پیشگویی‌های آخرالزمانی چه تاثیری در حمایت آمریکا از اسرائیل دارند؟

پیشگویی‌های آخرالزمانی چه تاثیری در حمایت آمریکا از اسرائیل دارند؟

حمایت طولانی‌مدت و بی‌چون و چرای دولت آمریکا از رژیم اشغالگر اسراییل صرفا مبتنی بر یک پیوند سیاسی و یا اتحاد استراتژیک نبوده و نیست؛ این حمایت همه‌جانبه دارای ریشه‌هایی اعتقادی و مذهبی نیز هست؛ اعتقاداتی که بیش از هرجا در جنبش «صهیونیسم مسیحی» خود را آشکار کرده است.

کد خبر : ۲۴۷۶۰۵
بازدید : ۱۶۵

فرادید| جنبش صهیونیسم مسیحی در آمریکا، تاریخی بیش از یک قرن دارد و آغاز آن به اواخر قرن نوزدهم بازمی‌گردد. یکی از چهره‌های برجسته در شکل‌گیری این جریان، ویلیام ای. بلکستون، نویسنده و واعظ پروتستان بود که در کتاب پرفروشش با عنوان «عیسی در راه است»، از یهودیان خواست به سرزمین مقدس بازگردند.

به گزارش فرادید؛ بلکستون بعدها طوماری با عنوان «یادبود بلکستون» تهیه کرد و در سال ۱۸۹۱ آن را به رئیس‌جمهور وقت آمریکا، بنیامین هریسون، ارائه داد. بلکستون در این طومار با اشاره به اخراج یهودیان از روسیه و برخی دیگر از کشورهای اروپایی، خواستار تشکیل یک کشور مستقل برای یهودیان در منطقه شام (سوریه و لبنان امروزی) شده بود.

0

بلکستون، از نخستین چهره‌های جریان صهیونیسم مسیحی و نویسندۀ کتاب «عیسی در راه است»

در قرن بیستم این جریان با قدرت بیشتری ادامه یافت. جورج داگلاس یانگ، بنیان‌گذار «مؤسسه مطالعات سرزمین مقدس» در آمریکا، این ایده‌ها را به جان هیگی، کشیش معروف و بنیان‌گذار سازمان «مسیحیان متحد برای اسرائیل» (CUFI) منتقل کرد؛ سازمانی که امروز یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های حامی اسرائیل در آمریکا به شمار می‌رود و بیش از ۱۰ میلیون عضو دارد. این رقم حتی از جمعیت یهودیان بزرگ‌سال آمریکا، که حدود ۵.۸ میلیون نفر است بیشتر است.

برخی از روسای‌جمهور آمریکا، مانند رونالد ریگان و جورج بوش پسر، حمایت خود از اسرائیل را به‌طور مستقیم با ایمان مسیحی خود مرتبط دانسته‌اند. در مقابل، بسیاری از مقامات اسرائیلی نیز در سال‌های گذشته تلاش کرده‌اند حمایت مسیحیان انجیلی آمریکا را جلب کنند. به عنوان نمونه مناخم بگین، نخست‌وزیر اسبق اسرائیل، بخشی ویژه برای ارتباط با مسیحیان انجیلی (یا همان مسیحیان صهیونیست که تفسیری کاملا تحت‌اللفظی و ظاهرگرایانه از انجیل دارند) در دولت خود ایجاد کرد و رابطه نزدیکی با کشیش جری فالول (از چهره‌های برجسته مسیحیت انجیلی) داشت. همچنین بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر فعلی رژیم اسرائیل نیز در سخنرانی‌اش در کنفرانس سالانه CUFI در سال ۲۰۱۷، مسیحیان انجیلی را یکی از وفادارترین متحدان اسرائیل خواند.

اما آنچه این جنبش را از دیگر جنبش‌های سیاسی و دینی متمایز می‌کند، انگیزه‌های خاص آن است. به گفته رونالد استاکتون، استاد علوم سیاسی دانشگاه میشیگان، صهیونیسم مسیحی «شاید تنها نمونه‌ای در تاریخ باشد که در آن، یک ملت، سرنوشت ملت دیگری را به‌عنوان بخشی از باورهای اصلی خود پذیرفته باشد».

