(ویدیو) چگونه یک سمور در حال موج سواری جنبه تاریک طبیعت انسان را آشکار کرد؟
موج سواران اغلب در مورد این که چگونه این ورزش به آنان کمک میکند تا دوباره با طبیعت ارتباط برقرار کنند صحبت میکنند. با این وجود، رویدادی تازه مربوط به سمور دریاییای که به موج سواری علاقمند بود نشان داد که عشق ما به حیات وحش تا چه اندازه شکننده است.
تصاویری تازه منتشر شده نشان میدهند که مقامهای مسئول در تلاش بودند تا سمور دریاییای که روی تخته موج سواری یک مرد در سانتاکروز در کالیفرنیا بالا رفته بود را گرفته و از محیط بومی خود خارج کنند. در ویدئویی از این رویداد که در توئیتر منتشر شده سمور در حال صعود روی تخته موج سواری دیده میشود و به نظر میرسد با آن بازی میکند. مقامهای مسئول حیات وحش، اما رفتار سمور دریایی را "تهاجمی" توصیف کردند.
کاربر منتشر کننده ویدئوی این رخداد نوشته است: "یک ویدئوی شگفت انگیز از "حمله" سمور دریایی به تخته موج سواری. این سمور دریایی خطرناک است در صورت امکان از آن دوری کنید"!
کاربران دیگر در فضای مجازی با اشاره به رخداد حمله نهنگ قاتل به قایقهای بادبانی در سواحل اسپانیا به شوخی نوشته اند که این سمور دریایی به دسته نهنگها پیوسته است. یک محقق میگوید که نهنگهای قاتل به دلیل "بالا رفتن سطح آدرنالین" به قایقهای بادبانی حمله میکنند.
ویدئوی منتشر شده اخیر نشان میدهد که سمور دریایی در سمت مخالف فرد موج سوار بر روی تخته موج سواری باقی میماند. با این وجود، آن چه در رسانهها توسط مقامهای محلی ذکر شده بسیار گویاتر از رفتار سمور دریایی است.
جنگ با طبیعت
ما اغلب از زبان "تقابل جویانه" یا "مبارزه ای" برای توصیف رویدادهای غیرمعمول و برای درک آن چه که به نظر میرسد عدم تعادل در جهان است استفاده میکنیم. واژههایی مانند "تعارض" و "برخورد" در یک روایت بیان میشوند و گویی روشی سادهتر برای بیان روایت هستند تا برای مثال استفاده از اصطلاحی، چون "تعامل غیر معمول". ما انسانها به عنوان روایت گر در مورد تمام زمینههای جهان از محیط محلی خود و موجوداتی که به آن تعلق دارند با لحنی سخن میگوییم و مینویسیم که گویا در حال توصیف نوعی مبارزه هستیم. برای مثال، استفاده از اصطلاحاتی، چون "پیروزی" یا "غلبه تمدن" یا "نیروی طبیعت" در این چارچوب قرار میگیرند.
هر چند میتوان رفتار سمور دریایی سانتاکروز را با مواردی، چون ترس، اضطراب، کنجکاوی و شاید حتی پرخاشگری توضیح داد نکته جالب توجه آن است که انسانها به عنوان ناظران بیرونی این رویداد سمور دریایی را سرزنش میکنند بدون آن که فکر کنند که استفاده ما انسانها از آن فضا که خانه آنان محسوب میشود ممکن است برای سمورهای دریایی چه معنایی داشته باشد.
این سمور دریایی به طور خاص ممکن است آسیب ناشی از به دام افتادن، دور شدن از خانه و محل زیست اش و نقل مکان به نقطهای دیگر را متحمل شود. با این وجود، در روایت رسانهها از این رخداد این سمور دریایی است که "متجاوز" قلمداد میشود.
"کارن باراد" فیزیکدان و فیلسوف بوم شناس ما را ترغیب میکند که در تعاملات خود با جهان بوم شناختی دید مالکیت یا سلطه را نداشته باشیم بلکه به آن به مثابه درهم تنیدگی نگاه کرده و در نگاه مان تجدیدنظر کنیم. او اشاره میکند که هستی یک امر انفرادی نیست و افراد جدا از تعاملات شان با موجودات دیگر وجود ندارند. افراد از هر گونهای به عنوان بخشی از وجود درهم تنیده با دیگر موجودات زنده زندگی میکنند.
ارتباط ما با جهان طبیعی
هم سمورهای دریایی و هم انسانها در این فضای ساحلی مملو از آب به شیوهای منحصر بفرد، اما در هم تنیده زندگی میکنند. زمانی که تعامل ما با طبیعت به درگیری تبدیل میشود تلفاتی به وجود میآید که عمدتا متوجه حیوانات میشود. ما ویژگیهای شخصیتی انسانی مانند خشم را به حیوانات تحمیل میکنیم بدون آن که حساسیت و توجهی به انگیزه آنان داشته باشیم. اگر حیوانات آن طور که ما فکر میکنیم رفتار نکنند ما تجربیات، احساسات و شناخت پیچیده شان را به یک عمل تقلیل میدهیم.
به کلیشههایی که برای حیوانات ساخته ایم فکر کنید: "لجوج است مثل قاطر". با این وجود، از خود نمیپرسیم چه موجودی پیدا میشود که تحت تهدید شلاق یا در حالی که بار بزرگی را حمل میکند سرسخت نباشد؟ ما هم چنین از نام موجودات در طبیعت به عنوان توهین و ناسزا نیز استفاده میکنیم از نام بردن از گاو گرفته تا خوک. ما از این واژگان برای توصیف خوصیات انسانی استفاده میکنیم با این وجود، از زیر سوال بردن انگیزه رفتار حیوانات صرفنظر نمیکنیم.
اگر زبان روایت خبری درباره سمور دریایی را برعکس کنیم میتوانیم بگوییم از دید سمور دریایی این انسانها هستند که خانه و محل زندگی اش را مورد هجوم قرار داده اند و همان انسانها میخواهند او ر ربوده و زندانی کنند.
زبان "تقابل جویانه" برای هیچ یک از طرفین کار نمیکند. برای انسانهایی که آن را تحمیل میکنند کار نمیکند، زیرا این واقعیت را نادیده میگیرد که انسانها میترسند و گیج میشوند، زیرا حیوانی را که دوست داشتنی و ناز قلمداد کرده بودند اکنون به عنوان تهدید میبینند. انسانها سمور دریایی را دوست دارند، اما نوع بازنمایی آن حیوان در غرب ما را از پیچیدگیهای تصادفی و متنوع رفتار سمورهای دریایی در طبیعت غافل میکند.
ما باید یاد بگیریم که زمین را به اشتراک بگذاریم و برای آن باید هم زبان و هم رفتارمان را تغییر دهیم. استعارههای تقابل جویانه و مبارزهای باید با زبانی در مورد اشتراک گذاری و باز کردن فضا برای حیوانات جایگزین شود.
در فیلمها و داستانها اغلب از یک شخصیت حیوانی یا انسانی متمایز استفاده میشود تا به ما یادآوری کنند که هر یک از ساکنان زمین موجودات انفرادی هستند. دسته بندی حیوانات به عنوان یک گونه یا سایر گروههای انبوه چیزی است که باعث میشود احساس کنیم میتوانیم آنان را به عنوان "موجود موذی" یا "آفت" نابود کنیم. با این وجود، باید از خود بپرسیم آیا انسانها برای بسیاری از حیوانات آفت نیستند؟ انسانهایی که صرفا دنبال غلبه و چیره شدن هستند.
منبع: فرارو