تصاویر؛ ۵ قهرمان دنیای سینمایی مارول که بیشتر از کمک، آسیب رساندند!

در دنیای سینمایی مارول، برخی از قهرمانان به‌جای نجات جهان، بحران‌های بزرگی آفریده‌اند! این مقاله به‌صورت تخصصی به بررسی ۵ قهرمان آسیب‌زننده مارول می‌پردازد که تصمیماتشان نتایج فاجعه‌باری برای دنیای MCU داشت. از اشتباهات جبران‌ناپذیر استار لرد در نبرد با تانوس تا جنایت‌های واندا ماکسیموف در مولتی‌ورس، این شخصیت‌ها ثابت کرده‌اند حتی بهترین نیات هم ممکن است به فاجعه بینجامد. اگر می‌خواهید بدانید چرا این قهرمانان به‌جای کمک، مشکل‌ساز شدند، ادامه مطلب را از دست ندهید!

وقتی که صحبت از قهرمانان دنیای سینمایی مارول می‌شود،‌ احتمالا در وهله اول انتقام‌جویان به‌ذهنتان بیایند. حقیقت این است که تعداد بسیار زیادی از قهرمان مارول تا به امروز بارها و بارها در موقعیت‌های مختلف شایستگی خود را به افراد ثابت کرده‌اند. اما در میان این قهرمانان، افرادی نیز وجود دارند که نتوانسته‌اند آنطور که باید مفید باشند و بیشتر از اینکه به عنوان یک عضو مفید حضور داشته باشند، یک عضو آسیب زا محسوب می‌شوند.

اشتباه نکنید، منظور من شخصیت‌های منفی نیست. زیرا تا به الان مارول شخصیت‌های منفی و خنثی زیادی را به خود دیده است که در نهایت خیرشان به بقیه رسیده است. در این مقاله قرار است به معرفی و بررسی شخصیت‌هایی بپردازیم که انگار قرار نیست از مسیر اشتباهی که در آن قرار گرفته‌اند خارج شوند.

۵ قهرمان دنیای سینمایی مارول که بیشتر از کمک، آسیب رساندند!

برخی از این شخصیت‌ها مانند هالک در مرز باریک بین قهرمان یا ضدقهرمان بودن قرار گرفته‌اند، برخی دیگر فکر می‌کنند که درحال کمک کردن و انجام کار درست هستند، اما در نهایت خیلی دیر می‌فهمند که مسیری که انتخاب کرده‌اند در نهایت قرار است به تباهی برسد.

کسانی هم مانند پیتر پارکر در دنیای مارول وجود دارند که خودشان سرمنشا مشکلات هستند، اما در نهایت خودشان آن مشکل را حل می‌کنند. در ادامه این مقاله  قرار است به معرفی پنج‌تا از قهرمانان دنیای سینمایی مارول بپردازیم که بیشتر از آنکه مفید باشند، ضرر رسانده‌اند.

پیتر کوئیل (استار لرد): قهرمانی که جهان را به خطر انداخت

احتمالا وقتی صحبت از اشتباهات قهرمان مارول می‌شود، اولین نفری که به ذهنمان خطور می‌کند استار لرد است. پیتر کوئیل در کودکی توسط یاندو و گروه خلاف‌کار Ravagers ربوده شد، همین موضوع باعث شد که او از زمانی که شروع به شناختن دنیای اطرافش کرد در دنیای مجرمان باشد و در فضای جرم و جنایت شخصیت او شکل بگیرد.

اما این موضوع باعث نشد که او کار درست را انجام ندهد. کوئیل در ماجرای نجات سیاره زاندار از دست رونان، حتی یک مسابقه رقص نیز راه می‌اندازد و با رقصیدن به خوبی می‌تواند با همین کار ساده حواس رونان را پرت کند و زمان بخرد تا باقی اعضا بتوانند نقشه را عملی کنند.

اما اشتباه مرگبار و نابخشودنی او زمانی رقم می‌خورد که در سیاره تایتان، جلوی نقشه آیرون من برای متوقف کردن تانوس را می‌گیرد و همین اشتباه ساده باعث می‌شود که در یک چشم بهم زدن و با یک بشکن به‌شکلی ناپدید شوند که گویی هرگز وجود نداشته‌اند.

به‌طور کلی استار لرد شخصی بود که در ابتدا وضعیت خوبی نداشت، اما با وجود اینکه حتی پدرش یک سیاره شرور زنده است و خودش هم کسی است که از Zune استفاده می‌کند، به‌طور تصادفی در مسیر قهرمان بودن قرار گرفت ولی این موضوع باعث نشد که همیشه در سمت درست بایستد و کارهای اشتباهش باعث شد که ضررهای انکار ناپذیری به دنیا وارد شود.

