احمدینژاد قول پرداخت وام میدهد!
خواستیم ببینیم احمدینژادیها امروز کجایند و چه برنامهای برای انتخابات در سر دارند.
کد خبر :
۶۵۴۱
بازدید :
۱۱۲۵
خواستیم ببینیم احمدینژادیها امروز کجایند و چه برنامهای برای انتخابات در سر دارند.
هفتهنامه «طلوع صبح» با این مقدمه نوشت: از بین یارانی که در سالهای آخر ریاست جمهوری احمدینژاد کنارش باقی مانده بودند سراغ میگیریم. عدهای تلفن را جواب نمیدهند و عدهای همین که میشنوند با چه قصد و نیتی تماس گرفتیم پاسخ سوالاتمان را نمیدهند. نتیجهاش این میشود که میفهمیم شریفزاده و جهرمی قطعا در انتخابات کاندیدا نمیشوند و امیریفر هنوز تصمیمی در این خصوص نگرفته است. به نظر میرسد غیر از شریفزاده، دیگران اطلاعی از آنچه احمدینژاد در سر میپروراند، ندارند.
از همان ابتدا هم غیر قابل پیشبینی بود و حتی نزدیکترین دوستان احمدینژاد هم نمیدانستند چه تصمیمی میگیرد. اما اغلب این افراد ارتباط کنونی خود را با کسی که روزی متعصبانه دوستشان داشت و برایشان سینه سپر میکرد، منکر میشوند و حتی گهگاه در میان صحبتهای خودمانی زیر لب میگویند خوشبختانه خبری از احمدینژاد و یارانش نداریم!
به محله احمدینژاد میرویم، میگویند جوابگوی هر کسی است و برایش مسیری میلهای ساختهاند تا مردم را ببیند. ارتباطش را با مردم حفظ کرده و کم نیستند افرادی که هنوز فکر میکنند گره کارشان به دستان احمدینژاد باز میشود.
با چند نفری که منتظرند همکلام میشویم. یکی میگوید از وقتی احمدینژاد رفته مشکل پیدا کرده و آمده تا مشکلاتش را مطرح کند. از استان دیگری آمده و میگوید همه جا نقل شده احمدینژاد کاری از دستانش برآید انجام میدهد.
از کنار پنجره کوچکی که مشرف به کوچه است با مردی همکلام میشوم تا درباره فعالیت احمدینژاد بیشتر بدانم. او میگوید: احمدینژاد معمولا برگهای را برای وام 2 میلیونی به متقاضیان میدهد و غیر از این کار دیگری نمیکند.
او تاکید میکند که سوال زیادی نکنیم و نامهای بنویسیم تا به دست احمدینژاد برساند.
از او درباره جمعیتی که هر روز برای دیدن احمدینژاد صف میکشند میپرسیم و پاسخ میشنویم که خیلی زیاد نیستند و معمولا چهار پنج نفر روزانه به آنجا مراجعه دارند.
هفتهنامه «طلوع صبح» با این مقدمه نوشت: از بین یارانی که در سالهای آخر ریاست جمهوری احمدینژاد کنارش باقی مانده بودند سراغ میگیریم. عدهای تلفن را جواب نمیدهند و عدهای همین که میشنوند با چه قصد و نیتی تماس گرفتیم پاسخ سوالاتمان را نمیدهند. نتیجهاش این میشود که میفهمیم شریفزاده و جهرمی قطعا در انتخابات کاندیدا نمیشوند و امیریفر هنوز تصمیمی در این خصوص نگرفته است. به نظر میرسد غیر از شریفزاده، دیگران اطلاعی از آنچه احمدینژاد در سر میپروراند، ندارند.
از همان ابتدا هم غیر قابل پیشبینی بود و حتی نزدیکترین دوستان احمدینژاد هم نمیدانستند چه تصمیمی میگیرد. اما اغلب این افراد ارتباط کنونی خود را با کسی که روزی متعصبانه دوستشان داشت و برایشان سینه سپر میکرد، منکر میشوند و حتی گهگاه در میان صحبتهای خودمانی زیر لب میگویند خوشبختانه خبری از احمدینژاد و یارانش نداریم!
به محله احمدینژاد میرویم، میگویند جوابگوی هر کسی است و برایش مسیری میلهای ساختهاند تا مردم را ببیند. ارتباطش را با مردم حفظ کرده و کم نیستند افرادی که هنوز فکر میکنند گره کارشان به دستان احمدینژاد باز میشود.
با چند نفری که منتظرند همکلام میشویم. یکی میگوید از وقتی احمدینژاد رفته مشکل پیدا کرده و آمده تا مشکلاتش را مطرح کند. از استان دیگری آمده و میگوید همه جا نقل شده احمدینژاد کاری از دستانش برآید انجام میدهد.
از کنار پنجره کوچکی که مشرف به کوچه است با مردی همکلام میشوم تا درباره فعالیت احمدینژاد بیشتر بدانم. او میگوید: احمدینژاد معمولا برگهای را برای وام 2 میلیونی به متقاضیان میدهد و غیر از این کار دیگری نمیکند.
او تاکید میکند که سوال زیادی نکنیم و نامهای بنویسیم تا به دست احمدینژاد برساند.
از او درباره جمعیتی که هر روز برای دیدن احمدینژاد صف میکشند میپرسیم و پاسخ میشنویم که خیلی زیاد نیستند و معمولا چهار پنج نفر روزانه به آنجا مراجعه دارند.
۰