رهبران این جنبش اغلب دلیل خود برای حمایت از اسراییل را همبستگی با یهودیان و حمایت از تشکیل دولت مستقل یهودی عنوان می‌کنند؛ اما وجود سخنان و دیدگاه‌های ضدیهودی در میان برخی از چهره‌های شاخص این جریان، از جمله جان هیگی و جری فالول، نشان می‌دهد که هدف اصلی آن‌ها حمایت از یهودیان نیست بلکه صرفا تحقق یک پیشگویی آخرالزمانی مبنی بر بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین است.

برای مثال، هیگی زمانی گفته بود که خداوند از هیتلر برای تحقق وعده بازگشت یهودیان به سرزمین موعود استفاده کرد. جری فالول نیز در سال ۱۹۹۹ از مضمون معروف «دجال یهودی» سخن گفته بود؛ مضمونی که تعدادی از الهیدانان مسیحی در طول تاریخ به آن باور داشتند. برای مثال هیپولیتوس رُمی و ایرنائوس، از الهیدانان قرون اولیۀ مسیحیت، باور داشتند که دجال آخرالزمان یک شخص یهودی خواهد بود.

1

نقاشی دیواری موسوم به «موعظۀ دجّال» از نقاش ایتالیایی قرن 15 میلادی «لوکا سینیورلی»؛ در این نقاشی شیطان در حال القا کردن سخنانی در گوش دجال است و دست شیطان نیز گویی از آستین دجال بیرون آمده است. 

در حقیقت بسیاری از مسیحیان انجیلی آموزه‌های کتاب مقدس را به‌شکل کاملاً تحت‌اللفظی و مستقیم تفسیر می‌کنند و باور دارند که بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین بخشی از تحقق پیش‌گویی‌های آخرالزمان است. از این‌رو، درک دقیق‌تر انگیزه‌های این جنبش نیازمند نگاهی عمیق به متون دینی آن‌ها، به‌ویژه عهد عتیق و عهد جدید است.

یکی از پایه‌های اصلی اعتقادی صهیونیسم مسیحی در آمریکا، باور به «پیشاهزاره‌انگاری» (Premillennialism) است؛ باوری که به گفته دکتر کارلو آلدروواندی، استاد کالج ترینیتی دوبلین، «بدون شک تأثیرگذارترین نظام فکری آخرالزمانی در آمریکا‌ی امروز است». او در کتاب خود جنبش‌های آخرالزمانی در سیاست معاصر، این دیدگاه را چنین توصیف می‌کند: «پیشاهزاره‌انگاری، خلاصه‌ای است از نوعی نگاه فاجعه‌محور به روند نجات در مسیحیت که معتقد است بازگشت باشکوه عیسی مسیح، پیش‌زمینه و آغاز دوره‌ای هزارساله از صلح، خوشبختی و قداست خواهد بود».

یکی از متون کلیدی کتاب مقدس در این رابطه، گفتارهای مربوط به آخرالزمان در انجیل‌های متی(فصل ۲۴)، مرقس (فصل ۱۳) و لوقا (فصل ۲۱) است. در هر سه روایت، حضرت عیسی به معبد باشکوه اورشلیم اشاره می‌کند و به شاگردانش می‌گوید روزی خواهد رسید که از آن معبد چیزی باقی نخواهد ماند. بعدها، برخی از شاگردان از او در خلوت پرسیدند: «چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد و نشانه بازگشت تو و پایان جهان چه خواهد بود؟» (متی ۲۴:۳). او می‌گوید در آن زمان، «ملت‌ها در اضطراب خواهند بود… مردم از ترس جان خواهند داد… و پسر انسان را خواهند دید که با قدرت و شکوه بسیار در ابرها می‌آید» (لوقا ۲۱:۲۶-۲۸).

