مرور خاطرات ایستگاه یخچال معروف محله کن؛ یخهایی که باب طبع دربار قاجار بود
دیواری بلندقد، اما نصفه و نیمه، تنها یادگار بهجامانده از بزرگترین یخچال قدیمی غرب تهران است. یخچالی که یخهایش باب طبع ناصرالدینشاه بود و شربتهای دربار قاجار با این یخها خنک میشد.
تهیه یخ در چله تابستانهای تهران و بهقولمعروف گرمای خرماپزان در سالهای دور که هنوز وسایل سرمایش و گرمایش اختراع نشده بود تجارت پرسودی بود، ماهها برای آمادهسازی و تهیه یخهای مصرفی تابستان زحمت کشیده میشد.
عمده یخهای مصرفی مردم تهران قدیم هم از یخچالهای اطراف دروازهها و حاشیههای تهران تأمین میشد. هر چند در زمستانهای پربرف کوههای شمیرانات هم منبعی برای تهیه یخبرفهای موردنیاز به شمار میرفت.
یکی از یخچالهای مهم تهران که کمتر در مورد آن صحبت شده است، یخچال روستای کن است که تا همین چند سال قبل آثار آن برجای بود و امروز بخش کوچکی از آن باقی مانده است که همین مقدار هم نشان از عظمت این بنای مهم دارد. هر چند این روزها به دلیل بیتوجهی میراث فرهنگی و مدیریت شهری محل تجمع زباله و نخالههای ساختمانی شده است اما همچنان میشود از بنای باقیمانده آن پی به قدمتش برد.
سازوکار یخچال بزرگ کن
نقلهای مختلفی در مورد قدمت دیوار فروریخته یخچال روستای کن وجود دارد. بعضی قدمت آن را تا ۴۰۰ سال هم روایت کردهاند. اهالی محله کن نقل میکنند کسبوکار یخچال کن دست حاج محمد اسماعیلانی بود که یکی از خیران محله کن به شمار میرفت.
دیوار یخچال حدود ۱۵ متر یعنی بهاندازه یک ساختمان ۴ طبقه ارتفاع داشت که با کاهگل بالا رفته بود. حوضی مستطیل شکل به عمیق نیم متر پای دیوار ساخته شده بود که محل آبگرفتن در زمستانها بود. میرآب کن آب قنات را از طریق جوی به این حوضچه هدایت میکرد تا در سرمای زیر صفر زمستان یخ ببندد؛ اما اینهمه ماجرا نیست.
کارگرها یخها را میشکستند و در قطعههای مشخص به انبار بزرگ و زیرزمینی پشت دیوار منتقل میکردند. هر لایه یخ با کاه پوشانده میشد تا یخها بههمپیوسته نشوند. انبار که پر میشد در آن را مهروموم میکردند تا اوایل تابستان که گرما از راه میرسید در انبار باز میشد و یخفروشها با گاریهایشان صف میبستند تا از این تجارت پرسود بهره ببرند.
یادی از رمضون یخی
حسن درویش یکی از اهالی قدیمی کن خاطراتی از یخفروشیهای قدیم میکند و میگوید: «یکی از بهترین آبهای تهران آب قنات کن بود که زلالی آن شهره بود. پدرانمان نقل میکردند تهران در زمان ناصرالدینشاه یخچال کم نداشت اما به دلیل زلالی و گوارایی آب کن از یخهای یخچال کن برای دربار خرید میکردند. علت شهرت یخهای کن هم پاکی آب و محیط کن بود.
در بیشتر یخچالهای تهران به دلیل قرار گرفتن در مسیر تردد مردم آلودگیهای زیادی وجود داشت. گاهی کارگاههای آلایندهای بالادست یخچالها بود که شیرابههای آن راهی یخچال میشد؛ اما هیچکدام از اینها در یخچال کن وجود نداشت. محیطی سالم و پاکیزه که با آبی زلال یخهایش تأمین میشد.»
او ادامه میدهد: «غیر از خریدارانی که از تهران به کن میآمدند، خیلیها بودند که تابستانها در کن یخفروشی میکردند که آقا رمضون از همه معروفتر بود. مردم به او میگفتند رمضون یخی. او یخها را بار الاغ میکرد و تابستانها در محل میچرخاند.
یک ایستگاه یخ فروشی هم داشت که آنجا بساطش را پهن میکرد. یک گونی میانداخت روی زمین و یخها را روی آن میگذاشت و روی یخها را با پارچه میپوشاند. گاهی اوقات هم که مشتری یخهایش کم میشد آنها را بار میکرد و برای روستای سنگان و سولقان یخ میبرد. رمضون شبها یخ را بار میکرد و راه میافتاد و صبح بارش را در روستای سولقان زمین میگذاشت.»
ایستگاه یخچال معروف محله
یخچال کن هرچند با ورود تکنولوژی مثل بسیاری از یخچالهای تهران به فراموشی سپرده شد اما آثار باقیمانده آن هنوز یادآور اهمیت آن است. حدود ۵ دهه پیش ایستگاه اتوبوسرانی کن در جوار دیوار یخچال جانمایی میشود که سایهگیر بودن آن محل مناسبی برای در امان ماندن مسافران از آفتاب تابستانها بود. برای همین این محل کمکم به نام ایستگاه یخچال معروف شد. بهمرور تردد مردم کسبوکارها را نیز راه انداخت تا امروز محلی که به نام ایستگاه یخچال معروف است یکی از بازارهای بزرگ محلی غرب تهران باشد. بازاری که همه نوع کسبوکاری در آن وجود دارد.