علی دایی چطور خودش را فدای تیمملی کرد
علی دایی بزرگترین برگ برنده کارلوس کی روش علیه همه جوسازیهایی بود که در این مدت علیه تیم ملی اتفاق افتاد.
اتحاد علی دایی و کارلوس کی روش درست در بزنگاهی تاریخی به سود فوتبال ملی ایران میشود. در روزهای پر تعداد گذشته، تیم برانکو، علی کریمی و دیگر منتقدان سرمربی تیم ملی بیشترین حملات را به تیم ملی داشتند. اصلا حواس شان نبود که تیم ملی به جام جهانی میرود. جای که رویای یک ملت به آن گره خورده است.
تیمی که دعوای درون گروهی شان در سال ۲۰۰۶، بزرگترین لطمه را به فوتبال ملی زد، این بار بر اساس دلایلی که شاید بسیاری شان هم قابلیت طرح در فضایی منطقی و اصولی را داشت، به پشتوانه افرادی در پس پرده، تا توانستند پیش آمدند و سعی کردند با استفاده از کلیدواژه هایی، چون دلال فضا را سنگین کنند
آنها البته خوب هم پیش رفتند و توانستند کار به جایی برسد که در مقاطعی به کلی دو قطبی تیم ملی - پرسپولیس شکل گیرد. انتخابهای لیست نهایی تیم ملی هم به همین شکل بر حساسیتها افزود. این دعوا البته همان طور که حالا دیگر همه اهالی فوتبال ایران میگویند، جنگ قدرتی بود برای نیمکت تیم ملی برای بعد از جام جهانی. حسی که بین شان بود که کی از همه محبوبتر است.
حسی که نه فقط برانکو، که کی روش هم به رقیب داشت. او بارها در این باره حرف زده بود و هر طعنهای از سوی مرد کروات را با قدرتی چند برابری پاسخ داده بود. با وجود همه این مسائل، اما کی روش سرمربی تیم ملی است و بازیهای جام جهانی در راس توجهات. او نبود که در این بازی داشت لطمه میخورد. قراردادش که رو به پایان بود، بعد از جام جهانی میرفت. درست مثل کاری که سال ۲۰۰۶ برانکو انجامش داد. هم رفت و هم غرامت گرفت و هم لطمهای باورنکردنی به فوتبال ملی و غرورمان خورد.
کی روش، اما در بزنگاهی تاریخی درست از ور دیگر فوتبال ایران استفاده کرد. در روزهایی که تنهایش گذاشته بودند و داشت زیر فشار به تیمش ضربه میخورد، به نوعی گزینه لایق بعد از خود را معرفی کرد. او رفت سراغ علی دایی. جنتلمنی که شاید هیچ یک از ما نخواهیم او را باری دیگر در قامت سرمربیگری تیم ملی ببینیم، اما بی شک بر این باوریم لایقترین چهره فوتبال ایران است، برای قهرمان مان بودن.
شاید باور داشته باشیم این فوتبال نیاز به ریاست او داشته باشد و ایمان داشه باشیم این تیم بعد از کی روش نیاز به مربی بزرگتر از او دارد تا به جای عقبگرد، با نسلی که تازه شکل میگیرد، برود به سمت بدل شدن به قدرتی قابل اعتنا در فوتبال آسیا و جهان. همان مسیری که بلژیک و کلمبیا تا تبدیل شدن به بزرگی آسیا با آن پیش رفتند.
با این همه علی دایی ابایی نداشت تا کنار کی روش بایستد و اعتبارش را هزینه فوتبال ملی کند تا این هجمه تمام شود و کی روش خیلی زیرکانه او را وارد دعوای نابرابر کرد تا جنگ فعلا مغلوبه شود.