ایرانِ ۱۰ سال آینده
واردات کالاهای اساسی برای رفع نیازهای مردم افزایش خواهد یافت و کشاورزی دچار مشکلات تولید و کمآبی خواهد شد؛ درحالیکه با وجود ضرورت تغییر شیوه کشاورزی، سیستم کشاورزی تغییری نخواهد کرد.
سیدمصطفی هاشمیطبا | در آستانه تدوین برنامه پنجساله توسعه هفتم و با برنامه پنجساله توسعه هشتم که احتمالا در سال ۱۴۰۵ تدوین خواهد شد، میخواهیم بدانیم در پایان سال ۱۴۱۱، یعنی ۱۰ سال آینده ایران چگونه کشوری خواهد بود؟ البته باید در این زمینه ابتدا مفروضاتی چند را در نظر گیریم تا بتوانیم تصویری بهنسبت واقعی از ایران ۱۴۱۱ نشان دهیم.
اگر این تصویر از نظر حکمرانی فعلی ایران خوشایند به نظر برسد، بسی جای خوشوقتی است، اما اگر این تصویر ناباب جلوه کند، پس «کشتیبان را سیاستی دگر باید». ابتدا به مفروضات میپردازیم.
اول آنکه نظام جمهوری اسلامی همچنان پایدار و توانمند باقی باشد.
دوم آنکه در ۱۰ سال آینده دچار مشکلات ناشی از جنگی جدید شبیه دفاع مقدس هشتساله نشویم.
سوم آنکه با توجه به سابقه اجرای برنامههای توسعه ششگانه در ۴۰ سال گذشته، قادر به اجرائیکردن برنامههایی که تدوین خواهد شد، نیستیم و حداکثر در حد ۲۵ درصد برنامهها اجرا خواهد شد.
چهارم آنکه نوعا برنامههای تدوینی مثل گذشته به مجموعهای از مسائل مختلف خواهد پرداخت و مسئله اولویتهای اصلی در برنامهها مطرح نخواهد بود؛ درحالیکه در برنامه هفتم ضروری است فقط به اولویتهای حیاتی پرداخته شود.
پنجم آنکه به دلیل نوع نگاه سیاستگذاران به مسائل کشور، حسن روابط با غرب (ازجمله احیای برجام) تأثیری بر تصویر ۱۰ سال آینده نخواهد داشت.
ششم آنکه توطئههای دشمنان علیه ایران تداوم خواهد داشت.
هفتم آنکه شیوه سیاسی اداره کشور تغییری نخواهد داشت و حتی در صورت تغییرات اصلاحی، تأثیری در تصویر آینده نخواهد گذاشت. در اینجا از شاخصها و روند نزول و صعود شاخصها صحبت نخواهد شد که خود جای تأمل و دقت دارد.
در اینجا بیشتر نگاهی میدانی به ایران خواهیم داشت و مانند دوربینی که از واضحات ایران ۱۰ سال آینده عکسبرداری میکند، آن تصویر را ترجمه خواهیم کرد.
۱- وضع سرزمینی: با ادامه فعالیت آبکشی از چاهها و خشکشدن بسیاری از آنها و معدومشدن سفرههای آب زیرزمینی و نشست دشتها و برخی شهرها و خشکشدن دریاچه ارومیه، بسیاری از زمینهای کشاورزی و باغها یا خشک شده یا در خطر نابودی خواهند بود.
۲- وضع کشاورزی: واردات کالاهای اساسی برای رفع نیازهای مردم افزایش خواهد یافت و کشاورزی دچار مشکلات تولید و کمآبی خواهد شد؛ درحالیکه با وجود ضرورت تغییر شیوه کشاورزی، سیستم کشاورزی تغییری نخواهد کرد.
۳- انرژی: با توجه به رشد مصرف، کشور واردکننده گاز و بنزین خواهد شد و مبالغ معتنابهی ارز صرف این واردات خواهیم کرد؛ به نحوی که با توجه به افزایش حدود ۱۰ میلیون اتومبیل در ۱۰ سال آینده، حتی توزیع بنزین در جایگاهها نیز دچار مشکل خواهد شد.
در شرایطی که کشورهای اروپایی در پی برقیکردن اتومبیلها هستند، ما همچنان اتومبیلهای پرمصرف فعلی را نگه خواهیم داشت و سالانه یک میلیون اتومبیل دیگر با همین استانداردها به شهرها سرازیر خواهیم کرد.
علیرغم صرف حدود ۱۰ میلیارد دلار برای دو نیروگاه هستهای جدید، به دلیل بازسازینکردن نیروگاههای حرارتی و عدم سرمایهگذاری کافی برای نیروگاههای خورشیدی و همچنین کمبود گاز، شبکه برق دچار مشکل خواهد بود، واحدهای تولیدی لطمه فراوان خواهند دید و به احتمال قوی در شهرها خاموشی وجود خواهد داشت.
