سفر در زمان؛ خاطرات میلسپو: چرا در جنگ جهانی، ایران دچار قحطی شد؟ از نگاه متفقین و ایرانیان، امنیت داخلی مهمترین مسئله بود

انگلیسیها به دلیل فشارهای ناشی از جنگ جهانی دوم و مسائل فوری داخلی ایران، تعدادی از اتباع خود را برای کمک به ایران در زمینه تولید و ذخیره مواد خوراکی اعزام کردند. در همین راستا، دولت ایالات متحده نیز مسئولیت استخدام چند آمریکایی برای کار در سازمانهای دولتی ایران را پذیرفت. از نگاه متفقین و ایرانیان، امنیت داخلی مهمترین مسئله بود. شورشهای عشایری یا بینظمیهای دیگر میتوانست راههای ارسال مواد غذایی را تهدید کند و به همین دلیل، اشغال کامل خاک ایران اجتنابناپذیر شد.
کتاب ماموریت آمریکاییها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است. آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی ارشد) دانشگاه ایلینوی بود.
در پایان سلطنت رضاشاه، دولت یک کارخانه دخانیات، یک کارخانه گلیسیرین و صابونسازی، پنج کارخانه قند، یک کارخانه روغنکشی، چند کارخانه پارچهبافی (کتان و ابریشم و گونی)، یک کارخانه ساخت اسید سولفوریک و چندین کارخانه سیمان تأسیس کرده بود.
منشاء برنامه مستشاران آمریکایی
انگلیسیها به دلیل فشارهای ناشی از جنگ جهانی دوم و مسائل فوری داخلی ایران، تعدادی از اتباع خود را برای کمک به ایران در زمینه تولید و ذخیره مواد خوراکی اعزام کردند. در همین راستا، دولت ایالات متحده نیز مسئولیت استخدام چند آمریکایی برای کار در سازمانهای دولتی ایران را پذیرفت.
از نگاه متفقین و ایرانیان، امنیت داخلی مهمترین مسئله بود. شورشهای عشایری یا بینظمیهای دیگر میتوانست راههای ارسال مواد غذایی را تهدید کند و به همین دلیل، اشغال کامل خاک ایران اجتنابناپذیر شد.
وزارت جنگ آمریکا، سرلشکر کلارنس ریدلی را بهعنوان مستشار ارتش ایران اعزام کرد. ژاندارمری ــ که نیروی پلیس روستایی ایران بود ــ در زمان رضاشاه به وزارت جنگ پیوسته بود، اما پس از کنارهگیری او دوباره به وزارت کشور بازگشت؛ جایی که بهطور منطقی به آن تعلق داشت و دیگر ابزار بلندپروازیهای دیکتاتور آینده نبود. این وزارتخانه همچنین بر شهرداریها و نیروهای پلیس شهرهای بزرگ و کوچک نظارت میکرد. برای ساماندهی ژاندارمری، آمریکا سرهنگ نورمن شوارتسکف را به ایران فرستاد. ریدلی و شوارتسکف هر دو ستادی از افسران آمریکایی داشتند و فعالیتشان براساس موافقتنامههای رسمی میان دولتهای ایران و آمریکا انجام میگرفت.
ایرانیان علاوه بر این، چند کارشناس غیرنظامی آمریکایی نیز استخدام کردند:
ل. س. تیمرمن بهعنوان مستشار شهربانی.
دکتر ل. م. ویندزور برای سازمان آبیاری.
و سرهنگ نویورث که موقتاً از ارتش آمریکا منتقل شد تا در وزارت بهداری ایران خدمت کند.
همچنین جک شریدان بهعنوان مستشار وزارت خواربار وارد ایران شد. در این زمان، جمعآوری گندم برای تأمین نیاز شهرها بسیار دشوار بود. رضاشاه پیشتر با کنترل قیمتها مانع افزایش بهای گندم شده بود و قدرت دیکتاتوری او تضمینی برای جمعآوری محصول بود. اما پس از سقوطش، اوضاع بحرانی شد: ناامنی، تورم، احتکار و کمبود وسایل حملونقل، وضعیت را وخیمتر کرد. علاوه بر آن، وظیفه جمعآوری گندم از وزارت دارایی به وزارت تازهتأسیس خواربار منتقل شده بود که در بدترین شرایط باید سازمان وسیعی ایجاد میکرد.
در نتیجه، کمبود محصول در سال ۱۹۴۲ تهران و سایر شهرها را برای چند ماه درگیر قحطی یا نیمهقحطی کرد. در همین اوضاع، شریدان در دسامبر ۱۹۴۲ وارد تهران شد. شورشهای نان در تهران خساراتی بر جای گذاشت و حتی چند کشته داشت. چند ماه، نان توزیعشده هم ناکافی بود و هم کیفیتی بسیار پایین داشت. گزارشهایی از مرگ بر اثر گرسنگی و سوءتغذیه بخش بزرگی از مردم منتشر شد.
همانگونه که تابستان ۱۹۴۲ در وزارت خارجه آمریکا به من توضیح داده بودند، ایران بار دیگر دست یاری به سوی آمریکا دراز کرده و خواهان بازگشت من همراه با یک هیئت مالی جدید بود. جنگ جهانی دوم شرایطی را دوباره پدید آورده بود که پیشتر باعث استخدام هیئتهای آمریکایی شده بود، با این تفاوت که این بار خطر فوریتر و محسوستر بود:
اشغال ایران توسط نیروهای شوروی و انگلیس.
ناامنی و هرجومرج.
تورم شدید.
رکود تجارت.
و ناتوانی حکومت مشروطه در مدیریت اوضاع.
با وجود این نابسامانیها، در واکنش به سقوط حکومت استبدادی رضاشاه، بهنظر میرسید آرمانهای انقلاب مشروطه ۱۹۰۶ بار دیگر فرصتی برای تحقق یافتهاند.
منبع: انتخاب