جا هم اعلام می‌کنم زنم را دوست دارم و هیچ‌وقت به او آسیبی وارد نمی‌کنم.

بعد از پایان گفته‌های متهم، هیئت قضات برای تصمیم‌گیری درباره متهم وارد شور شدند.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید