سفر در زمان؛ یادداشتهای علم، جمعه ۲۴ آذر ۱۳۵۱

یادداشتهای اسدالله علم: وقتی راجع به گوسفند داری در سرخس برای پانصد هزار گوسفند طرح خودم را به عرض رساندم، فرمودند: اول ببین آیا رودخانه تجن را روسها و افغانها منحرف نمیکنند، بعد این طرح را اجرا کن. برو کاملاً تحقیق کن. راجع به نفت فرمودند: میدانی چه میگویم؟
اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.
۲۴ آذر ۱۳۵۱:. ساعت ۱۱ شرفیاب شدم. تا یک و نیم بعد از ظهر شرفیاب بودم. یک ساعت در دفتر کاخ جهان نما برای کارهای امضائی و یک ساعت و نیم هم در زیرزمین سلمانی شاهنشاه، گزارشات مفصلی راجع به کارهای آستانه و سرخس... عرض کردم. ولی عجیب بود، وقتی راجع به گوسفند داری در سرخس برای پانصد هزار گوسفند طرح خودم را به عرض رساندم، فرمودند: اول ببین آیا رودخانه تجن را روسها و افغانها منحرف نمیکنند، بعد این طرح را اجرا کن. برو کاملاً تحقیق کن. راجع به نفت فرمودند: میدانی چه میگویم؟
عرض کردم: بلی اعلیحضرت همایونی دوباره دنیا را منقلب میفرمایید. فرمودند: چاره نیست، به محض آن که دست انسان برسد، باید در تحقق منافع خویش اقدام کرد. همین پریروز سازمان ملل گفت دولتها حاکم بر مقدرات خویش هستند و منابع خویش. چرا حالا اقدام نکنم؟
عریضهای تقدیم کردم که برای طرح خالی کردن رسوب پشت سدها، دولت اقداماتی کرده است. گرفتند، خواندند. فرمودند: این اقدامات کافی نیست، چون از اول اینها به من گفتهاند که این طرح [اقتصادی]نیست. یقیناً اصرار خواهند کرد که کار عملی نشود که به من نشان بدهند که درست گفتهاند؛ بنابراین به طور جدی پیگیری کن که به نتیجه برسد. این جا صحبت اکونومی نیست، صحبت حیات و ممات است. من چه طور میتوانم اجازه بدهم آبی که این همه احتیاج داریم و سدی که با این خون دلها بستهایم، ضپر. شود؟
آخر وقت فرمودند: راستی چرا ما این قدر وقت کم داریم که جمعه هم باید کار کنیم؟ عرض کردم: ماشاء الله از بس اعلیحضرت همایونی کار میکنید.
منبع: انتخاب