واندا ماکسیموف: از قهرمانی تا خطرناک‌ترین جادوگر MCU

اگر لوکی را فاکتور بگیریم، واندا ماکسیموف یا همان اسکارلت ویچ معروف کسی بوده که بیشتر از باقی شخصیت‌ها در نقش یک شخصیت منفی و شرور قرار گرفته است. او در ابتدا به عنوان سوژه آزمایش‌های هایدرا به بینندگان معرفی می‌شود، اما با هرباری که در فیلمی حضور پیدا می‌کند قدرت‌های بیشتری پیدا می‌کند و قدرتمندتر می‌شود.

در کمیک‌ها او دختر مگنیتو است و یک شخصیت شرور محسوب می‌شود. این شرور بودن در فیلم‌ها نیز ادامه پیدا می‌کند. به عنوان مثال در فیلم Avengers: Age of Ultron او با اولتران همکاری می‌کند و با قدرت‌هایی که در اختیار دارد قهرمانان را به جان هم می‌اندازد. مهم‌ترین درگیری‌ای که او در این فیلم به‌وجود آورد بدون شک حمله‌ی دیوانه‌وار هالک در آفریقای جنوبی بود که خسارات زیادی را به همراه داشت.

با وجود اینکه واندا در پایان این فیلم عضو انتقام جویان می‌شود، اما این موضوع زیاد ادامه پیدا نمی‌کند و او در Captain America: Civil War مجددا به سمت شر کشیده می‌شود. خراب‌کاری‌های مهلک واندا بسیار بیشتر از انگشت‌های یک دست است و به آسانی‌ نمی‌توان آنها را شمرد.

او در Infinity War با نپذیرفتن نابود کردن سنگ ذهن ویژن، باعث وقوع بشکن تانوس می‌شود و همین تصمیم او را به جنون می‌کشاند. یا در سریال WandaVision او دنیایی موهوم را خلق می‌کند، در فیلم Doctor Strange in the Multiverse of Madness نیز او در دنیاهای مختلف به کشتارهایی وحشیانه دست می‌زند و حتی اعضای گروه Illuminati را به قتل می‌رسد. مقصر اصلی این جنایت‌ها را می‌توانیم کتاب تاریکی (Darkhold) بدانیم، هرچند که خود واندا نیز در این جنایت‌ها چندان بی‌تقصیر نبود.

دکتر استرنج: نابغه‌ای که بارها جهان را به خطر انداخت

دکتر استرنج بارها و بارها در MCU چهره‌ای تاریک و شرور از خود نشان داده است. به عنوان مثال او در ابتدا برای اینکه دستان آسیب دیده‌اش را درمان کند، به سراغ جادوی Kamar-Taj می‌رود. هرچند در ادامه هدفش را تغییر می‌دهد اما بازهم این تصمیمش پیامد‌های بسیار سنگینی را برایش به همراه دارد.

همچنین در Infinity War، سنگ زمان را به تانوس می‌دهد و ادعا می‌کند این تنها راه شکست دادن اوست. ماجرای رفتارهای شرورانه او اما جایی به اوج خود می‌رسد که در Multiverse of Madness به وضوح می‌بینیم که نسخه‌های دیگر دکتر استرنج با استفاده از Darkhold باعث ایجاد چه فاجعه‌های عظیمی شده‌اند.

یکی دیگر از خراب‌کاری‌های او نیز در سری فیلم‌های مرد عنکبوتی رقم‌ می‌خورد. جایی که در فیلم Spider-Man: No Way Home با اجرای طلسمی برای کمک به پیتر پارکر، موجب ورود نسخه‌های دیگر مرد عنکبوتی و دشمنان‌شان به دنیای MCU می‌شود.

همین کارش باعث شد که افراد زیادی درگیر بحران ادغام دنیاها (Incursions) بشوند و با این موضوع مقابله کنند. قطعا اگر تونی استارک زمانی که او این کار را انجام داد زنده بود، بسیار عصبانی می‌شود و دکتر استرنج را به‌شدت مجازات می‌کرد.

