آخر هفته جنایی در تهران با ٢ قتل و یک آدم‌ربایی
آخر هفته پایتخت با یک گروگانگیری و ٢ قتل پایان یافت. قتل یک مادر توسط پسر ٤٥ساله و درگیری مرگبار دو دوست در پشت‌بام دو جنایتی هستند که در آخرین روز تیرماه در پایتخت رقم خورد. گروگانگیری مربوط به یک پسر ١٨ساله افغانستانی است که ١٨ماه در دام هموطن گروگانگيرش گرفتار شده بود.
راز قتل مادر
مرد ٤٥ساله به خاطر ارثيه، مادرش را با ضربات قيچي و گوشكوب به قتل رساند. ساعت ٣٠: ٠٩ صبح پنجشنبه آخرين روز تيرماه مأموران كلانتري ١٩٠ مجيديه با قاضي مرادي بازپرس ويژه قتل پايتخت تماس گرفتند و گزارش جنايتي را دراختيار وي قرار دادند. همين كافي بود تا قاضي جنايي به همراه تيم تجسس پليس آگاهي در قتلگاه كه طبقه سوم آپارتماني بود، حاضر شوند. آن‌طوركه به نظر مي‌رسيد، قرباني مادرخانواده بود كه دقايقي قبل‌تر به دست پسر ٤٥ساله‌اش كشته بود.
وقتی تيم جنايي به سراغ متهم رفتند و به بازجويي از او پرداختند، مرد ٤٥ساله درخصوص جزييات جنايت گفت: از همسرم جدا شده بودم، با مادرم زندگي مي‌كردم. در اين مدت بر سر سهم ارثم با مادرم درگير بودم. شب گذشته درخانه خواب بودم که بوي گاز را متوجه شدم. شيرگاز باز بود و اثري هم ازمادرم نبود. آن‌جا بود كه پي بردم او با بازگذاشتن شير گاز قصد كشتن مرا داشته است. ساعت ٨ صبح بود كه مادرم به آرامي وارد خانه شد. او را به آشپزخانه كشاندم و وی را با ضربات گوشكوب و قيچي به قتل رساندم.
این مرد مدعي است مشكل روحي و رواني دارد و روزي ٢٠ عدد قرص اعصاب مصرف مي‌كند، در ادامه مدعي شد كه مادرش حتي پدرش را هم به قتل رسانده است. او درخصوص ادعايش به مأموران گفت: ١٠سال پيش مادرم در يكي از شهرهاي مازندران پدرم را در يكي از زمين‌هايش با ضربات چاقو به قتل رساند تا به راحتي به اموالش برسد. پس از كشتن او حالا نوبت من بود تا مرا از سهم پدري كنار بكشد. دچار بيماري روحي شده بودم و جرأت نمی‌کردم به کسی حرفی بزنم، به همین خاطر تحت نظر پزشك اعصاب و روان قرار گرفتم. تحقيقات در رابطه با ابعاد پنهان ماجرا آغاز شده است.
جنايت در پشت‌بام
ساعت ٣ بامداد پنجشنبه بود که مأموران کلانتری ١٢٦ تهرانپارس درجریان یک جنايت در پشت‌بام خانه‌اي قرار گرفتند. پس از اين تماس بود كه قاضي جنايي به همراه مأموران در محل جنايت حاضر شدند و به تحقيقات ميداني دست زدند. بررسي‌ها حكايت از اين داشت كه قرباني پسر ٣٠ساله‌اي است که در درگیری با دوستش جمال به قتل رسیده است. بررسی‌ها نشان می‌داد که جمال فرار كرده است. درحالي كه تيمي از مأموران در صحنه قتل همچنان درحال بررسي بودند، متهم فراري به صحنه جنايت برگشت و دستگير شد و در بازجويي‌ها گفت: به همراه مقتول در پشت‌بام خانه درحال صحبت کردن بودیم که بر سر اختلافات قديمي درگير شديم. چاقويي برداشتم و ضربه‌اي به سينه‌اش زدم. متهم پس از اقرار به جنايت با دستور قاضي جنايي براي انجام تحقيقات بيشتر دراختيار مأموران اداره دهم پليس آگاهي پايتخت قرار گرفت.
پایان گروگانگیری ١٨ ماهه
ماجرا از اين قرار بود كه چند وقت پيش مردي افغان به اداره يازدهم پليس آگاهي پايتخت رفت و خبر از ناپديدشدن خواهرزاده‌اش داد. مأموران اداره يازدهم پليس آگاهي با دستور قاضي سهرابي بازپرس شعبه نهم دادسراي جنايي تهران تحقيقات خود را دراين خصوص شروع كردند. درحالي كه بررسي‌ها در اين خصوص ادامه داشت، چند روز بعد شاكي به همراه محمد خواهرزاده‌اش به دادسراي امور جنايي تهران رفت.
جوان ١٨ساله افغان عنوان كرد كه يكي از هموطنانش فرشته نجاتش شده و او پس از ١٨ماه اسارت و بردگي آزاد شده است. بررسی‌ها نشان می‌داد وقتی وی از افغانستان برای کار به تهران آمده بود، توسط هموطن خودش به گروگان گرفته شده است. مرد افغان خودش سركارگر بود و در باغ‌هاي مختلف در ساوه كار مي كرد.
او براي كارگري در زمين‌هاي كشاورزي باغ‌ها پسر ١٨ساله را به ساوه برد. پسر جوان را كتك مي‌زد تا كارهاي سنگين انجام دهد. حتي این مرد درتماسی با خانواده این پسر درخواست پول کرده بود، او را به كرمان و تاکستان قزوین برد و در آن‌جا با ضرب و شتم مجبورش كرد كه در باغ‌هاي مختلف كارگري كند. وي درخصوص فرار از اسارتگاه هموطنش گفت: چند روز پيش در يكي از باغ‌هاي تاكستان قزوين درحال كار بودم كه مرد گروگانگير رسيد. به او التماس كردم كه كمي پول به من بدهد اما او مرا به باد كتك گرفت. گويا يكي از هموطنانم كه در اين مدت متوجه اسارت من شده بود و مي‌دانست تحت هيچ شرايطي نمي‌توانم از دست او فرار كنم با دايي‌ام تماس گرفت.
او پنهاني با دايي‌ام تماس گرفت و آدرس باغ مورد نظر را دراختيار او قرار داد. پس از آن دايي‌ام به آن‌جا آمد و مرا از اسارت ١٨ماهه نجات داد. هم‌اكنون تيمي از كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي تهران تحقيقات خود را دراين خصوص آغاز كردند تا عامل گروگانگيري را دستگيركنند.
