مادر

  • شوهرم مدام بهزاد را اذیت می‌کرد این مسأله باعث شده بود بشدت روح و روانم به هم بریزد طوری که روز حادثه نمی‌دانم چه شد…

    ۱۱۱۴۸
  • پس از تحقیقات تیم کارشناسی برای پلیس موضوع خودسوزی محرز و در ادامه تحقیقات پلیسی مشخص شد که همسر این مرد ۳۵ ساله…

    ۱۱۲۸۶
  • من ابتدا شوکه و با دامادمان درگیر شدم. او با ضربات کارد مرا هم به‌شدت زخمی کرد. من هم به آشپزخانه رفتم و یک چاقو…

    ۱۱۵۳۹
  • آن روز اصلاً حالم خوب نبود. پسرم هم گریه و بی‌قراری می‌کرد. نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که ناگهان بچه از دستم رها شد و…

    ۱۱۷۷۳
  • من هم که از مجادله‌های آن‌ها خسته شده بودم تصمیم گرفتم با کشتن رعنا قضیه دعوا و مجادله پدر و مادرم را برای همیشه تمام…

    ۱۳۲۶۰
  • به‌همین خاطر کینه به دل گرفتم و به فکر قتل افتادم. شب حادثه وقتی از محل کارم به خانه برگشتم نقشه‌ام را اجرا کردم و با…

    ۱۲۹۹۱
  • ماجرا از این قرار بود که روز حادثه من در حمام بودم و مادرم به سراغم آمد. درواقع او مادرم نبود، شبیه به شیطان بود.…

    ۱۱۲۴۱
  • این جمله مثل پتکی عبدالکریم را خرد کرد. او تازه فهمید که مصدومان آن تصادف اقوام خودش بودند. مادر و برادرش در آن حادثه…

    ۳۳۴۲
  • در شهر خنتی مانسیسک روسیه، یک مادر در حالی که سورتمه‌ای را که دو فرزندش در آن بودند، می‌کشید از عرض یک خیابان عبور…

    ۸۵۹۸۲
  • راستش بعد از کشتن مادر و برادرم کمی ناراحت بودم، اما از کشتن پدرم به هیچ وجه حس بدی نداشتم. او باید می‌مرد.

    ۱۳۸۷۷

تازه‌ها

پربازدید

پرطرفدار