۴- صنعت: به هر حال بخشهایی از صنعت پیش خواهد رفت، ولی در مجموع صنایع بهعنوان یک موتور پیشرو در کشور محسوب نخواهند شد و عموما قادر به بازسازی و نوسازی نخواهند بود.
۵- ترابری: با توجه به وجود پنج هزار نقطه حادثهخیز در کشور و با توجه به تراکم کامیون و سواری در جادهها، تلفات جادهای همچنان وجود خواهد داشت و فشار ترابری بار روی کامیونها خواهد بود و این موجب تخریب زودرس جادهها خواهد شد.
صنعت هوایی همچنان در محاق و مشکل خواهد بود و عمر ناوگان هوایی همچنان افزایش خواهد یافت و اکثر آنها زمینگیر خواهند شد. در صنعت ریلی، با توجه به آنکه خطوط جدید راهآهن کمتر احداث خواهد شد و در حال حاضر نیمی از ۹۰۰ لکوموتیو ایران از کار افتادهاند، بسیار بعید است در سالهای آینده ناوگان لکوموتیو بتواند کیفیت مطلوب و مورد نیاز را پیدا کند. در نتیجه صنعت ریلی همچنان درجا خواهد زد و فشار روی جادهها خواهد بود.
۶- تورم: با توجه به افزایش دائمالتزاید بودجه جاری دولت، افزایش یارانه پرداختی به مردم، افزایش پرداختی به کارکنان تابع تأمیناجتماعی و مؤسسات مشابه و پرداخت دولتی تقریبا به همه بازنشستگان و بودجههای غیرانقباضی (ظاهرا انقباضی) و افزایش نرخ ارز به دلیل عدم کفایت ارز کشور حسب درخواستهای ارزی، تورم همچنان ادامه خواهد داشت و قدرت خرید مردم کمتر و کمتر میشود.
۷- طرحهای عمرانی و سرمایهگذاریها: به دلیل مشکلات بودجهای دولت، طرحهای عمرانی همچنان ناتمام بوده و سرمایهگذاری چشمگیری در بخشهای مختلف ازجمله نفت و گاز صورت نخواهد گرفت و از رقبای نفت و گازی عقب خواهیم ماند.
۸- با توجه به عدم پذیرش FATF از سوی ایران، مراودات بانکی دچار مشکل خواهد بود و تنوع صادرات از لحاظ کالا و کشور محدود خواهد شد.
۹- به دلایل متعدد، بازسازی بافتهای فرسوده به نحو مطلوب انجام نخواهد شد و چهره بخشی از روستاها و شهرها همچنان نازیبا باقی خواهد ماند و همچنان کشور در معرض خطر زلزله و دیگر بلایای طبیعی خواهد بود.
۱۰- با وجود افزایش توان نیروهای مسلح، متأسفانه به دلیل تقویت عناصر مخرب در کشورهای مجاور و نفوذ کشورهای استکباری و اسرائیل به نمایندگی آنها و نیز ایدئولوژی متضاد و معاند با کشور ما، شرایط ژئوپولیتیکی مناسب نخواهد بود.
آنچه در بالا ذکر شد، چیزی جز بخشی از توضیح واضحات نیست و همه سیاستگذاران داخلی و نیز سیستم اقتصاد جهانی و اطلاعاتی کشورها از آن اطلاع کافی دارند؛ بنابراین درج آن بهمنزله زیره به کرمان بردن است.
اما در این برهه زمانی که برنامه هفتم توسعه در دست تهیه است، صرفا برای یادآوری قلمی میشود و علیرغم ازدستدادن فرصتها، باز هم تنها این جمهوری اسلامی است که میتواند در راه یک اصلاح عمومی برای اداره کشور و آینده روشن گام بردارد؛ وگرنه عناصر مخرب، خائن و وابستهای که در خارج از کشور سینه به تنور میچسبانند و مدعی ایران بهتر هستند، توان اصلاحات را هرگز ندارند و بیشتر آنارشیستهایی هستند که پوپولیسم آنان بسیار فراتر از برخی عناصر موجود داخلی است و تنها گوشبهفرمان اربابان خود هستند.
هنوز فرصت برای بازاندیشی و سیاستهای اصلاحی اقتصادی و اجتماعی فراهم است و امید است در طراحیهای آینده خودخواهی، خودبزرگبینی، حقیرشمردن دشمن، عدم تعقل، عدم اتکا به مردم و یارینگرفتن از مردم جایی نداشته باشد.