عکس؛ سفر در زمان؛ اعترافات اعضای حزب توده منتشرشد؛ از ابطال انتخابات تا اعتصاب کارخانه شهناز!
۶۴ سال پیش یکی از اعضای دستگیر شده حزب منحله توده در اصفهان از نقشه کمیته مرکزی حزب توده برای جبهه ملی پرده برداشت.
روزنامه اطلاعات، ۱۸ آبان ماه سال ۱۳۴۰ اعتراف یکی از بازداشت شدگان حزب منحله توده را منتشر کرد.

در این اعترافات مشخص شد که از افراد حزب توده تا ماهی ۷۰ تومان حق عضویت گرفته میشد. بخش هایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید:
مشخصات کامل خود را بیان کنید
اسم اکبر، شهرت شریف، اسم پدر محمدعلی، شماره شناسنامه ۲۴۰۱۵ صادره از بخش اصفهان متولد ۱۳۱۵، سواد در حدود هفت یا هشت کلاس، شغل کارمند ساختمان در شرکت جهان بین عیال و اولاد ندارم. مذهب اسلام، نشانی کامل منزل بخش ۵ سیجان پای چنار منزل شخصی.
در کدام یک از احزاب یا جمعیت ها فعالیت می کردید؟
در حدود هشت سال پیش یک نفر به نام جلیل کیدانه که در سازمان حزب توده بود با من تماس گرفت و بیانیه هائی که بنده پخش میکردم را مستقیما از ایشان میگرفتم ولی داخل حزب نشدم.
جریان ورود خود را به حزب منحله توده و فعالیتهائی که نمودهاید و با افرادی که کار کردهاید را به طور مشروح بنویسید.
من در سال ۱۳۳۵ با معرفی عزیزاله شریفیان با حزب تماس گرفتم و رابط من هم علی صدر عاملی بود پس از چندی من با عزیزاله شریفیان تماس گرفتم و علی ازلی هم با معرفی علی صدر عاملی زیر دست من قرار گرفت. در این موقع من یک نفر عضو ساده بودم در سال ۳۹ بود علی صدر عاملی مرا با شخص دیگری به نام زاهدی که معلم بود، معرفی کرد. نحوه ارتباط ما انفرادی بود و اخبار و جریانات جهانی را بحث میکردیم و حق عضویت وصول نمودیم و در ازای آن تمبر میدادیم و بعد از زاهدی، حاجی علی انصاری با من ارتباط برقرار کرد و جریانات ادامه داشت و در موقع انتخابات دستور میدادند که به جبهه ملی کمک کنیم و اخبار پیک ایران را گرفته و بحث نمائیم و کتاب هم داده میشد که افراد خودآموزی کنند و بعضی از مواقع مقالات روزنامه مردم را که تایپ میکردند، در اختیار ما میگذاشتند تا افراد مطالعه نمایند و حق عضویت افراد هم با سماجت و دستور اکید وصول میشد، تا اینکه مستجابی و بعد از آن علی صدر عاملی اصفهان را ترک کردند و به سوی آلمان رفتند.
در یکی از روزها بود آقای اسدالله سلیمانیفر مرا ملاقات کرد و گفت این آقایان علی صدر عاملی و مستجابی پولهای حزب را دزدیدهاند و خرج را میکنند و به آلمان میروند من در این موضع با حاجی تماس گرفتم و گفتم که این چه وضعی است من دیگر حاضر به تماس نیستم ولی حاجی انصاری مرا رودست نگه داشت و میگفت این ها روی غرض و خصومت است، تا اینکه یکی از روزها حاجی انصاری میگفت که اسدالله سلیمانیفر گروهی علیه حزب تشکیل داده و اعضا این گروه را محمد نصری و عزت الله باقری معرفی مینمود تا اینکه در یکی از روزها حاجی انصاری گفت من دیگر نمیتوانم در اصفهان باشم و باید به تهران بروم و گفت در اصفهان کارها گروهی شده است و کار شما یک گروه است که باید کار کنید و هر دو هفته یک مرتبه گزارش آن را به من بدهید.
