بحرانهای جامعه ایران
نشست نقد و بررسی کتاب «وضعیت توسعه انسانی در ایران، آسیبپذیری و تابآوری» با حضور مؤلف کتاب، سعید مدنی قهفرخی و منتقدان محمدامین قانعیراد، حسین راغفر و علی دینیترکمان سهشنبه، ٢١ آذر، در شهر کتاب برگزار شد. این کتاب در هفت فصل و یک مقدمه و یک مؤخره با نام «چه باید کرد؟»، گزارشی است از وضعیت توسعه انسانی در ایران و در آن به تفصیل به بحرانهای کنونی جامعه ایران و دورنمای توسعه در ایران و جهان پرداخته شده است.
کد خبر :
۴۷۲۶۳
بازدید :
۱۴۳۹
نشست نقد و بررسی کتاب «وضعیت توسعه انسانی در ایران، آسیبپذیری و تابآوری» با حضور مؤلف کتاب، سعید مدنی قهفرخی و منتقدان محمدامین قانعیراد، حسین راغفر و علی دینیترکمان سهشنبه، ٢١ آذر، در شهر کتاب برگزار شد. این کتاب در هفت فصل و یک مقدمه و یک مؤخره با نام «چه باید کرد؟»، گزارشی است از وضعیت توسعه انسانی در ایران و در آن به تفصیل به بحرانهای کنونی جامعه ایران و دورنمای توسعه در ایران و جهان پرداخته شده است.
مدنی در ابتدای صحبتهای خود گفت: «برای سخن گفتن به دو جهت دلهره و اضطراب دارم: اول اینکه سالهاست با جمع بزرگی صحبت نکردهام و دوم اینکه باید در مقابل اساتید خودم امتحان پس بدهم و امتحان همیشه کار سختی است.» او ابتدا توضیحی درباره مراحل آمادهسازی کتاب داد و سپس بحث خود را درباره محتوای کتاب پی گرفت. آنچه در ادامه میخوانید متن صحبتهای مدنی در این نشست است:
امروز کمتر کسی است که تأیید نکند جامعه ایران جامعه بیماری است و با بحرانهای عدیده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مواجه است. بههمیندلیل سخن گفتن از نامطلوببودن کیفیت زندگی و شاخصهای رفاه و سلامت بحث چندان تازهای نیست. درحالحاضر راجعبه شیوع آسیبهای اجتماعی و روند فزاینده آنها در رسانهها و سخنرانیهای مختلف بحث میشود. شیوع روزافزون اعتیاد، تنفروشی، خشونت علیه زنان، خشونت علیه کودکان، فقر، نابرابری، احساس ناامنی، نبود سرمایه اجتماعی و ... همه بحثهایی است که بارها تکرار شده و موضوع جدیدی نیست.
شاید بتوان از تعبیر مرحوم شریعتی استفاده کرد که «از فرط عمومیت وقاحتش از یاد رفته»؛ یعنی به قدری عام شده که انگار بخش جداییناپذیری از جامعه ایران است. درست است که برای شناخت این وضعیت پژوهشهای مفصل و متعددی صورت گرفته ولی واقعیت این است که در زندگی روزمرهمان هرروز با این پدیدهها سروکار داریم.
از یکسو، مایه خوشوقتی است که آستانه تحمل برای بحث درباره مسائل اجتماعی بالاتر رفته و حالا راحتتر میشود راجعبه مسائل موجود و جاری که بخش عمدهای از زندگی اجتماعی را تشکیل میدهند، بحث و گفتوگو کرد و ازسویدیگر جای تأسف دارد چون نوعی بیتفاوتی نسبتبه این موقعیت حادث شده است.
گزارش توسعه انسانی در یک جمله وضعیت را توصیف کرده است: «آسیبپذیری بالا و تابآوری پایین». اگر بخواهیم وضعیت ایران را هم در یک جمله، با توجه به مجموعه بحرانهای موجود اعم از فقر، نابرابری، اشتغال و بیکاری، محیطزیست، آلودگی هوا و ... فشرده کنیم، میتوان گفت جامعهای است که آسیبپذیری بالا و تابآوری پایینی دارد.
آسیبپذیری بالا یعنی افراد در برابر خطرات و شوکهایی که به آنها وارد میشود، قادر به مقابله نیستند و بلافاصله در برابر هر شوک یا شرایط جدید، در معرض تهدید و وضعیت نامطلوبتری نسبتبه وضعیت قبلی قرار میگیرند. در مقابل آن، تابآوری پایین قرار دارد؛ منظور از تابآوری امکان مدارا و سازگاری با حوادث نامطلوبی است که با آن مواجهیم.
