نقد سریال بامداد خمار؛ قسمت چهارم؛ تهی از هرگونه جذابیت

شرایط قسمت چهارم نیز شبیه به دیگر اپیزود‌ها است و فعلاً خبری از ماجرای جدیدی نیست که بتوانیم این قسمت را شروع کننده‌ی داستان بدانیم. سریال بامداد خمار به کارگردانی نرگس آبیار اصلاً شبیه به ساخته‌های قبلی‌اش نیست البته اگر سووشون را فاکتور بگیرم؛ این اثر با اینکه از رمان بزرگی اقتباس گرفته اما خیلی آبکی به تصویر کشیده شده، هیچ چیز آن روی اصول نیست، فقط ساخته شده. نمی‌دانم چرا وقتی برای ساخته‌ای برنامه‌‌ی درستی ندارند، چنین هزینه‌های هنگفتی انجام می‌دهند و آن اثر را می‌سازند.

این مطلب دارای اسپویل داستانی است.

خبری از پسر عاشق داستان نیست

پس از اینکه در آخرین سکانس قسمت سوم، محبوبه از پیش رحیم به خانه باز می‌گردد، داستان دوباره به حالت قبلی خودش باز می‌گردد. در خانه‌ی بصیر الملک صحبت بیشتر راجع‌به ازدواج دخترهای او است، به همین خاطر خواهرش کشور به سراغ او می‌آید تا از این وضعیت مطلع شود، چون پیش از این صحبت‌هایی انجام شده بود که محبوبه با پسر عمویش ازدواج کند. باگذشت صحبت‌های خواهر و بردار، تصمیم بر این می‌شود که به جای محبوبه، خجسته با پسر عمویش منصور وصلت کند. این خبر چندان برای نازنین همسر بصیر الملک خوشایند نیست، چون پیش از این خواهرش، خجسته را برای پسرش حمید خواستگاری کرده بود اما جواب خجسته به این ازدواج منفی بود.

داستان قسمت چهارم حول محور این خبر می‌چرخد، نازنین برای اینکه حرف عمه کشور به واقعیت تبدیل نشود، مهمانی تدارک می‌بیند تا خجسته و حمید، هم‌دیگر را ببینند اما خجسته این‌بار نیز تن به این دیدار نمی‌دهد. در طرف دیگر داستان که اصل ماجرای ما نیز او است، هیچ خبری جز یک دیدار از راه دور نیست. قسمت چهارم با ورود منصور به سریال به پایان می‌رسد، نمی‌دانم ورود این شخصیت تا چه حد می‌تواند در داستان تاثیرگذار باشد اما ورودش آنچنان که باید جذابیتی نداشت و خیلی ساده به تصویر کشیده شده بود. اگر شما یک فلش‌بک به قسمت اول بزنید و ورود رحیم را به یاد بیاورید، متوجه منظورم از جذابیت خواهید شد.

اخباری که شاید مخاطب را جذب کند

جدیداً ساخته‌های شبکه نمایش خانگی برای اینکه مخاطب‌های خود را افزایش دهند، دامن به موضوعات مختلفی می‌زنند تا بتوانند این قضیه را عملی کنند. اگر کمی به گذشته بازگردیم، متوجه‌ی منظورم خواهید شد. برای مثال شما سریال تاسیان و سووشون را در نظر داشته باشید، در‌ روزهای نخستین پخش چه اتفاقی برای‌شان افتاد؟ این ساخته‌ها در همان روزهای ابتدایی توقیف شدند و خبرش به صورت گسترده‌ای پخش شد. خب اگر این اتفاق کار خودشان نیست، چرا هیچ یک از این آثار مثلاً در قسمت ۱۰ توقیف نشدند، حتماً می‌بایست در همان قسمت دوم و سوم این اتفاق رقم می‌خورد؟ حقیقت ماجرا این است که این عمر برای جذب مخاطب صورت گرفته و توقیفی در کار نیست.

برایم جالب است که چرا در رابطه با سریال بامداد خمار چنین قضیه‌ای صورت نگرفته، اگر قرار به توقیف باشد، این سریال نیز دست کمی از آن‌ها ندارد. در بامداد خمار‌ دست‌های پشت پرده از روش دیگری استفاده کردند، قضیه بدین شکل است که پلتفرم شیدا اعلام کرده، با پخش سریال بامداد خمار، بیش از ۱۰۰ هزار نفر اشتراک خریداری کردند، خب اول اینکه از صحت این ماجرا ما اطلاعی نداریم، دوم اینکه آیا این ۱۰۰ هزار نفر اشتراک خودشان را تمدید خواهند کرد؟ با این خبر تنها مخاطبانی جذب سریال خواهند شد که هنوز این اثر را تماشا نکرده‌اند، چرا که شنیدن این موضوع باعث می‌شود، آن‌ها به تماشای این اثر رغبت پیدا کنند.

کلافگی از پیش نرفتن داستان

واقعاً برایم جالب است، چطور می‌شود برای ساخت یک اپیزود، چنین هزینه‌های هنگفتی صرف شود اما ارزشش را نداشته باشد. قطع به یقین هزینه‌های ساخت هر قسمت از این سریال چیزی بیش از حد تصور است اما چه فایده دارد وقتی که می‌توان یک قسمت را در ۳۰ ثانیه توضیح داد. در قسمت چهارم بامداد خمار نیز، شما شاهد همان اتفاقاتی هستید که در قسمت‌های پیشین افتاده، نمی‌دانم چطور می‌شود یک اثر تا این حد کند پیش برود و اصلا رضایت بخش نباشد اما در آن طرف قضیه اعلام کنند که این اثر موفق شده بیش از ۱۰۰ هزار اشتراک را برای ما به ارمغان بیاورد، واقعاً چنین چیزی خنده‌دار است.

سریال بامداد خمار، درحال کشیدن آخرین نفس‌هایش است، اگر قسمت بعدی آن نیز به همین شکل باشد، باید مرگ این سریال را اعلام کنیم، چون دیگر نمی‌شود صبر کرد و دید که هیچ اتفاقی در داستان رخ نمی‌دهد. از نظر من این قسمت و قسمت‌های پیشین هیچ افزونه‌ای به داستان نداشتند، تنها چیزی که در این چهار اپیزود مشخص شد، این بود که محبوبه و رحیم عاشق هم می‌شوند، خب این موضوع که از پیش با تریلرهای سریال معلوم بود، پس چرا این موضوع را اصلاً نشان نمی‌دهید تا مخاطب جذب شود. در پایان نقد قسمت چهارم سریال بامداد خمار لازم به ذکر است که بگویم: این نقد فقط مربوط به این اپیزود می‌شود و هیچ ارتباطی با قسمت‌های آتی ندارد.

منبع: مجله بازار