مدارک به دست آمده
مدارکی که در منزل شما بود، چیست؟
چند جلد کتاب و مقداری تمبر حق عضویت و مقالات چندی از روزنامه و نشریات که به صورت مشخص اسامی آنها در نظرم نیست
ماشین تحریر نزد کیست؟
مقالات تایپ شده را حاجی انصاری در اختیارمان میگذاشت و من میدانستم که تایپ دارند و حاجی انصاری از آن اطلاع داشت.
ماهیانه چقدر حق عضویت دریافت میکردید و مخارج و مصرف آن چه بود؟
ماهیانه در حدود هفتاد تومان ممکن است کمتر هم می شد حق عضویت وصول می کردیم و تحت نظر حاجی انصاری خرج یا به مشارالیه پرداخت می گردید.
ضمن مدارکت مکشوفه از منزل شما چهار برگ کاغذ کشف گردیده که روی هر یک اسامی تعدادی کتب مضره نوشته شده است که این اوراق خط کیست و کتابهای مزبور در چه محل و نزد چه کسی است؟
کاغذ شماره ۵ را حاجی انصاری به من داد و گفت که این کتاب موجود است هر وقت خواستید اطلاع دهید و ناگفته نماند این صورت را تقریبا شش ماه قبل به من داد. کاغذ شماره ۷ اسامی کتابهائی بود که حاجی گفت و من نوشتم گفت که دوستان شما هر کدام از این کتابها را خواستند اطلاع دهید که بیاورم و حتی نطق خروشچف را برایم که خواسته بودم آورد. ناگفته نماند که اسناد شماره ۶ و ۷ و ۸ به خط اینجانب است که اسامی کتابهای شماره ۷ که در دسترس ما نبود چند مرتبه نوشتیم و خواستیم ولی به ما ندادند. کاغذ شماره ۹ مربوط به اسامی کتابهائی است که نزد علی امامی جمعه است و کاغذ شماره ۱۰ مربوط به کتابهائی که ربانی میگفت نزد است و ربانی آنها را مطالعه میکرد.
نشریه انقلابی چین
ضمن مدارک مکشوفه از منزل شما ۵ نشریه ۴ صفحهای نقل از مجله مسائل حزبی نشریات حزب توده ایران درباره انقلاب چین و حزب کمونیست چین که ماشین شده کشف شده است، که اینک به شما ارائه میشود این نشریات را چه کسی ماشین کرده، ماشین حزب نزد کیست اصل نشریه را چه فردی به شما داده توجه داشته باشید اصل این نشریه در المان شرقی و از طرف کمیته مرکزی حزب توده چاپ شده است.
مقالات که از مسائل حزبی است و به صورت تایپ شده است، تقریبا مدت دو ماه پیش توسط حاجی انصاری در اختیار من گذاشته شد.
ضمن مدارک مکشوفه از منزل شما یک جلد دفترچه که مربوط به حساب بانکی و حزبی است، کشف گردیده است توضیحات لازم در این باره به طور کامل بدهید.
این دفتر مربوط به حساب مالی کمیته حزب است و موجودی تمبر در حاضر ۱۱۸۴۰ ریال می باشد که نزد من بوده است.
حقوق بگیران توده ای
کادر حقوق بگیر چه افرادی بودند و از طرفی به چه افرادی از قبیل زندانی فراری کمک مالی میشده است
افراد حقوق بگیر مثل اینکه فقط خود حاجی بوده است چون طبق اقرار خودش ماهیانه ۱۵۰۰ ریال حقوق برداشت میکرده و ماهیانه طبق گفته حاجی ۱۰۰۰ ریال به خانواده بهرام پور کمک میکردهاند.
بهرام پور که به خانوادهاش کمک میشده فعلا در کجا است و خانواده او ساکن کجا میباشد؟ بهرام پور در اصفهان چه مسئولیتی داشت؟
من بهرامپور را نمیشناسم از تودهایهای فراری خارج از کشور است و فقط اطلاع دارم که طبق گفته حاجی انصاری ماهیانه ۱۰۰۰ ریال به او کمک میکردهاند.
شما از چه تاریخی با کمیته ارتباط حزبی داشتید؟
ما از سال ۱۳۳۵ با معرفی عزیزالله شریفیان با حزب تماس گرفتم و همان موقع صدر عاملی با من تماس گرفت.
ماشین تحریر و پلی کپی
طبق مدارکی که از منزل شما به دست آمده کاغذهای روغنی پلیکپی که روی آنها مسائل حزبی نوشته شده کشف گردیده...
حاجی انصاری به من داد و ناگفته نماند که روی آن نوشته شده روش حزب توده با اپوزسیون و در اصفهان هیچ موقعی پلیکپی نمیشده است و این را هم از تهران حاجی مدت ۴ ماه پیش آورده بود و به من داد.
ماشین تحریر حزب توده دست کیست؟ شغل او چیست؟ منزل کجا است؟
ماشین تحریر حزب را حاجی می گفت که نزد یکی از دوستان به نام رضا گرامیان است و شغلش و خیازی کارخانه وطن است.
اعضای کمیته اصفهان
جریان اسدالله سلیمانفر و اینکه از کمیته جدا شد و یک گروه حزبی دیگر شخصا تشکیل داد چه بود؟
تا آنجا که من اطلاع دارم اسدالله سلیمانیفر با صدرعاملی و حاجی انصاری و خیابانی کمیته حزبی اصفهان را تشکیل میدادند و موقعی که صدر عاملی قصد کرد که به آلمان مسافرت کند سر مسئولیت اصفهان بین صدر عاملی و سلیمانیفر از یک طرف و بین حاجی انصاری و اسدالله سلیمانیفر هم از طرف دیگر اختلاف درگیر شد. ناگفته نماند اعتصاب فرهنگیان در اصفهان و فعالیتهای فرهنگی به رهبری این گروه اداره میشده است و ناگفته نماند که خیابانی رول میانجیگری داشت و نظرش این بود که آشتی بدهد و جلوی اختلافات را بگیرد. تقریبا جدا شدن اسدالله سلیمانیفر از کمیته حزبی مدت ۶ ماه پیش بود.
جریان ارتباط و شناسائی خود را با رضا گرامیان به طور مشروح، ضمن اینکه آیا شما او را به حزب تبلیغ نموده و یا از طرف حزب به شما معرفی شده آیا مسئولیتی حزبی داشته به طور مشروع توضیح دهید.
من مدت ۴ سال پیش با رضا گرامیان برای مدت تقریبا سه ماه با گرامی در تماس بودم و مشارالیه را به حاجی انصاری معرفی کردم و از آن موقع تا به حال مرتبا حاجی انصاری با او در تماس بوده و بنده هیچگونه اطلاعی از وضع ارتباط و مسئولیت او ندارم و راجع به ماشین تحریر هم یکی از این روزها ماشینی که به وسیله حاجی انصاری تهیه شده به اتفاق منزل گرامیان بردیم و مقلالات تحریر شده تهران یا پلی کپی شده تهران را به او میدادند و او تایپ میکرد.
جریان ارتباط حزب توده با جبهه ملی اصفهان ضمن اینکه کمیته اصفهان (حزب توده) افراد و یا مسئولیتی را به جبهه ملی فرستاده بود و همچنین نحوه همکاری حزب توده با جبهه ملی با احزاب دیگر مانند حزب ایران هر اطلاعاتی در این باره دارید بهطور مشروح توضیح دهید.
حزب توده اصفهان هیچ گونه ارتباط رسمی با جبهه ملی نداشت. ولی حزب دستور عمومی صادر نمود که افرادی را که نمیشناسند با حبهه ملی در تظاهرات عمومی انتخابات و جلسات سخنرانی شرکت نموده و همکاری نمایند و من خود در تظاهرات عمومی جبهه ملی شرکت میکردم و افرادی که مانند خودم در جلسات عمومی و تظاهرات جبهه ملی شرکت میکردند تا آنجا که من اطلاع دارم علی صدر عاملی اسدالله سلیمانیفر و اینجانب و دیگران بودند.