پس جامعه ایران بر اساس یک ارزیابی کلی از وضعیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی جامعهای است با آسیبپذیری بالا و تابآوری پایین؛ به این معنا که قادر نیست خود را بازسازی کند. نمونه روشن آن زلزله اخیر کرمانشاه و سرپل ذهاب است که هنوز بعد از مدتها وضعیت نابسامانی دارد.
ارزیابی روشن این است که جامعه این مناطق تا مدتها نمیتواند حتی به سطح استاندارهای قبلی برگردد، اگرچه وضعیت قبلی هم نامطلوب بود. جامعه ایران امروز در مواجهه با این شرایط قرار دارد. هرچقدر جامعه توسعهیافتهتر، عادلانهتر و دموکراتیکتر باشد، آسیبپذیری کمتر و تابآوری بالاتر است.
این کتاب میکوشد عوامل آسیبپذیری بالا و تابآوری پایین جامعه ایران را توضیح دهد. به مجموعه عوامل داخلی مختصر اشاره میکنم: نابرابری درآمدی بالا، تعمیق شکافهای مختلف اعم از درآمد، شکافهای منطقهای، تفاوتهایی که بین استانها و مناطق مختلف وجود دارد و شکاف در سلامت و آموزش. عامل دیگری که بسیار مهم است تبعیض جنسیتی است که تقریبا در همه سطوح جامعه ایران وجود دارد و در کتاب، تصویر این تبعیض جنسیتی در دسترسی به قدرت، سلامت، کار، اشتغال و حقوق عمومی ارائه شده است.
فقر شدید و مطلق آسیبپذیری را بالا میبرد و این روند، بهخصوص در دهه اخیر، افزایش داشته و جمعیت زیر خط فقر مطلق و شدید افزایش داشته است. عوامل زیستمحیطی شامل مصرفگرایی، نابودی جنگلها، تخریب مراتع، انتشار گازهای گلخانهای و آلودگی آبهاست. اینها مجموعه عواملی است که بر اساس آمار و ارقام رسمی و مطالعات نشان داده میشود و روندی را ایجاد کرده که موجب افزایش آسیبپذیری شده است.
به جز عوامل داخلی همه کشورها تحتتأثیر عوامل بینالمللیاند و در کتاب درباره این عوامل نیز بحث شده است. یکی از آنها بیثباتی بازارهای مالی است که از سال ٢٠٠٨ با بحران مالی در آمریکا و اروپا و سپس کل جهان شروع شد. اخیرا مقالهای میخواندم که پیشبینی میکرد ممکن است این بحران دوباره در سال ٢٠١٨ برگردد.
وضعیت ما در مقایسه با وضعیت ١٠ سال پیش بهشدت آسیبپذیرتر است و آثار مخرب این شوک جدید - در صورت صحت این پیشبینی و وقوع دوباره بحران مالی - بیشتر است. عامل دیگر ناامنی غذایی است که در سطح جهانی وجود دارد. عوامل دیگر بلایای طبیعی، تغییرات آبوهوایی، زلزله و خشکسالی است.
و بالاخره منازعه و خشونت که یکی از عواملی است که بهطورکلی در سطح جهانی تأثیرات زیادی بر کشورها گذاشته است. به طور مشخص منازعه و جنگ در عراق و سوریه روی جامعه ما تأثیر گذاشته است. ساختار کتاب به این موضوع میپردازد که چرا و براساس چه قراین و شواهدی جامعه ایران به لحاظ عوامل داخلی و بیرونی در معرض آسیبپذیری بالا و تابآوری پایین قرار دارد.
در فصل آخر کتاب بر مبنای چارچوب نظری گزارش توسعه انسانی راهحلهایی برای خروج از این وضعیت و معکوسکردن این روند ارائه میشود. به همین منظور سه راهکار کلان درباره کشورها ارائه شده که کاملا در مورد ایران هم صدق میکند. اول تعهد همگانی است بدین معنی که تعهد مشترک در سطح ملی و جهانی برای تأمین خدمات اجتماعی، حمایت اجتماعی و اشتغال کامل ایجاد شود.
راهحل دوم ایجاد نهادهای پاسخگو و جوامع منسجم است، یعنی نظامی که پاسخگو است و امکان بیان نارضایتیها را فراهم میکند و از این اعتماد برخوردار است که میتواند بسیج اجتماعی برای ایجاد یک تعهد مدنی به بهبود وضعیت ایجاد کند. سوم اصلاح سیاستها و سیاستگذاریها اعم از اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی برای بهبود وضعیت موجود است. و بالاخره پیشگیری یعنی شوکها و بحرانهایی که در پیش است کمابیش قابل شناسایی است. میتوان براساس پژوهشها و تحقیقات بحرانهایی را که دیر یا زود به سمت جوامع میآید شناسایی و بنابراین تمهیداتی برای کنترل و کاهش آنها فراهم کرد.
۰