بر اساس این دیدگاه، تشکیل کشور یهود در آخرالزمان باعث آغاز فاجعه‌ای جهانی خواهد شد (همان «اضطراب ملت‌ها» و «مرگ مردم از ترس») و نجات فقط نصیب کسانی خواهد شد که عیسی مسیح را به‌عنوان نجات‌دهنده شخصی خود بپذیرند. در نهایت، پس از این رویدادهای آخرالزمانی و «پایان دوران غیریهودیان»، دوران هزارساله صلح و قداست آغاز خواهد شد.

در این روایت، بازگشت یهودیان به سرزمین مقدس (شام یا فلسطین امروزی) شرط تحقق این پیشگویی است. مسیحیان انجیلی باور دارند که یهودیان قوم برگزیده خداوند هستند و بدون بازگشت آن‌ها به سرزمین موعود وعده‌های کتاب مقدس تحقق نخواهد یافت. به همین دلیل مسیحیان انجیلی خود را موظف می‌دانند که از اسرائیل حمایت کنند، همان‌طور که در کتاب پیدایش (۱۲:۱۳) آمده است: «کسانی را که تو را برکت دهند، برکت خواهم داد و کسانی را که تو را نفرین کنند، نفرین خواهم کرد».

Jerry_Falwell_portrait

واعظ مسیحی صهیونیست جری فالول؛ مردی که گفته بود دجال «یهودی» خواهد بود اما در عین حال حمایت از اسراییل را یک وظیفۀ الهی می‌دانست.

واعظ معروف جری فالول نیز بارها سخنانی در این راستا گفته، از جمله این جمله مشهور: «خدا با ملت‌ها بر اساس نحوه رفتارشان با اسرائیل برخورد می‌کند» و «ایستادن در برابر اسرائیل، ایستادن در برابر خداست».

از نگاه مسیحیان صهیونیست، بازگشت دوباره مسیح به زمین در گرو بازگشت یهودیان به سرزمین مقدس است؛ دیدگاهی که در نهایت از یهودیان انتظار دارد مسیحی شوند و آن‌ها را صرفاً ابزار تحقق پیشگویی‌های مسیحی می‌بیند. همان‌طور که تاریخ‌نگار آمریکایی دیوید هامل گفته است، در این دیدگاه، «سرگذشت یهودیان در قالبی مسیحی بازنویسی می‌شود تا در نهایت، همه چیز به نفع اقتدار مسیحیت تعبیر شود».

این مأموریت برای انجیلی‌های آمریکایی حتی ابعادی فراتر پیدا می‌کند. ویلیام بلکستون، پس از بازگشت از سفر به فلسطین در سال ۱۸۸۹، و تحت تأثیر موج مهاجرت یهودیان به منطقه تحت کنترل بریتانیا، گفت که آمریکا نقش ویژه‌ای در اجرای «نقشه الهی برای بشریت» دارد و باید به بازگرداندن یهودیان به صهیون کمک کند. او باور داشت که خداوند آمریکا را به‌خاطر برتری اخلاقی‌اش نسبت به سایر ملت‌ها انتخاب کرده و بر اساس میزان انجام این مأموریت، درباره آمریکا قضاوت خواهد کرد.

بنابراین حمایت دولت آمریکا (که عمیقا تت تاثیر مسیحیت انجیلی یا همان مسحیت صهیونیست است) از رژیم اسرائیل، بر اساس چیزی فراتر از صرف یک اتحاد سیاسی اتفاق می‌افتد؛ این حمایت ریشه‌ای مذهبی دارد که به خوانشی خاص و آخرالزمانی از کتاب مقدس مربوط است. همین چند روز قبل بود که مایک هاکبی، سفیر آمریکا در اسراییل، به دونالد ترامپ پیام داد که در رابطه با ورود به جنگ با ایران «فقط به صدای خدا» گوش بدهد نه به صدای هیچ کس دیگر؛ پیامی که دیدگاه‌های صهیونیستی-آخرالزمانی او را دربارۀ رژیم اسراییل به طور نسبتا آشکاری نشان می‌داد.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید