سفر در زمان؛ یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۵۲: در موضوع تاکس قند، اسامی «امیر هوشنگ دولو» و یکی از وزرا عرض نکردم، شاه هم چیزی نفرمودند، ولی می‌دانم که می‌دانستند

سفر در زمان؛ یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۵۲: در موضوع تاکس قند، اسامی «امیر هوشنگ دولو» و یکی از وزرا عرض نکردم، شاه هم چیزی نفرمودند، ولی می‌دانم که می‌دانستند

یادداشت‌های اسدالله علم: موضوع تاکس قند و مداخله... را عرض کردم، ولی عرض کردم: بدبخت... تنها نبوده، اشخاص دیگری هم بوده‌اند. فرمودند: من که به تو گفتم لاشخور‌ها هم جمع شده بودند. من دیگر اسامی را که عبارت بود از امیر هوشنگ دولو و یکی از وزرا عرض نکردم. شاهنشاه هم چیزی نفرمودند، ولی میدانم که میدانستند. حال باید دید عکس العمل آینده شاهنشاه چه خواهد بود.

کد خبر : ۲۷۱۱۱۹
بازدید : ۳۷

اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.  

در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.

۲ اردیبهشت ۱۳۵۲: صبح شرفیاب شدم. باز هم در مورد نفت صحبت بود. عرض کردم: یک آمریکای [حقوق دان]lawyer موافقت نامه سنت موریتز را خوانده و گفته است دقیقترین سند اقتصادی و سیاسی است که من تا حالا دیده‌ام؛ به قدری با دقت تهیه شده که مو به درز آن نمی‌رود و شرکت‌ها جز آن که اعلیحضرت همایونی به آنها تحمیل کردند، پس از این مذاکرات و توافق، کاری نمی‌توانستند بکنند. 

موضوع تاکس قند و مداخله... را عرض کردم، ولی عرض کردم: بدبخت... تنها نبوده، اشخاص دیگری هم بوده‌اند. فرمودند: من که به تو گفتم لاشخور‌ها هم جمع شده بودند. من دیگر اسامی را که عبارت بود از امیر هوشنگ دولو و یکی از وزرا عرض نکردم. شاهنشاه هم چیزی نفرمودند، ولی میدانم که میدانستند. حال باید دید عکس العمل آینده شاهنشاه چه خواهد بود. 

عرض کردم: تپه‌های کاشانک را تخلیه میکنیم و پول هم به صاحبان اعیانی میدهیم. (تپه‌های کاشانک بالای نیاوران و مسلط بر کاخ هاست و یک عده ناشناس آن جا اعیانی ساخته‌اند). ولی اجازه فرمائید هم پول و هم زمین به آنها بدهیم. سابقاً امر فرموده بودند پول خوب بدهید، کافی است، ولی، چون برای امنیت وجود مقدس شاهانه این کار را می‌کنیم، امنیت باید خدایی باشد، پس باید اینها راضی باشند و رضایت آنها هم به این طریق میسر میشود. فرمودند بکنید. خوشحال شدم. 

بعد از ظهر به ستاد نیروی هوائی و دانشگاه نیروی هوائی در فرح آباد تشریف بردند. در حد اعلای نظم و صحت و مدرن بود. شاهنشاه خیلی خوشحال شدند. گواهینامه‌های خلبانان عزیز را مرحمت کردند. ۱۵ هزار نفر دانشجو در این دانشگاه بی سر و صدا هستند. فرمودند: در فرمان ارتش، از فرمانده نیروی هوائی (خاتم) تقدیر شود. خاتم شوهر والاحضرت شاهدخت فاطمه است. مرد بسیار لایقی است، اگر استفاده هم میکند نوش جانش باشد. بالاخره کار و کار مؤثر میکند.

منبع: انتخاب

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید