باغ فردوس؛ هدیه عروسی دخترِ ناصرالدین شاه
در همان دوران قاجار، ناصرالدین شاه باغ فردوس را به عنوان هدیه عروسی به دختر و دامادش، حسینعلی خان معیرالممالک سپرد.
باغ فردوس که با نام باغ موزه فردوس، باغ معیری و موزه سینما نیز شناخته میشود؛ یکی از باغها و جاهای دیدنی تهران است که در محله خوش آبوهوای باغ فردوس در شمال این شهر قرار دارد. این باغ در سال ۱۳۸۱ به موزه سینمای ایران تبدیل شده است. قدمت این باغ به دوران قاجار و پادشاهی محمد شاه میرسد و از آثار ملی کشور محسوب میشود.
باغ فردوس را به چشم یک بنای تاریخی عادی نگاه نکنید، البته که میدانم این همه زیبایی عادی نیست، اما منظورم چیز دیگری است. باغ فردوس نسبت به خیلی از بناهای تاریخی سنوسال زیادی ندارد، اما سرگذشتش سر دراز دارد؛ آنقدر مثل سیب از درخت افتاده چرخیده و چرخیده تا اینکه بالاخره در وضعیتی که حالا میبینیمش آرام گرفته است.
در دوره قاجار و در سال ۱۲۶۴ ه. ق محمدشاه قاجار دستور ساخت قصر بزرگی را در منطقه محمدیه صادر کرد. ساخت این قصر با دو عمارت شمالی و جنوبی در مساحتی نزدیک به ۲۰ هزار مترمربع توسط صدراعظم شاه، حاجی میرزا آقاسی آغاز شد، اما به علت بیماری محمدشاه قاجار و مرگ وی، ساخت قصر نیمهتمام باقی ماند. در حال حاضر عمارت شمالی بهطور کامل از بین رفته، اما عمارت جنوبی باقی مانده است.
در همان دوران قاجار، ناصرالدین شاه باغ فردوس را به عنوان هدیه عروسی به دختر و دامادش، حسینعلی خان معیرالممالک سپرد.
حسینعلی خان ساختمان نیمهکاره را با سبک معماری قاجاریه که به فیلگوش معروف است، تکمیل کرد و جشن عروسی خود را هم در همین باغ برگزار کرد. وجه تسمیه باغ فردوس را میتوان قنات فردوس دانست که آب این محل و آبادی باغهای اطراف را تامین میکرده است.
در مرحله بعدی، باغ فردوس به دوستعلی خان نظامالدوله، پسر حسینعلی خان رسید. او با همراهی معماران بینظیر یزد و اصفهان بنایی در بخش جنوبی باغ ساخت که با نام (رشک بهشت) شناخته میشد.
رشک بهشت، عمارتی با پلکانی مرمرین بود که در ساخت بخشهای مختلف آن از مرمر اعلای یزد استفاده شده بود و تماشای دیوارههای داخلی آن که از کاغذهای برجسته طلایی پوشیده شده بود، چشم هیچ بینندهای را از زیبایی سیر نمیکرد.
پس از دوستعلی خان، باغ فردوس به پسرش دوستمحمدخان معیرالممالک رسید. این دوران، خاطره خوبی برای باغ نیست، چون دوستمحمد خان هیچ توجهی به باغ نداشت. بخش غمانگیز ماجرا زمانی است که حتی به مرمرهای عمارت رحم نکردند، مرمرهای زیبای باغ را کندند و به عمارت امیریه (مدرسه نظام) انتقال دادند. در این دوران چیزی جز ویرانه از باغ فردوس باقی نمانده بود.
ژان دیولافوا، باستانشناس فرانسوی طی بازدید از این عمارت در دوران دوستعلی خان، در سفرنامه خود این چنین نوشته است:
«در اطراف تجریش، باغها و عمارات زیادی وجود دارد که یکی از آنها باغ فردوس است. در وسط این باغ بزرگ که پر از چنارهای قطور و بلند است قصر ناتمامی دیده میشود که در شرف خراب شدن میباشد. داخل عمارت تالاری وجود دارد، ازارههای تالار به شکل نورهای عقیقمانند رنگ شده و درها از جنس چوب سدر به نظر میرسد و با عاج، ختمکاری شده است.
کف اتاقها را با خاک پر کردهاند و کوبیدهاند و حتی با آجرهای معمولی هم فرش نکردهاند. به نظر میرسد که کفپوشهای آن را کندهاند و دزدیدهاند. این بنا به واسط بیمواظبتی در شرف انهدام است. ده سال دیگر بامها خراب و بیست سال دیگر قصر مبدل به تپه خاکی خواهد شد.»