مرد عنکبوتی: اشتباهات جبران‌ناپذیر پیتر پارکر

اکثریت افراد نگاهی مثبت به اسپایدرمن دارند، و این نگاه کاملا درست است. شکی نیست که پیتر پارکر واقعاً یک قهرمان تکرار نشدنی است، اما نسخه MCU او گاها اشتباهاتی می‌کند که به فجایع بزرگی ختم می‌شوند و به سادگی قابل جبران نیستند. این موضوع تا حد زیادی به این دلیل است که برخلاف کمیک‌ها که الهام‌بخش اصلی‌ مردعنکبوتی مرحوم عمو بن است، در MCU الگوی او تونی استارک است.

پیتر پارکر در Civil War توسط استارک استخدام می‌شود تا با کاپیتان آمریکا بجنگد. همانطور که Homecoming و Far From Home و Infinity War دیدیم، بزرگترین مشکل مردعنکبوتی این است که بیش از حد به خود اتکا می‌کند و به حرف بقیه توجه چندانی ندارد و گوش نمی‌دهد.

اما بزرگترین آسیبی که او زده، مربوط به Far From Home است. زمانی که هویت او توسط میستریو فاش می‌شود. او پس از این اتفاق تمام تلاش خود را می‌کند تا این مشکل را حل و فصل کند و برای این موضوع دست به دامن دکتر استرنج می‌شود.

همانطور که پیش‌تر گفتیم دکتر استرنج درهای جهان‌های مولتی‌ورس را باز می‌کند که همین موضوع باعث می‌شود اتفاقاتی مانند مرگ زن‌عمو می یا ورود مردعنکبوتی‌های دیگر بیافتند. این اتفاقات می‌توانستند هرگز به وقوع نپیوندند، اما انتخاب‌های اشتباه پیتر پارکر باعث شدند که چیزهای زیادی به هم بریزد.

هالک: بمب ساعتی دنیای مارول

هالک کسی است که حتی اگر در نقش یک قهرمان قرار بگیرد بازهم به عنوان یک هیولا شناخته می‌شود و این موضوع چیز عجیبی برای او به حساب نمی‌آید. همین موضوع باعث می‌شود که او اکثر اوقات هدف کسانی قرار می‌گیرد که پیش‌تر نجاتشان داده بود. اگر بخواهم هالک را در یک جمله توصیف کنم می‌گویم، او همان هیولایی است که برای مقابله با هیولاهای دیگر به کار گرفته می‌شود.

بروس بنر بسیار شبیه به یک بمب ساعتی است که هر لحظه امکان منفجر شدنش وجود دارد. اگر بخواهیم به ضررهایی که او به MCU زده است اشاره کنم، می‌توانم به زمانی اشاره کنم که در Avengers، هالک تقریباً کشتی هوایی شیلد را نابود می‌کند، یک خلبان جنگنده را تا مرز مرگ می‌برد و چندین خیابان شهر را ویران می‌کند.

یا در جای دیگر و در Age of Ultron، استارک مجبور می‌شود با لباس مخصوصش (هالک‌باستر) به جنگ او برود. اما تمام این اتفاقات به پای اشتباه بزرگ او در Infinity War نمی‌رسند. وقتی که بعد از شکست از تانوس، هالک دیگر حاضر نشد ظاهر شود و بنر را تنها گذاشت.

البته که او در Endgame به هالک هوشمند تبدلی می‌شود و با دستکش استارک بشکن می‌زند تا همه چیز را درست کند. با این وجود این کمکش به هیچ عنوان نمی‌تواند سال‌ها فرار و آسیب‌های قبلی‌ای که زده را جبران کند و قطعا نمی‌تواند خیلی ساده تمام اتفاقات را جبران کند.

نتیجه‌گیری: آیا قهرمانان مارول واقعاً قابل اعتماد هستند؟

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های جذاب دنیای مارول، واقعیت بوده است. واقعیت چیزی است که باعث شده مارول از دی‌سی یک سر و گردن بالاتر باشد. زیرا تمام قهرمان‌های دی‌سی به طرز عجیبی بی‌نقص هستند و همین بی‌نقص بودن باعث می‌شود که بیننده کمتر بتواند با آن‌ها ارتباط برقرار کند. با این وجود به‌دست آوردن اعتماد و همدلی مردم ویژگی‌ای است که قهرمانان مارول بدون شک در آن استاد هستند.

قهرمانان مارول چه در کمیک‌ها و چه در فیلم‌ها یا باید اعتماد مردم را به‌دست بیاورند یا با ترس مردم از قدرت‌شان روبرو شوند. واقعیت اما این است که حتی اگر گاهی اقدامات‌ قهرمانان مارول باعث شود که دنیا نابود شود و تعداد زیادی از آدم‌ها بمیرند، بازهم آنها صرفا در تلاش بودند که کمک کنند.

منبع: ویجیاتو