کمیته ۹ نفری اعتصاب جبهه ملی چه کسانی بودند کمیته اصفهان چه نفوذ در این کمیته داشت؟
کمیته ۹ نفری از تمام کارخانجات اصفهان کمیته کارگری جبهه ملی بود که تحت نظر عزیزاله اثنیعشری (عضو شورای جبهه ملی شهرستان اصفهان) بود اداره میشود و من که در جریانات جبهه ملی شرکت میکردم روی نفوذ شخصی خود بود ما خیلی فعالیت میکردیم که دو نفر از اصناف حزب را در این شورای کارگری جا بزنیم اولین کاندید ما حیدر علی صالحی از کارخانه پشمباف بود.
شما در جلسهای که در منزل مومنزاده تشکیل شده بود و آدرس او جنب مسجد علی است، در کمیته نامبرده شرکت داشته و اعلامیه راجع به اعتصاب کارخانه شهناز صادر کرده بودید. مینوت اعلامیه را خود شما مینوشتید و به نمایندگان کارگران میدادید این جریان در زمان انتخابات دوره دوم قانونگذاری بوده است در اعلامیه صادره پیشنهاد اعتصاب سرتاسری ایران شده بود چه میفرمائید؟
این مورد جلسه که در منزل مومنزاده کارگر صنایع بود تشکیل گردید و منظور از تشکیل این جلسه به مناسبت روزی بود که شورای مرکزی جبهه ملی روز اعتراض و تعطیل عمومی اعلام کرده بود و در این جلسه دو نفر و مومنزاده و چند نفر دیگر شرکت نمودند و تصمیم گرفتند تعطیلی عمومی کنند و قطعنامه شورای مرکزی جبهه ملی هم در این مورد قرائت شد و قطعنامه هم آزادی رهبران جبهه ملی و باز شدن دانشگاه و ابطال انتخابات را خواستار شده بودند.
افرادی که در منزل مومنزاده و در جلسه کمیته جبهه ملی بودند چه کسانی بودند؟
در این جلسه ۴ نفر تودهای بودند که اسامی آنها بدین شرح بوده است: رضا گرامیان، مرتضی ابن نصر(امیر) حیدر علی صالحی خود اینجانب.
جریان اعتصاب کارخانه شهناز چه بود به طور مشروح در این باره هر اطلاعاتی که دارید مرقوم بفرمایئد؟
جریان اعتصاب کارخانه شهناز مثل اینکه به خاطر این بود که عدهای به کار مشغول شوند و تا آنجا که من اطلاع دارم سه روز مرتب آنها را به صورت صف در مقابل استانداری و اداره کار میبردند تا اینکه یک روز عصر بود که دیدم مردهای را روی تخت انداختند و خیابان چهار باغ فریاد میزدند کشتند و فردای آن روز فهمیدم که مرده فرار کرده است این بود اطلاع من و دیگر هیچگونه اطلاعی راجع به کار خانه شهناز ندارم.
مرده چه فردی بود و چطور فرار کرد؟ مرده که نمیتواند فرار کند؟
تا آنجا که من شنیدهام مرده شخصی است به نام خدادادی و مثل اینکه خود را به مردگی زده بود و در برابر کارخانه شهناز موقعی که پلیس خواست او را بگیرد فرار کرده بود.
پس به این ترتیب حزب در اعتصاب کارخانجات محرک بوده است؟
چون خدادی عضو حزب بود که در اتفاق مزبور رل نعش را بازی میکند و ۲ الی ۳ روز اعتصاب شهناز راه میاندازد.
چون خدادی معلوم شده است عضو حزب توده بوده است و جریان اعتصاب شهناز هم رل نعش را بازی نموده است پس این اعتصابات به تحریک حزب توده بوده است. جریان ارتباط حزب توده با جبهه ملی اصفهان چطور بود و اینکه کمیته حزب توده چه دستوراتی را درباره همکاری با جبهه ملی صادر نموده است؟
جبهه ملی تصمیم گرفت که در اصفهان کلوپی دایر کند و عضو بپذیرند در این موقع کمیته اصفهان دستور داد که افرادی که سابقه محکومیت ندارند و آنها را به عنوان عضو حزب توده نمی شناسند در کلوپ جبهه ملی شرکت کرده و عضویت جبهه ملی را قبول کنند اما جبهه ملی در نهایت در اصفهان کلوپی دایر نکرد.
منبع: اطلاعات آنلاین