زندگی «خیلی چاقها»؛ جا مانده میان خشمها و ترحمها!
یک بار هم به شهر بازی رفته بودیم. همه همکلاسی هایم سوار ماشینهای کوبنده شدند. اما متصدی بازی جلوی من را گرفت. پرسید…
۳۳۸۱