بالاخره شخصی به نام حاجی میرزا حسین باغ را از دوستمحمد خان خرید. در این مدت مالکیت باغ از این دست به آن دست چرخید و چرخید تا اینکه در سال ۱۳۱۸ ه. ق در دوران مظفرالدین شاه قاجار، محمدولی خان، سپهسالار تنکابنی باغ فردوس تهران را خرید.
دوران خوشی و آبادی برای باغ شروع شد. سپهسالار پس از مرمت و بازسازی باغ، فواره و استخری در آن ساخت. قنات باغ را احیا کرد و در نهایت سردر باشکوهی بنا کرد که در حال حاضر همان میدانگاه فعلی باغ فردوس است. متاسفانه سپهسالار به خاطر بدهی که به تجارتخانه طومانیانس داشت، مجبور شد باغ را تسلیم تجارتخانه کند. طومانیانس هم به خاطر بدهیهایش دوباره مجبور به تحویل باغ به دولت رضاخان شد.
دوران پهلوی، دورهای برای شکوفایی دوباره باغ فردوس بود. در سال ۱۳۱۶ ه. ش باغ به دستور علیاصغر حکمت، وزیر معارف به عنوان اموال وزارت معارف سابق (آموزش و پرورش) خریداری شد و پس از مرمت فعالیتش را به عنوان دبیرستان شاپور تجریش آغاز کرد. اما عمارت در دوران پهلوی دوم تبدیل به دفتر برنامهریزی جشنهای ملی شد.
فکر نکنید که ماجرا به همینجا ختم شد…نه…پس از این باغ فردوس مدتی به عنوان مرکز فرهنگی، هنری و نمایشگاهی تغییر کاربری داد و پس از انقلاب در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت. جالب است بدانید بخشی از این باغ از سالهای ۱۳۵۲ به عنوان محلی برای استقرار لغتنامه دخدا و موسسه باستانشناسی دانشگاه تهران واگذار شده که هنوز هم به همین شکل باقی مانده است.
در نهایت پس از فرازونشیبهای زیاد در سال ۱۳۸۱ باغ فردوس توسط بنیاد سینمایی فارابی، سازمان میراث فرهنگی کشور و شهرداری تهران خریداری شد تا به عنوان موزه سینما مورد استفاده قرار بگیرد. در حال حاضر باغ فردوس تهران با نام موزه سینمای ایران و باغ موزه فردوس نیز شناخته میشود. باشد که آغوش گرم سینما، محلی برای آرام گرفتن باغ فردوس پس از این سالهای سخت باشد.
همانطور که پیش از این گفتم، باغ فردوس در گذشته وسعت زیادی داشت و دارای دو عمارت جنوبی و شمالی بود که در حال حاضر تنها عمارت جنوبی آن باقی مانده است. از ورودی باغ که عبور کنید، درختهای چنار قدیمی باغ راه را به شما نشان میدهند و عمارت جنوبی در انتهای باغ نمایان میشود. سبک معماری و تزیینات عمارت باغ فردوس تهران چیزی است که آن را جاودانه کرده است.
عمارت باغ فردوس، ساختمان سه و نیم طبقه در مساحت ۱۰۰۰ مترمربع است که ایوان آن رو به باغ حوض وسط باغ جا خوش کرده است. از حوض وسط باغ با درختهای چنارش ساده نگذریم؛ حوض و فوارههایی که میبینید تنها آثار باقیمانده از استخرهای گذشته است که با در نظر گرفتن فرآیند شکست نور طراحی شده و اثری شگفتانگیز است.
عمارت باغ فردوس در شیب تندی از سمت شمال غربی به جنوب غربی قرار گرفته است، بهطوری که کف طبقه اول بنا، با بخش جنوبی باغ همسطح است و سقف طبقه اول با قسمت شمالی باغ! سالنها، اتاقها و ستونهای ایوان عمارت همگی با گچبریهای ظریف و هنرمندانهای که طرحی از شاخ و برگ انگور هستند دلبری میکنند و ترکیبی از سبک یونانی، رومی و ایرانی را به نمایش گذاشتهاند.
از من به شما نصیحت، ایوان عمارت با گچبریهای منحصربهفردی که دارد بهترین محل برای عکاسی است. لازم به ذکر است که فضای داخلی عمارت با توجه به کاربری موزه که دارد تغییراتی داشته و در آن تقسیمبندیها و نورپردازیهایی با هدف کاربری جدید صورت گرفته است.
باغ فردوس تهران علاوهبر اینکه از نظر تاریخی یکی از جاهای دیدنی تهران بهشمار میرود، دارای بخشهای مختلفی است که میتواند ساعتها گردشگران را سرگرم کند. از جمله بخشهای باغ فردوس میتوان به سینما موزه با تالارهای مختلف، کتابفروشی و غرفه صنایع دستی، سالن سینما و کافههای آن اشاره کرد.