بعد از این ماجرا قصد داشتم «حبیب» را به کلانتری معراج ببرم و بگویم که او سارق موتورسیکلت من است که در مسیر دستگیر شدم.
مردان ناشناس بی‌توجه به اصرار پسر نوجوان که می‌خواست با پدرش تماس بگیرد، او را سوار بر خودروی پژو کردند. یکی از آن‌ها…
بعد هم او را شکنجه کرده تا راضی شود که وکالتنامه را امضا کند. از آنجایی که ما باهم مراوده مالی داشتیم و او به من…
او به خاطر خانواده‌اش نمی‌توانست ایران را ترک کند و از من هم می‌خواست در ایران بمانم. اما من که در سر سودای رفتن به…
با اسلحه‌ای که از قبل داشتم شب حادثه به کمین آرش نشستم. وقتی مغازه را تعطیل کرد با تهدید اسلحه آرش را سوار خودروام…
جملات بریده بریده دختر ۱۴ ساله نشان می‌داد که راننده خودروی پژو ۴۰۵ او را ربوده و با تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار…
برادرم را صدا زدم، وقتی آمد گفت این دو نفر به احتمال زیاد همان‌هایی هستند که از او زورگیری کرده‌اند. من هم حرفش را…
آدم‌ربایان در ازای آزادی قربانیان خود درخواست مبالغ کلان داشتند، تا اینکه بعد از چند عملیات پیچیده پلیس، برخی از اعضای…
وقتی سوار ماشین بودیم یک کاغذ به من نشان دادند که کنارش آرم نیروی انتظامی بود و نام من روی آن نوشته شده بود. آن‌ها به…
روز بعد آن‌ها چندین بار تماس گرفتند تا اینکه بالاخره صحبت کردم و گفتند باید مهران را از آنجا منتقل کنیم. در نهایت به…
